برجام در مدار توجه دوباره
مهدی ذاکریان
من این باور را ندارم در شرایطی که ایران به همه قواعد ان پی تی و استانداردهایی که آژانس انرژی اتمی برای فعالیت هستهای همه کشورهای عضو تعیین کرده عمل میکند؛ حالا برای رضایت کشور یا کشورهایی خاص، راهبردهایش را تغییر دهد و تعهدات بیشتری را بپذیرد. ایران یک کشور آزاد و مستقل در جامعه بینالمللی است، در سالهای قبل از انقلاب، این کشورتصمیم گرفت که به یک کنوانسیون بینالمللی به نام انپیتی بپیوندد، از آن زمان به عنوان یک عضو فعال حضور داشته و فعالیتهای هستهایاش را آغاز و تداوم بخشیده است. پس از این دوران در چهارچوب رفع برخی برداشتهای نادرست که برخی کشورها تلاش میکردند از ایران ارایه دهند، ایران قبول کرد تا نظارتهای بیشتری را بپذیرد. جالب اینجاست که در گسترش این برداشت نادرست از فعالیتهای هستهای ایران هم امریکا نقش داشته، هم اروپا و هم روسیه و چین نقشآفرین بودهاند. در یک برهه خاص حتی چینیها و روسها هم این برداشت را داشتند که فعالیتهای هستهای ایران در چهارچوب ان پی تی و هدف بنیادین اتم برای صلح، نیست. از آن زمان آنها سعی کردند نظارتهای آژانس درباره این را فعالتر کنند، ولی از آنجا که ایران به ان پی تی نپیوسته بود، این نظارتها برای ایران موضوعیت نداشت اما بعد از برجام، سازوکار تازهای برای رفع نگرانیهای احتمالی تدارک دیده شد و ایران هم در همان چهارچوب عمل کرد. واقع آن است که اگر طی ماههای اخیر نقار و ستیزهای بین ایران و آژانس ایجاد شد بهدلیل عدم رعایت تعهدات سایر طرفهای برجام به خصوص امریکاست. ایران تا سال2019 بهصورت کامل با آژانس همکاری داشت اما به علت عدم اجرای تعهداتی که امریکا عملیاتی کردن آنها را تضمین کرده بود، ایران برخی از تعهدات خود را به حالت تعلیق در آورد تا واکنش حقوقی درستی به رفتارهای طرف مقابل نشان دهد. آن چیزی که امروز در خصوص برجام مشاهده میشود این است که هرچند برجام بعد از خروج ترامپ برای مدتی از متن تحولات اساسی خارج شده بود؛ اما این روزها این سند تاثیرگذار بینالمللی، دوباره به کانون تحولات بینالمللی بدل شده است و روسیه، اروپا و چین حاضر نیستند تا براحتی برجام را از دستور کار خارج کنند. امریکاییها هم بعد از ورود ترامپ به کاخ سفید اعلام کردند که این توافق، توافق بدی است؛ چون منافع ما در آن تامین نشده است. این در حالی است که برجام توافقی مبتنی بر رویکرد برد - برد بود؛ هر دو طرف از ابتدا اعلام کردند که یک سری امتیازاتی دادهاند و امتیازاتی را دریافت کردهاند. همین مکانیسم نظارتهای آژانس یکی از مطالباتی بود که طرف مقابل از ایران داشتند، موضوع دیگر تعیین یک سقف برای غنی سازی بود که آنها از ایران میخواستند؛ در ازای اجرای صحیح این تعهدات، مقرر شده بود که برخی از محدودیتهای پیش روی ایران برداشته شود. از جمله مثلا اینکه پس از 5سال محدودیتهای تسلیحاتی از مقابل ایران برداشته میشود. یعنی ایران میتوانست در زمینه صادرات و واردات تسلیحات متعارف در بازارهای بینالمللی حضور داشته باشد، بدون اینکه محدودیتی متوجه این کشور شود. این یک امتیاز بزرگ بود که ایران در جریان برجام به دست آورده است. در واقع مشروعیت بینالمللی را برای صنایع دفاعی ایران در زمینه واردات و صادرات اسلحه به ارمغان آورد. این تمام ماجرا نیست؛ امتیازهای بالاتری هم در برجام وجود دارد؛ از جمله اینکه در صورت گذشت 15سال، ایران دیگر محدودیت درسطح و سقف در غنیسازی اورانیوم نخواهد داشت. توجه بفرمایید که خط قرمز نظام بینالملل، غنیسازی است و اصلا به هیچ کشوری اجازه غنیسازی نمیدهند. حتی سوئد که متحد قدیمی امریکاست اجازه غنیسازی در خاک خود را ندارد و غنیسازی در خاک کشور دیگری (بریتانیا، فرانسه، امریکا، روسیه و...) انجام میشود و بعد به سوئد ارسال میشود. اما ایران، اساسا مشروعیت غنیسازی را در جریان امضای برجام به دست آورده است. دو گروه بودند که به برجام تاختند و گفتند که این سند بینالمللی بهدرد نمیخورد. یک گروه رژیم صهیونیستی و عربستان بودند که بعدا ترامپ هم به این جمع اضافه شد و مثلث مخالفان خارجی برجام را تشکیل دادند. یک گروه دیگر در داخل هستند و معتقدند که بعد از برجام، فعالیتهای هستهای ما آسیب دیده و غرور ایران جریحهدار شده و...مجموعه عوامل مطرح شده بیانگر این واقعیت است که خروج ترامپ از برجام تماما به نفع ایران بوده است. این دیدگاه را من بلافاصله پس از خروج ترامپ از برجام در جریان گفتوگو با رسانهها مطرح کردم که این خروج در نهایت به نفع ایران است.
اول اینکه تحریمهایی که امریکا بر علیه ایران وضع میکند باعث خواهد شد تا توجه ایران به ظرفیتهای درونی اقتصادیاش، خودکفایی و حل مشکلات معیشتی جلب شود. دوم اینکه با این حرکت کلید انزوای ترامپ زده شد. چرا که از یک سند بینالمللی و فراگیر خارج میشود؛ ترامپ نه تنها از برجام بلکه از کنوانسیون آب و هوایی و اقلیم پاریس هم خارج شد، در ادامه از پیمان آسیا پاسیفیک هم خارج شد؛ از سوی دیگر نسبت سازمان ملل بدگویی میکند؛ از یونسکو خارج میشود و ...در آخرین مورد هم با سازمان بهداشت جهانی گلاویز شده و تهدید به خروج از سازمان بهداشت جهانی کرده است. مجموعه این عوامل زنجیره مشترکی از رفتارهای غیرمتعارفی هستند که باعث انزوای امریکا شده است. اگر ما در زمان خروج ترامپ از برجام، ایران هم بدور از عقلانیت لازم اعلام میکرد که من هم از برجام خارج میشوم؛ کجا دستاوردهای امروز در بخشهای گوناگون برای ایران ایجاد شده بود؟ بعضیها ممکن است خلط مبحث کنند و بگویند که این چه سودی برای ما دارد که امریکا اقتصاد ما را اینگونه تحت فشار قرار دهد؟این کاری که امریکا از نظر اقتصادی کرده با موافقت سایر کشورها انجام نشده، بلکه این ساختار اقتصادی بینالمللی است که از بیم مجازاتهای امریکا به اقتصاد ایران نزدیک نمیشوند. ما باید آنقدر قوی شویم که کشورها احساس کنند دوری از اقتصاد ایران برای آنها هزینههای زیادی دارد و بر این اساس از توسعه مناسبات اقتصادی با ایران استقبال کنند. به لحاظ سیاسی از می2018 تا به امروز امریکا مدام در حال محکوم شدن در افکار بینالمللی و نهادهای جهانی است. بنابراین حضور آقای گروسی در تهران حضور مبارکی است. اما باید در این تعاملات از آژانس بخواهیم که از سایر کشورها چون رژیم صهیونیستی، عربستان و...هم بخواهد که به انپیتی بپیوندند و آنگونه نشود که ما تعهدات مان را کامل انجام دهیم اما سایر کشورهای منطقه به این نظارتها نپیوندند. رژیم صهیونیستی به ان پی تی نپیوسته، باید از آنها هم خواسته شود تا نیروگاه دیامونا در سرزمینهای اشغالی به نظارتها بپیوندند. ایران نقطه سیاهی در دانش هستهای خود ندارد، مقام معظم رهبری اعلام کردند که «استفاده از سلاحهای هستهای حرام است». بعدا آقای شینزو آبه در ملاقاتی که با رهبری داشتند اشاره کردند که «شما فرمودید که استفاده از سلاح هستهای حرام است اما درباره نگهداری یا تولید آن صحبتی نکردید که در پاسخ به این صحبتهای مقام معظم فرمودند؛ هم تولید آن حرام است؛ هم نگهداری آن و هم استفاده از آن حرام است.»این نگاهی است که ایران در خصوص این موضوع دارد اما اینکه ایران، نظارتهایی را بپذیرد تا رضایت اروپا یا چین یا روسیه تامین شود؛ این موضوع را هیچ عقل سلیمی نخواهد پذیرفت