جامعه کوتاهمدت اقتصاد کوتاهمدت
پیمان مولوی
دکتر همایون کاتوزیان در تعریف خود از رویکردش در کتاب ایران جامعه کوتاهمدت چنین تعریفی را ارایه داده است: «جامعهای که در آن چشمانداز بلندمدتی چه در زندگی کلان و چه در زندگی خرد وجود ندارد. یعنی اینکه هم در چشمانداز جامعه کوتاهمدت است و هم در زندگی فردی. این ضرب المثلهایی که در ادبیات ما وجود دارد که «شش ماه دیگر کی مرده، کی زنده؟» یا «از این ستون تا آن ستون فرج است» یا «یک سیب را که بیندازی بالا ده تا چرخ میخورد تا بیاید پایین» همه اینها صحبت از این میکند که هیچ معلوم نیست چه اتفاقی میافتد. این مساله عدم استمرار در جامعه را نشان میدهد که جامعه را کوتاهمدت میکند و همه مناسبات فردی و اجتماعی بر اساس کوتاهمدت بودن جامعه طرحریزی میشود. مثلا فرض کنید که انباشت بلندمدت سرمایه در ایران هرگز وجود نداشته است. برای اینکه انباشت بلندمدت سرمایه به یک چشمانداز بلندمدت سرمایه نیاز دارد.» این روزها که دوباره بازارهای موازی در حال حرکت هستند...
بسیار به یاد این کتاب و صحبتهای مطروحه در آن میافتم و از خود میپرسم، مگر میشود جامعهای کوتاهمدت بیاندیشد ولی در اقتصادش بلند نظرانه فکر کند؟جواب این سوال شاید خیلی پیچیده باشد اما با در نظر گرفتن بسیاری از موارد میتوان نتیجه را پیش بینی کرد. به عنوان مثال بر اساس آمارهای منتشره در سال ۱۳۹۹ توسط مرکز پژوهشهای مجلس درآمد سرانه ایرانیان در ۷ سال گذشته از ۷ میلیون به کانال ۴ میلیون تومان نزول داشته است، نرخ تورم در ۱۰ ساله اخیر متوسط ۲۰ درصد است و نرخ تورم در دوسال پیاپی ۹۷ معادل ۵۰٪ درصد و ۹۸ معادل ۴۱٪ بوده (آمار بانک مرکزی) نوسانات ارزی که همواره در اقتصاد ایران وجود داشته است اینبار نیز در کمتر از ۳ سال هر سال با جهش روبرو بوده از دلار۴۲۰۰ شروع و به دلار ۲۵۰۰۰ تومانی امروز رسیده است. فعالان کار و کسب در هر کجای دنیا با ریسکهای زیادی روبرو هستند، ریسکهای عملیاتی، حقوقی، اقتصادی و سیاسی اما در ایران ریسکهای اقتصادی آنقدر در حال فشار بر فعالان اقتصادی هستند که دیگر فشار بر قشر عموم قابل تصور خواهد بود، فعال اقتصادی در ایران از یک کاسب جزء تا یک بنگاهدار بزرگ با دشواریهای بسیاری روبروست آن هم در پروسههای عملیاتی، اما بیثباتی شاخصهایی همچون تورم، نوسانات ارز تاثیرات بسیار بدی بر کلیت کار و کسبها دارد که تمامی آنها را به سمت تصمیمات کوتاهمدت هدایت میکند. در این جامعه اقتصادی چشمانداز متغیرهای کلان اقتصادی روشن نیست و بدون چشماندازهای قابل سنجش اقتصادی همه انسانها حتی در سوییس، امریکا، انگلستان، ترکیه به رویکردهای کوتاهمدت روی خواهند آورد. رویکرد کوتاهمدت ناشی از اتفاقاتی که مدام در حال باز تکرار در اقتصاد ایران است (تورم، افزایش نقدینگی، عدم رشد اقتصادی با ثبات، تغییرات در روابط بینالمللی، کاهش قدرت خرید و…) اقتصاد ایران بدون اینکه بخواهیم کلیشهای صحبت کنیم دارای پتانسیلهای بالایی برای توسعه است، نیروی انسانی مشتاق توسعه بزرگترین دارایی و ثروت ایران است که نیازمند تغییر در نگرش به اقتصاد است. اقتصاد ایران برای خروج از رویکرد کوتاهمدت نیازمند اتخاذ تصمیماتی است، مهمترین آن رجوع به علم مدرن اقتصاد و رساندن اقتصاد به فرماندهی توسعه کشور است.