ذهنیتهای بازارساز
محسن عباسی
اگر رخدادهای کلی اقتصاد را برگرفته از ذهنیت افراد فرض کنیم، در آنصورت آگاهی از ذهنیت افراد و افکار سرمایهگذاران میتواند، دورنمایی از چشمانداز احتمالی بازارها را پیش روی تحلیلگران تصویرسازی کند. بنابراین برای به رسیدن به واقعیت بازارها باید ذهنیت سرمایهگذاران را مورد بررسی قرار داد. هرچند قصد داشتم این یاداشت را چند روز پیش بنویسم، اما نوشتنش را به مشخص شدن نتیجه نظرسنجی در خصوص چشمانداز آینده بازار سرمایه موکول کردم تا بعد از به دست آوردن دادههای اطلاعاتی میدانی، محتوای تحلیلی بحث، غنای بیشتری پیدا کند. نگاهی به نتایج نظرسنجی که با موضوع دورنمای بورس تدارک دیده شده، بیندازید: ۸۵ درصد از مخاطبان معتقدند بازار رشد خواهد کرد. ۷ درصد معتقدند بازار فقط به دلایل بنیادی رشد خواهد کرد (بهبود قیمتهای جهانی و عملکرد مناسب شرکتها)، ۴۶ درصد معتقدند که بازار به دلایلی همچون جذابیت قیمتی، احتمال رفع تحریمها و احتمال حمایت از بورس با توجه به انتخابات سال آینده رشد خواهد کرد. ۳۲ درصد معتقدند که با توجه به همه عوامل، بازار رشد خواهد کرد. ۱۵ درصد هم معتقد به عدم رشد بازار هستند. این نظرسنجی به خوبی ذهنیت سرمایهگذاران ایرانی در خصوص بازار سرمایه را نشان میدهد. ذهنیتی که با بررسی محتوایی آن میتوان به چشمانداز مستندتری از آینده بازار رسید.مشخص است که عمده دلایل رشد بازار مربوط به اتفاقاتی است که در ذهن سرمایهگذاران شکل گرفته است. با انتخاب بایدن این معادلات ذهنی تغییر کرده است و این نگرش قوی نسبت به رشد بازار تعیینکننده مسیر بورس تا پایان سال خواهد بود. قوانین و دستورالعملها و جلسات حمایتی نتوانستند فضایی که علیه بورس شکل گرفته بود را عوض کنند زیرا قدرت کافی برای تغییر ذهنیت سرمایهگذاران را نداشتند. سرمایه اجتماعی به نام «اعتماد» سوخته و هر نوع تلاش جهت اعتمادسازی بلافاصله شکست میخورد. چه خوشمان بیاید یا نیاید، انتخاب بایدن اما این فضا را شکست و تغییرات بزرگی در انتظارات تورمی از اقتصاد کشور در ذهن مردم ایجاد کرد. شکست و تعدیل تورم انتظاری، باعث ریزش قیمتی در بازار خودرو و مسکن شده و رکود معاملاتی این دو بازار را در چند ماه آینده به دنبال خواهد داشت. تغییر شکل این ذهنیت باعث از بین رفتن تقاضای سفتهبازی و سوداگری در این دو بازار شد و از آنجا که تقاضای مصرفی در این دو بازار وجود نداشت بلافاصله باعث ریزش قیمتی و رکود مسکن و خودرو شد. در شرایط فعلی، سرمایهگذاران، فرصتهای ارزان را میخرند. به دنبال بازار ارزان هستند که باد موافق به سمتشان میوزد و فعلا بورس این ویژگیها را دارد. دلایل بنیادین نظیر عملکرد شرکتها و قیمتهای جهانی (در بازار فعلی) تقویتکننده تقاضا هستند ولی ایجادکننده روندها نیستند. یکی از دلایل این امر، میتواند پیچیدگی مسائل فنی و بنیادین شرکتها برای عموم سرمایهگذاران باشد که آنها را به سمت قوانین سرانگشتی خود و برداشتهای شخصی از اتفاقات آینده سوق میدهد و ملاکهای تصمیمگیری در خصوص بورس را به سمت مسائل ذهنی و رفتاری سوق میدهد. بنابراین معتقدم برای اصلاح روند کلی بازارها باید ذهنیتهای عمومی جامعه را نیز مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد تا در نهایت بازارها مبتنی بر رویکردهای معقول و حرفهای در مسیر رشد قرار بگیرند.