بازخوانی نقش سرمایه اجتماعی در اقتصاد
سیدکمال سیدعلی
موضوعی را باید در خصوص طرح گشایش اقتصادی رییسجمهور و حاشیهها و موافقتها و مخالفتهایی که در خصوص آن ارایه میشود؛ نکاتی را باید مورد توجه قرار داد . منتقدان طرح اقتصادی دولت به این نکته اشاره میکنند که دولت در جریان طراحی سازوکاری که برای فروش نفت به مردم تدارک دیده، تنها موضوع و هدفی را که مورد توجه قرار داده؛ مساله جبران کسری بودجه خود است و به اثر و اثرات احتمالی این تصمیم در سایر گزارههای اقتصادی بیتوجه بوده است. ضمن اینکه اعلام میشود که در جریان این طرح درآمدهای دولت آینده هم قرار است پیشخور شود. اما دولت در اجرای این طرح و اساسا هر طرح اقتصادی، نباید فقط به درآمدزایی فکر کند؛ بلکه باید به حفظ و ارتقای سرمایه اجتماعی خود به عنوان مهمترین ثروت و سرمایه هر دولتی نیز توجه کند. بهعبارت روشنتر، اعتماد مردم به دولت بعد از اجرای هر طرحی باید افزایش پیدا کند، و تصمیماتی که دولت درارتباط با موضوعاتی چون فروش نفت؛ کاهش یا افزایش نرخ سپرده واگذاری سهام شرکتها در بورس و...اتخاذ میکند چنانچه با اقبال و پاسخ مثبت مردم مواجه نشود از همان آغاز محکوم به شکست خواهد بود. به هر حال سرمایهگذاریهای فراوانی صورت گرفته تا بورس کشورمان به عنوان منبعی برای هدایت و جذب سرمایههای عمومی ساماندهی شود و در مسیر رشد قرار بگیرد؛ مردم هم اعتماد کردهاند و سرمایههای خود را وارد بورس کردهاند تا سهم خود را برای عبور از چالشها بخوبی ایفا کرده باشند. در این شرایط همه ارکان کشور باید قدردان این حمایت عمومی باشند؛ نه اینکه تصمیماتی اخذ شود و التهاباتی ایجاد شود که بورس آسیب ببیند، داراییهای مردمی با خسارت مواجه شود و در نهایت اعتماد مردم به این بازار کلیدی آسیب ببیند. هر تصمیمی که در فضای اقتصادی کشور اخذ میشود باید با مورد توجه قرار دادن بحث حفاظت از سرمایههای عمومی مردم عملیاتی شود و هر رفتاری که ممکن است به این اعتماد عمومی خدشه بزند باید از دستور کار مسوولان و مدیران بخشهای مختلف خارج شود. زمانی که یک برهه خاص اعلام میشود که فلان عرضه دولت برای فروش نفت یا واگذاری شرکتها قرار است در بازار سرمایه اتفاق بیفتد و تبلیغات وسیع رسانهای هم در خصوص آن انجام میشود؛ بعد مردم میبینند که میان مسوولان هماهنگی ندارد و اخبار ضد و نقیضی در این زمینه منتشر میشود و در نهایت عرضه متوقف میشود و متعاقب آن شاخص کلان بورس در دالان کاهشی قرار میگیرد، این پیام را به جامعه میدهد که اوضاع اقتصادی در کشور ثبات ندارد و طبیعی است که زمانی که این روند ادامهدار باشد، آرامآرام اعتماد عمومی برای مشارکت در طرحهای اقتصادی کاهش پیدا میکند و نقدینگیهای مردمی بجای بازار سرمایه از بازارهای زیرزمینی و غیررسمی دلار و ارز و سکه سر در میآورد.این در حالی است که اقتصاد ایران در شرایط دشواری قرار دارد و بدلیل تحریمها حتی امکان استقراض خارجی هم وجود ندارد. در این شرایط حضور مردم در اقتصاد و مشارکت در طرحهای اقتصادی یک موهبت بزرگ است. هرچند ایراداتی به طرح فروش سلف نفتی و سایر برنامههای مطرح شده وارد است، اما در کل بهترین تصمیم برای جبران کسری بودجه دولت همین روش است در دنیا هم یک امر پذیرفته شده است؛ این در حالی است که جایگزین یک چنین طرحی، استقراض از بانک مرکزی یا برداشت از صندوق توسعه ملی است که هر دو، تورم آفرین هستند. واقعیت آن است که جریانی که در مجلس وارد شده و اکثریت ساختار تقنینی را به دست گرفته، جریان موافق دولت نیست و تصور میکند تصمیمات امروز دولت در حوزه اقتصاد و معیشت، دولت آینده را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد کرد. دولتی که این دسته از فعالان سیاسی تصور میکنند با پیروزی همفکران آنها در انتخابات سال آینده تشکیل خواهد شد. بر اساس این رویکرد تحلیلی است که برخی طیفها در مجلس بنای مخالفت خوانی با طرحهای اقتصادی دولت را گذاشتهاند. اما باید توجه داشت که بنیان تحریمهای اقتصادی در حال فروریزی است و اگر ما خودمان در داخل رفتارهای تند و افراطی نداشته باشیم؛ میتوانیم این چالش جدی را پشت سر بگذاریم . به هر حال مجلس یا باید طرحهای دولت را بعد از اعلام نظراتش و اصلاحات مورد نظر تایید کند و یا جایگزینی برای جبران کسری بودجه ارایه کند. در غیر این صورت بروز نوسان در اقتصاد کشورمان و در بطن بازارهای اصلی کشور ناگزیر خواهد بود.