رستوران از فرانسه تا ایران
اولین رستوران دنیا در فرانسه توسط یک آشپز فرانسوی راهاندازی شد. درواقع بر اساس تحقیقات مشخص شد که مردی به نام بولانگر اولین کسی بود که محیطی را برای غذاخوری مردم راهاندازی کرد. درنتیجه میتوان گفت ایده راهاندازی یک رستوران از آقای بولانگر بود که در سال ۱۷۶۰ این ایده اجرا شد. البته باید اشارهکنیم که قبل از راهاندازی رستوران، کافهها و قهوهخانهها بر پا بودند و مردم برای خوردن نوشیدنیهای مختلف به کافهها مراجعه میکردند اما ایده سرو غذا در محیطی زیبا باقابلیت انتخاب غذا از سوی مشتری در زمان لویی ششم برای اولینبار در فرانسه به اجرا درآمد.
لازم به ذکر است اختلاف نظرات زیادی برای انتخاب اولین رستوران جهان وجود دارد اما درعینحال شواهد و مدارک زیادی هم برای اثبات رستوران آقای بولانگر ارایهشده است. غذاخوری یا رستوران برگرفته از واژه فرانسوی و انگلیسی Restaurant است. طی صد سال پیش، افراد علاقه چندانی جهت برپا کردن رستوران نداشتند و عدهای کار کردن در مهمانخانه و خدمات پذیرایی را پسندیده نمیدانستند به گونهای که سید مسعود نوربخش با گذری در تاریخچه این مکانها مینویسد: در سالهای نخست قرن اخیر در ایران توجه چندانی به امر تأسیسات اقامتی و پذیرایی مبذول نمیشد. مسافران داخلی علاقهای به اقامت در مهمانخانهها از خود نشان نمیدادند و بیشتر در منازل دوستان و اقوام مقیم میشدند. مسافران خارجی و گردشگران نیز به آن تعداد نبودند که هزینههای این واحدها را تأمین کنند. نخستین مهمانخانهای که به سبک جدید در ایران تاسیس شد «مهمانخانه نظافت» نام داشت که در سال 1321 هجری قمری توسط میرزا اسحق خان معزز الدوله در تبریز به پا شد. حاجی کلانتر؛ در حوالی باغمیشه؛ سر کوچه میرزا نصرالله - که بعدها دانشسرای مقدماتی و کتابخانه تربیت در آن بنا شد کاروانسرای بزرگی داشت که به کاروانسرای کلانتر مشهور بود . این کاروانسرا از طریق ارث به میرزا اسحق خان؛ کدخدای باغمیشه تعلق گرفته بود که او آنجا را خراب کرد و ساختمانی با اتاقهای متعدد و آشپزخانه و سالن غذا خوری ایجاد کرد و نام آن را « مهمانخانه نظافت» نهاد. اما سفرهخانه یا رستوران سنتی دستهای از رستوران با محیط و معماری سنتی ایرانی است که در آن خوراکهای سنتی ایرانی طبخ و ارایه میشود. قهوهخانهها و کافهها همواره نقش فرهنگی اجتماعی پررنگی داشتهاند. در زمانهای قدیم گروههای اجتماعی مختلف از قهوهخانه برای رفع خستگی و گپ وگفت استفاده میکردند. از درباریان گرفته تا ورزشکاران زورخانهای، کشاورزان، صنعتگران، اهالی کوچه و بازار و حتی به اصطلاح لاتهای هر دوره با فرهنگهای مختلف پاتوقهای خاص خود را در قالب قهوهخانه داشتند. ولی عمدتا قهوهخانه محلی برای گردهم آمدن پهلوانان و جوانمردان بود. قهوهخانهها همچنین در ارتباط با دیگر نهادهای اجتماعی، مذهبی مثل تکیه محلی در اشاعه فرهنگ و رتق و فتق مسائل اجتماعی به وسیله مردم نقش پر رنگی داشتند.