ذات بینظم بازار سرمایه
رضا غنیپور
در خصوص بروز برخی نوسانات اخیر و فشار بالای فروش در بورس و چرایی وقوع آن، قبل از هر نکتهای باید به این واقعیت اشاره شود که بطور کلی ذات بازارهای مالی مبتنی بر نظام علت و معلولی مستقیم نیست و مسائل مرتبط با بازارها در واقع چند علتی هستند. اما اگر بخواهیم تحلیل و تفسیری در خصوص نوسانات اخیر بورس ارایه کنیم، میتوان به مواردی از این دست اشاره کرد، قیمت سهام برخی افراد که در نمودارهای زیان ده قرار داشت، امروز در مسیر رشد قرار گرفته و طبیعی است صاحبانشان تصمیم به فروش سهامشان بگیرند. گروه دیگری از افراد نیز وقتی قیمتهای سهام دچار نزول شدید شده بود، اقدام به خرید سهام کرده بودند. این افراد بطور میانگین، حدود30 درصد سود را تجربه میکنند. این طیف از مخاطبان بورس نیز بازار را با دقت رصد میکنند تا با کوچکترین نشانههای احتمالی از نزول شاخصها اقدام به فروش سهام کنند. این روند به صورت دومینو وار، فشار فروش را در کل بازار افزایش میدهند. به نظرم شاخص میتواند مدتی استراحت کند و در مسیر اصلاح قرار بگیرد. این اصلاح تا شاخص 1میلیون و 400هزار واحدی تبعات خاصی را در بازار نخواهد داشت. امیدوارم وقتی شاخص به محدوده مورد نظر رسید، فشار فروش و ترس فعالان بازار به درجهای نرسد که بازار غیرقابل کنترل شود. همه امیدوار هستیم که بازارگردانان جدیدی که متولیان بورس به کار گرفتهاند، بتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند تا بازار دورهای از ثبات را در پیش داشته باشد. از سوی دیگر بودجه 1400کل کشور بودجهای تورمی و غیر قابل وصول است. اعدادی که در بخش درآمدها لحاظ شده کمترین همخوانی را با واقعیات اقتصادی ندارد. این روند احتمال بروز کسری بودجه گسترده در بودجه را محتمل میکند. چنانچه این اعداد و ارقام که به عنوان کسری بودجه سال1400 در اقتصاد ایجاد شوند، در سال آینده دامنههای افزونتری از رشد تورم را تجربه خواهیم کرد. بدون تردید بورس هم به این فعل و انفعال واکنش نشان خواهد داد. شخصا فکر میکنم اگر با همین رویه در خصوص کسری بودجه و... روبهرو باشیم و از سوی دیگر برخی تحرکات گروههای تندرو در کشور منجر به تداوم تحریمها و عدم احیای برجام شود، شاخص طی 6ماه آینده بهطور...
میانگین حول و حوش عدد 2میلیون و 400هزار واحدی تثبیت خواهد شد. مگر اینکه روند مذاکرات با امریکا در پیش گرفته شود و اقتصاد ایران بتواند انتظارات تورمی خود را مهار کند. پرسشی که با این توضیحات به ذهن خطور میکند، ان است که سهامداران در صورت مواجهه با یک چنین شرایطی چه کار باید بکنند؟ توصیه همیشگی تمام معاملهگران بزرگ آن است که در وهله نخست با استراتژی معاملاتی که برای خود برنامهریزی میکنید، پیش بروید. هر استراتژی معاملاتی متشکل است از بخشهای مهمی چون حد زیان، نقطه خرید و بازده مورد انتظار است. در صورتی که سهامداران این اصول کلی را رعایت کنند مطمئن باشند که در بازارهای مالی بدون شک، بازدهی مناسبی خواهند داشت. بازدهی آنها نیز به اندازه میانگین بازدهی کل بازار در طولانیمدت خواهد بود. مخاطبان باید به حد زیانی که در نظر گرفتهاند، پایبند باشند. بسیار اهمیت دارد که اجازه داده نشود که زیانها رشد پیدا کند و به سودهای کسب شده اجازه رشد افسارگسیخته داده شود. بنابراین به مخاطبان نه توصیه خرید سهام میکنم و نه توصیهای برای فروش سهام دارم. تنها نکتهای که میتوان به عنوان یک اصل اساسی مطرح کرد، آن است که بر اساس استراتژی تدارک دیده شده، عمل کنند و اسیر هیجانات لحظهای در بازار سرمایه نشوند. با این راهبرد معقول است که میتوان در مسیر رشد فزاینده قرار گرفت.