تالار
بانک مرکزی نباید به بهانه رونق بورس موجب تورم شود
مجید شاکری، کارشناس بازارسرمایه گفت: تصمیمات فعالان اقتصادی ناشی از نرخ سپرده بانکی و نرخ تسهیلات است که به دلیل بسیار کند و تقریبا قفل بودن مسیر انتقال سیاست پولی در طول ساختار زمانی نرخ بهره، این مورد از ابتدای سال تغییر رسمی چندانی نداشته و در قیمتهای سایه هم با کندی قابل توجه و چسبندگیهای بسیار تغییر ایجاد شده. در تایید این گزاره نیز توجه کنید که حتی زمانی که نرخ بهره بین بانکی در حال افزایش و خروج از کریدور تعریف شده بانک مرکزی بود، سیاستگذار پولی این نرخ را کنترل کرد و با خرید اوراق وارد عمل شد و نرخ را به داخل کریدور کاهش داد ولی با این اقدام بانک مرکزی نیز تغییری در روند بورس ایجاد نشد و کاهش شاخص بورس ادامه یافت و این امر نشانگر غالب نبودن ارتباط نرخ بهره بین بانکی و بازار سرمایه و وجود چسبندگیهای متعدد هم در اندازه اثر و هم در سرعت تاثیر آن در این مسیر است. شاکری همچنین با بیان اینکه کاهش نرخ بهره بین بانکی در ابتدای سال بیشتر به دلیل رکود ناشی از شیوع کرونا بود، ادامه داد: در ابتدا برای بستههای حمایتی از محرومان و کسب و کارهای آسیب دیده یک بسته ۷۵ هزار میلیارد تومانی به عهده نظام بانکی گذاشته شد و با توجه به مخالفتها با هزینهدار کردن این تسهیلات در مورد ۲۵هزار میلیارد تومان تسهیلات به خانوارها بانک مرکزی کوشید که از محل آزادسازی سپرده قانونی بانکها پرداخت این تسهیلات را ممکن کند. ترکیب این مساله با کاهش ناگهانی مصارف بانکی بعد از آزادسازی ذخایر به دلیل شیوع کرونا باعث افزایش مازاد ذخایر در بازار بین بانکی و کاهش نرخ بین بانکی شد. به دلیل عدم همراهی دولت در فروش اوراق عملا نرخ بین بانکی بسیار پایینتر از کف کریدور سیاستی بانک مرکزی هم رسید. سرانجام بانک مرکزی با توجه به هدفگذاری تورمی خود هم در قالب کارگزاری بانک مرکزی اقدام به حراج اوراق دولت کرد و هم کف کریدور را بالا آورد تا به دسترسی به هدفگذاری تورمی اعلامی نزدیکتر شود. به تدریج و با کاهش عوارض اقتصادی کرونا و با پشت سر گذاشت آن شرایط نرخ بهره بین بانکی نیز افزایش یافت. شاکری با رد ادعای برخی فعالان بازار سرمایه که افزایش نرخ بهره بین بانکی را عامل کاهش سودآوری بانکها و ریزش ارزش سهام آنها میدانند گفت: ارزشگذاری سهام بانکها و افزایش آن در نیمه اول ۹۹ بیشتر براساس تجدید ارزیابی داراییها و سرمایهگذاریهای بانکها بود و اینکه گفته شود افزایش نرخ بهره بین بانکی از کانال اثرگذاری بر سودآوری بانکها اثر قاطع یا تغییر جهتدهندهای در بازار داشته شود چندان صحیح نیست. شاکری ادامه داد: در شرایط کنونی وظیفه نخست بانک مرکزی اساسا کنترل تورم است و تصمیمات این نهاد بر این اساس اخذ میشود لذا نباید توقع داشت که بانک مرکزی به بهای رونق بورس موجب ایجاد تورم در جامعه شود.
تحولات بورس تا رفتار هیجانی سهامداران
احمد بیات، کارشناس بازار سرمایه در خصوص تأثیر رفتارهای هیجانی مردم بر بورس، گفت: ریشه این اتفاق به نیمه اول سال برمیگردد، با روندی که از آن زمان دیدیم، قابل پیشبینی بود که انتظار مردم از به دست آوردن سودهای بیحسابوکتاب، درنهایت به مرحله این رفتارهای هیجانی برسد. او افزود: برای همین میبینیم، برخی سهمها که هماکنون نیز ارزشمند است و پایین آمدن قیمت آن منطقی نیست، در حال سیر روند نزولی است و مردم این سهام را نیز نگه نمیدارند و میفروشند. طبیعتاً این روند به ضرر کسانی است که به این امید وارد بازار شدند که منفعت و سودی ببرند اما درنهایت متضرر شدهاند. بیات، در خصوص اینکه چگونه میتوان مانع تقویت رفتارهای هیجانی شد و سهامداران را با واقعیتهای بازار آشنا کرد؟ گفت: پاسخ به این پرسش، سخت است زیرا قانع کردن گروهی میلیونی برای انصراف از فروش سهامشان، کار راحتی نیست و شاید، اصلاً، امکانپذیر نباشد، مگر اینکه سیاستگذاریها بهگونهای پیش برود که خود مردم احساس کنند، نباید سهام خود را بفروشند تا بازار آرام شود و از سود آرامش بازار، منتفع شوند. این کارشناس بورس، ادامه داد: زمانی، فعالان بازار، کم شمار بودند و حرفهایهای بورس در قیاس با غیر حرفهایها، درصد خیلی بالاتری داشتند، برای همین، حرفهایها، تصمیمات بازار را میگرفتند و مردم و غیر حرفهایها نیز از روی دست آنها نگاه میکردند و سهام خریدوفروش میکردند. اما در حال حاضر، شرایط بهگونهای شده که حدود 90 درصد کسانی که در بورس حضور دارند، افراد تازهواردی هستند که طی یک سال اخیر کد بورسی گرفتهاند و شروع به معامله کردهاند و شناخت عمیق و حتی کافی از بازار سرمایه ندارند. درواقع، تحولات اخیر بورس، نتیجه حضور 90 درصدی سهامداران غیرحرفهای است. بیات گفت: به همین دلیل، معادله، معکوس شده و حرفههایها نیز مجبورند تن به موجهایی بسپارند که غیر حرفهایها، راه میاندازند و از سرناچاری مجبور به خریدوفروش سهام میشوند. وقتی کنترل 90 درصد سهام بورس در اختیار غیر حرفهایها است، مطمئناً 10 درصد حرفهای، کار خاصی نمیتواند انجام دهند و همین روند، باعث شده شرایط کار، بسیار سخت شود. او ادامه داد: البته درست است که بههرحال، برخی سهمها را نیز باید فروخت اما اکنون کار سهامداران بهجایی رسیده که تقریباً همه در حال فروش هستند و بازار بههمریخته و متأسفانه این اقدامها درنهایت به ضرر همه و اقتصاد کشور تمام خواهد شد. این کارشناس بورس تأکید کرد: کنار اقدامات حمایتی دولت از بورس و سهامداران باید مردم را با ماهیت بورس و واقعیتهای این بازار آشنا کرد تا بهتدریج رفتار هیجانی مردم فروکش کند.