اما و اگر‌های بازار بورس در سال 1400

۱۳۹۹/۰۹/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۳۸۶۶
اما و اگر‌های بازار بورس 
در سال 1400

روح‎الله مهرجو

بورس بازاری است که بالا و پایین دارد، هر رشد، سقوط را هم در پی دارد و بالعکس. هیچ‌وقت و در هیچ بورسی در دنیا همواره با رشد یا همواره با سقوط مواجه نبودیم. این طبیعی است که بازارهای بورس در سراسر دنیا نسبت به اخبار سیاسی و سیاست دولت‌ها حساس باشند که این میزان در ایران نسبت به سایر بازارها بیشتر است و مردم بر اساس اخبار از خود رفتارها یا به عبارت بهتر هیجان‌هایی به خرج می‌دهند که باعث ایجاد تغییراتی در بازار می‌شود. البته امروز همه می‌دانند که مدیریت بازار بیشتر به دست شرکت‌های حقوقی است که اکثراً زیرنظر دولت فعالیت می‌کنند. در برهه‌ای از زمان دولت به خاطر اینکه از سرازیری نقدینگی که در جامعه ما وجود دارد و به سمت هر بازاری برود، باعث ایجاد یک موج می‌شود، با جذاب کردن بازار بورس، سعی کرد بخشی از این نقدینگی را روانه این بازار کند چرا که تلاطم در بازار مسکن، طلا و ارز عواقب چندان مناسبی برای دولت در  شرایط فعلی ندارد، مسکن به اندازه کافی گران قیمت هست و بسیاری از مردم همچنان در اندر خم تهیه یک سقف هستند و بازار طلا نیز نزده می‎رقصد چه برسد به اینکه هجومی هم نسبت به آن سرازیر شود. بنابراین بورس می‌توانست در یک زمان سد البته نه چندان مستحکم برای دولت باشد، سدی که بالاخره هم شکست و بسیاری از افراد سرمایه‌شان را از دست داده بودند، برخی خانه مسکونی خود را در بازار بورس به امید اینکه سود بیشتری کنند وارد کردند. اینکه چرا دولت ترجیح داد که بورس را همچنان صعودی نگاه ندارد، بحث مفصلی است که نیاز به متخصصان در حوزه‌های مختلف دارد. اما در مجموع دولت در حوزه اقتصادی به دلیل گستره وسیع تصدی‌گری‌اش تنها می‌تواند زمانی محدودیت‌هایی ایجاد کند و وقتی که توان نگه داشتن این محدودیت‌ها را نداشته باشد، آن را رها کرده و در نتیجه قیمت‌ها چون فنر فشرده شده، یک پرش بلند خواهند داشت تا بالاخره با یک اتفاق درحوزه اقتصادی یا سیاسی، این فنر دوباره در دستان دولت قرار بگیرد. این فرآینده را شاید بتوان اگر عمیق‌تر بررسی کنیم به یک مدل در اقتصاد ایران هم بدل کرد. بنابراین برای رشد بورس نمی‌توانیم دلایل چندان علمی به میان بیاوریم. دولت در حال حاضر بنابر مصلحت و شرایط تصمیم به پشتیبانی از بورس گرفته و شرکت‌های حقوقی در حال حمایت هستند تا شاخص افزایش یابد. قبلا شاخص بورس تا 2 میلیون واحد هم پیش رفت و به نظر بسیاری از فعالان بازار دوباره این سقف را خواهد دید، ضمن اینکه سال انتخابات را نیز در پیش داریم. بنابراین اینکه چه اتفاقی برای آینده بورس می‌افتد را نمی‌توانیم از الان بیان کنیم، چرا که بورس تابع قوانین اقتصادی نیست و کاملا در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت بر اساس سیاست روز کشور درباره آن تصمیم‌گیری می‌شود. تنها مساله‌ای که می‌توان گفت این است که افراد کم تجربه در این راه با دقت بیشتری رفتار کنند و فراموش نکنند که بورس محلی برای پول مازاد بر نیاز خانواده است و نمی‌توانند پول یا خانه و ماشین مورد استفاده و نیازشان را در آن به امید یک سود نجومی وارد کنند و بهتر است که از این کار اجتناب ورزند.  اما آنچه ما درباره سال آینده می‌دانیم این است که دولت تصمیم گرفته تا برای تامین منابع بودجه، 95هزار میلیارد تومان از سهام شرکت‌های دولتی را در سال آینده از طریق بازار سرمایه بفروشد و با توجه به کسری بودجه‌ای که در سال جاری دارد و پیش بینی می‌شود در سال آینده داشته باشد، باید انتظار توجه به بازار بورس را داشته باشیم. اما این اتفاق برای بورس چگونه خواهد افتاد؟ طبیعی است که دولت به خوبی رفتار مردم را می‎شناسد، پس در بازه‌ای از زمان بورس را جذاب می‌کند و بخشی از سهام شرکت‌های دولتی را به فروش می‌رساند و دوباره به خاطر اینکه این فنر هم چندان از دستش خارج نشود، مدتی از حمایت آن دست بر خواهد داشت و دوباره به حمایت شاخص دست می‌زند و این روند سینوسی را دنبال می‌کند. اکثر فعالان اقتصادی و تحیلگران بر این باورند که شاهد افزایش شاخص بورس در سال آینده خواهیم بود، اما اینکه این افزایش همپای تورم خواهد بود یا خیر را نمی‌توان به‌طور قطع پاسخ دهیم. سیاست‌های دولت آینده و البته معادلات جهانی همگی در شکل دادن به این روند موثر هستند. اما همگان نسبت به افزایش شاخص بورس طی سال آتی خوشبین هستند. البته یک نکته که مغفول مانده این است که با توجه به اصرار زبانی دولت بر کاهش قیمت ارز، رشد شاخص هم اندکی در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد. اما در مجموع بهتر است هیچ پیش‌بینی نکنیم و منتظر بمانیم.