تحریمها نشانه عجز امریکا
جعفرقادری
اولین نکتهای که بعد از شنیدن خبر تحریمهای تازه امریکا به ذهن خطور میکند، عجز و ناتوانی این کشور در رویارویی با اراده مستحکم مردم ایران است.
کشوری که ادعا میکند، بزرگترین تواناییهای اقتصادی، ارتباطی، نظامی و...را دارد در مقابله با مردم ایران به چنان عجز و ناتوانی رسیده است که ناچار است تا بر خلاف همه ادعاهای حقوق بشری وانساندوستانهاش، بخشهای مرتبط با نیازهای دارویی، غذایی و پزشکی کشور را تحریم کند تا به خیال خود فشارهای وارده بر ایران را افزونتر کند. موضوع تحریمهای اقتصادی امریکا علیه کشورمان موضوعی تازه نیست و سالهاست که اقتصاد ایران تحت شدیدترین و بیسابقهترین نظام تحریمی ممکن قرار داشته، اما با مقاومت مردم و تلاش مسوولان این تلاشها راه به جایی نبرده است و به امید خدا در ادامه هم نخواهد برد. معنی این عبارات این نیست که این تحریمها اثری نداشته و مشکلی در وضعیت معیشتی مردم ایجاد نکرده و نمیکند، بلکه مساله این است که اهداف دشمنان از این فشارها در تمام طول دهههای گذشته هرگز محقق نشده است. واقع آن است که فشارهای اصلی تحریمهای اقتصادی بر دوش طبقات کمتربرخوردار جامعه است و این اقشار هستند که در کانون مشکلات قرار گرفتهاند. درآخرین دست از این نظامات تحریمی، امریکا 18 بانک و نهاد مالی دیگر ایران را نیز در لیست تحریمی قرار داد تا به زعم خود حلقه فشار بر اقتصاد و معیشت ایران را تنگتر کند، نهادهایی که اغلب در حوزههای مرتبط با تامین نیازهای دارویی و غذایی فعالیت میکردند از جمله بخشهایی هستند که امریکا همواره ادعا کرده که دامنه تحریمها را به این حوزهها نمیکشاند.هرچند برخی فعالیتهای محدود توسط این بانکها انجام میشد اما به نظرم تاثیر چندانی در برنامههای اقتصادی کشور نخواهد داشت. چرا که ایران برای تامین نیازهای ارزی خود راهکارهایی را تدارک دیده است که از طریق آنها برنامههای خود را پیش میبرد. بخشهایی که از یک طرف شناسایی و رصد آنها برای امریکا ممکن نیست و از سوی دیگر ساختارهای نظارتی ایالات متحده قادر به محدودساختن آنها نیست.البته این تحریمها آثار روانی محدودی در فضای داخلی اقتصاد خواهد داشت و ممکن است برخی نوسانات جزئی در بازارها ایجاد شوند، اما در صورت اتخاذ تدابیر لازم این آثار محدود روانی نیز به سرعت خنثی خواهند شد.در این میان نکتهای که به نظرم بعد از انتشار خبر این تحریمهای تازه امریکا و اساسا هر نوع برنامهریزی تحریمی باید مورد توجه تصمیمسازان و مسوولان قرار بگیرد؛ تبدیل تهدیدهای اینچنینی به فرصتی برای بهرهبرداری از ظرفیتهای داخلی است. ایجاد اقتصاد درونزا و تکیه به ظرفیتهای درونی کشور مهمترین درسی است که اقتصاد ایران از این نظامات تحریمی باید برداشت کند.باید به گونهای برنامهریزی و مدیریت کنیم که اخم و قهر دشمنان نتواند تکانهای در بخشهای مختلف ایجاد کند. معتقدم که ملت ایران و اقتصاد ایران از این دوران حساس به سلامت و با دستاوردهای افزونتر عبور خواهد کرد و در مسیر رشد و پیشرفت پایدار قرار خواهد گرفت. اتفاقا تنگتر شدن حلقه تحریمهای اقتصادی نشان میدهد که امریکا آخرین تیرهای در ترکشش را به سمت ایران پرتاب کرده، اما به هدفش نرسیده و همچنان نیز نخواهد رسید. البته باید این مشارکت و مقاومت مردمی ارج نهاده شود و در راستای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی این مردم هرگونه تلاش و مساعدتی که لازم است انجام شود تا وضعیت زندگی و معیشت طبقات مختلف در مسیر بهبود قرار بگیرد.