فشار همهجانبه بر تولید
مهدی علیپور
با وجود آنکه در سالهای گذشته شعارهای زیادی درباره حمایت از تولید و سرمایهگذاران اقتصادی مطرح شده اما در عمل آنچه که اتفاق افتاده فشار همهجانبه بر تولید بوده است. در شرایطی که با توجه به مشکلات تحریم، امکان فروش نفت ایران در بازارهای بینالمللی به شکل جدی کاهش یافته و در این فضا اتکا به صادرات غیرنفتی افزایش یافته، سیاست منطقی این بود که با کاهش فشار بر تولیدکنندگان شرایط برای حضور پرقدرتتر سرمایهگذاران فراهم شود اما سیاستهایی که در این سالها اجرایی شده، عملا خلاف آن را ثابت کرده است. امروز برای سرمایهگذاری در امور تولیدی، فشارها و محدودیتهای زیادی وجود دارد و در واقع کسی که قصد ورود به این حوزه را دارد باید خود را برای مشکلات بسیاری جدی آماده کند، این در حالی است که ما میبینیم که افراد با ورود به عرصههای دلالی و بازارهای زودبازده سود بالایی را دشت میکنند و هیچ هزینه دیگری را نیز نمیپردازند. برای مشخص شدن ابعاد مختلف این ماجرا میتوان دو مثال را مدنظر قرار داد. یکی از آنها حوزه مالیات است. هر فعالیت تولیدی از ابتدا نیاز به ثبت اطلاعات و ارایه صورتهای مالی دارد و در هر گام باید مالیات آن را بپردازد اما افرادی که در بازارهایی مانند طلا و ارز فعالیت میکنند، هیچ مالیاتی نمیپردازند و در واقع از بر هم خوردن نظم این بازارها بیشترین سود را میبرند. این در حالی است که ما باید فشار را از تولیدبرداریم و به فعالیتهای غیر مولد وارد کنیم تا به این ترتیب نقدینگی به سمت فعالیتهای ایجادکننده ارزش افزوده حرکت کنند.
دومین مثال که ما در ماههای قبل شاهد آن بودیم، نحوه مدیریت بازار ارز است. بانک مرکزی با توجه به نیازی که به بازگشت ارز دارد سیاستهای جدی را برای بازگشت ارز به کار بست و این در حالی بوده که صادرکنندگان با توجه به مشکلات تحریم و کرونا با دشواریهای جدی در این مسیر مواجه بودند. در چنین فضایی برخی صادرکنندگان برای فرار از مجازات احتمالی خود به بازار آزاد مراجعه کردند تا ارزی تهیه کرده و بانک مرکزی بدهند و همین امر هم نظم بازار را بر هم ریخت، هم تولیدکنندگان را با مشکل مواجه کرد. در چنین فضایی نمیتوان انتظار داشت که تولید رشد کند و همچنان باید شاهد افزایش قیمتها در بازارهای موازی و غیر مولد باشیم که قطعا به سود اقتصاد ایران نخواهد بود.