مشکلات معیشتی و افزایش مادران اجارهای
گلی ماندگار| داستان رحمهای اجارهای مربوط به دیروز و امروز نیست. سالهاست که این اتفاق نه تنها در کشور ما که در تمام دنیا رخ میدهد. اما مساله اینجا کمی فرق میکند. دلالان در این زمینه هم ورود کردهاند و بازار را به دست گرفتهاند. بماند که خیلی از مادرانی که در آرزوی فرزند هستند ولی توان بارداری را به هر دلیلی ندارند، به این افراد مراجعه میکنند تا بتوانند فرزندی سالم از مادری سالم داشته باشند، اما در این بین هستند مادرانی هم که ترجیح میدهند حتی با وجود سالم بودن به دنیا آوردن فرزندشان را به فرد دیگری بسپارند. هر چه هست این روزها بازار رحم اجارهای هم داغ شده و حالا تبلیغات آن به فضای مجازی هم رسیده، از اینکه زنان جوان را به کاری پر درآمد و پر سود دعوت میکنند که یا رحمشان را اجاره بدهند یا اهدای تخمک داشته باشند.
دلالان در این بازار چه میکنند
خیلی ساده است، رساندن مادرانی که به دنبال رحم جایگزین میگردند و زنانی که به هر دلیل که اغلب هم دلیل اصلی آن مشکلات اقتصادی است و به دنبال کسی هستند تا رحم خود را به آنها اجاره بدهند و با کسب درآمد مشکلات مالی شان را حل کنند، کار هر کسی نیست. باید کسانی در این میان به عنوان واسطه حضور داشته باشند، چرا که هیچ ساز و کار دیگری برای این افراد وجود ندارد. مادرانی که در آرزوی فرزند هستند و توان بچهدار شدن را ندارند، در خیلی از موارد حاضرند هر مبلغی را بپردازند تا بتوانند بچهدار شوند و زنانی که سختی امرار معاش آنها را مستأصل کرده یک حلقه رابط میخواهند و دلالان این میانه را در دست گرفتند و اغلب هم درآمد خوبی دارند.
قیمتها از 50 میلیون تا صد میلیون
در نوسان است
اما قیمت رحمهای اجارهای از 50 میلیون تومان تا 100میلیون تومان در نوسان است، بستگی به این دارد که خانواده متقاضی چقدر پول داشته باشند و البته فرد داوطلب هم چقدر مشکلات مالی داشته باشد. در این بین سهمی هم به دلالان میرسد که این خود بر روی قیمت نهایی که توافق میکنند، تاثیر بسزایی دارد.
برای حل مشکلات اقتصادیام به این پول نیاز دارم
عاطفه زنی 30 ساله است، او خودش یک دختر 10 ساله دارد و چند سالی میشود که از همسرش جدا شده، او تا به حال سه بار رحمش را اجاره داده و حالا برای بار چهارم آماده این کار میشود. اولینبار سال 91 زمانی که دخترش تنها دو سال داشت و هنوز طلاق نگرفته بود با تشویق همسرش این کار را کرد، آن موقع البته مبلغی که دریافت کردند خیلی زیاد نبود و مجبور بودند 20 درصد از آن پول را هم به دلال بدهند. آخرین بار هم سال 98 این کار کرده و اینبار به قول خودش شانس با او یار بوده و خانواده خیلی پولداری به او پیشنهاد داده بودند، البته که خانم خانه هم برای بارداری مشکلی نداشته اما اصلا دوست نداشته که 9 ماه تمام را دست و پای باد کرده و حالی نزار سپری کند! به همین خاطر عاطفه را انتخاب کردند تا فرزندشان را به دنیا بیاورد و او یک دوقلوی دختر و پسر برای این خانواده متمول به دنیا آورده، آنها هم به قدری از این ماجرا خوشحال بودند که در یکی از شهرکهای اطراف تهران خانهای کوچک برای عاطفه خریدند تا از مصیبت مستاجر بودن راحت شود. عاطفه میگوید: هر روز دعایشان میکنم، آنها زندگی من و دخترم را دگرگون کردند، حالا هر درآمدی داشته باشم برای خودم و دخترم هزینه میکنم، دیگر نگران جابهجایی و پرداخت اجاره خانه نیستم. او در مورد اینکه پس چرا دوباره میخواهد این کار را انجام دهد، میگوید: اینبار میخواهم با پولم ماشین بخرم و این آخرین باری است که این کار را انجام میدهم، چون دیگر سنم بالا میرود و توان این کار را ندارم، من تمام این سالها بهطور طبیعی زایمان کردم اما اینبار با خانواده متقاضی توافق کردهام باید سزارین کنم، چون دیگر واقعا توان و تحمل درد کشیدن را ندارم.
همه خوششانس نیستند
اما در میان کسانی که حامل میشوند، همه مثل عاطفه خوش شانس نیستند، رویا یکی دیگر از کسانی است که در این باره میگوید: من سال 96 برای اولینبار دست به این کار زدم، آن هم به این خاطر که همسرم بیکار شده بود و نمیتوانستیم از پس هزینههای زندگی بر بیاییم، من دو تا بچه دارم و تامین هزینههای اینها خیلی سخت است. آن سال من از خانواده متقاضی 35 میلیون تومان گرفتم و البته 5 میلیون آن را دلالال برداشت، اما برای گرفتن همین پول هم کلی اعصاب و روانم به هم ریخت، خانواده که بچه را گرفتند برای تسویه حساب خیلی اذیتم کردند، از طرفی هم من دچار افسردگی بعد از زایمان شدم، خلاصه که خیلی سخت گذشت به همین خاطر گفتم دیگر هیچوقت این کار را نمیکنم، اما الان دوباره دارم وسوسه میشوم که این کار را انجام بدهم، الان 32 سالهام. اگر خانوادهای باشد که پول خوبی بدهد و البته درست و حسابی پول بدهد و بازی در نیاورد حتما این کار را میکنم، در این شرایط آنقدر وضعیت اقتصادی مان بد است که دیگر نمیدانیم باید چه کار کنیم.
اهدا تخمک درآمدی ندارد
پروانه یکی دیگر از افرادی است که دلال اینستاگرامی به من معرفی میکند، او هم به دنبال خانوادهای است که رحم جایگزین بخواهند، میگویم چرا تخمک اهدا نمیکنی، میگوید: درآمدی ندارد، مثلا 3 تا 4 میلیون تومان اما رحم جایگزین برایم خیلی بهتر است، من سه سال پیش از همسرم جدا شدهام و الان با خانوادهام زندگی میکنم، وقتی به آنها گفتم میخواهم چه کار کنم خیلی عصبانی شدند اما وقتی فهمیدند از این راه میتوانم 100 میلیون تومان درآمد داشته باشم، راضی شدند. اسم پول که بیاید سنگ آب میشود. پروانه 28 سال سن دارد و تا به حال زایمان نکرده و میگوید اگر بتواند تا 32 سالگی سه بار این کار را انجام دهد درآمد خوبی کسب خواهد کرد.
از مادران تا حاملان
اما یک نکته که همیشه اینجا نادیده گرفته میشود، حق و حقوق زنانی است که به دلیل فشارهای اقتصادی تن به این کار میدهند، خیلی از آنها در طول بارداری نسبت به جنینی که در درونشان رشد میکند، حس تعلق پیدا میکنند و بعد ناگهان بعد از زایمان مجبورند بچه را تحویل خانوادهای دهند که از آنها پول گرفته تا فرزندشان را در درونش بزرگ کند. بعد از زایمان اکثر این زنان با احساس دوگانهای مواجه میشوند، خیلی از آنها نمیتوانند با این اتفاق بهطور طبیعی کنار بیایند، ماهها و حتی سالها از نظر روحی و روانی دچار پریشانی میشوند و در هر گوشه این شهر به دنبال کودکی میگردند که روزی در درون خود آن را پرورانده بودند. کودکی که حالا مادر و پدر خودش را دارد هیچ نشانی هم از او به یاد نمیآورد.مساله اینجاست که بعد از زایمان و پرداخت پول دیگر کسی با زن حامل کار ندارد و او میماند و تنهایی و زجری که در خلوت خود تحمل میکند.
کاسبی دلالان از بازار داغ رحم اجارهای!
میگویند در این توافق، هر سه طرف برندهاند، مشروط به اینکه متقاضی اصلی توافق، (زوج نابارور) دارای تمکن مالی باشد. این وسط «مادر میانجی» سهمش را میگیرد، دلال هم به نان و نوایی میرسد. متقاضی از قرار باید میلیونها تومان وجه ناقابل را دودستی تقدیم کند. گویا نرخها در این بازار بیسامان، متفاوت است اما شنیدهها حکایت از آن دارد که تولد یک نوزاد به شیوه «حمل جایگزین» بهطور تقریبی بیش از 100 میلیون تومان به عنوان ودیعه و ماهانه یک تا دو میلیون تومان آب میخورد.
3 میلیون زوج نابارور
آمارهای سال گذشته میگویند سه میلیون زوج در ایران نابارورند و مطابق گفتههای معاون درمان وزارت بهداشت، سالانه حدود 88 هزار زوج نابارور به این جمعیت افزوده میشوند. برخی پزشکان و متخصصان، «حمل جایگزین» را شیوهای موثر برای درمان ناباروری میدانند اما تاکنون هیچ قانونی در این زمینه به تصویب نرسیده و تنها بر اساس فتوای برخی مراجع و فقها این روش به کار گرفته میشود. از سوی دیگر به نظر میرسد، اجرای چنین شیوه درمانی از مسیر اصلی خود منحرفشده، به دلیل اینکه دلالها برای جیب متقاضی کیسه میدوزند. ضمن اینکه خلأ بانک اهدای جنین و تخمک در برخی مراکز درمانی باعث شده دلالها پا به میدان بگذارند.
خلأهای قانونی
به گفته گروهی از پزشکان به دلیل نبود قانون، برخی از این طریق دلالی میکنند، افرادی که شاید صلاحیت علمی هم نداشته باشند. آنها معتقدند در رابطه با رحم جایگزین و اهدا تخمک و جنین، نیازمند قوانین دقیق و سامانهای برای ثبت هستیم. برخی از پزشکان هم به این نکته اشارهکردهاند که در حال حاضر مشخص نیست فرد چندبار تخمک خود را اهدا کرده به همین علت ممکن است، بارها این اقدام را انجام داده باشد که تکرار آن، در آینده باعث گسترش بیماریهای ژنتیکی در جامعه و مسائل حقوقی مرتبط با اهداشده و ازنظر ازدواج با محارم، دردسرساز خواهد بود. از طرفی مشخص نیست، والد ژنتیکی آنها چه کسی است.
نوزادانی که خواهر و برادر ژنتیکی اند
دکتر مهناز اشرفی، جراح و متخصص بیماریهای زنان و زایمان در این باره به «تعادل» میگوید: امکان دارد خیلی از نوزادان، خواهر و برادر بیولوژیک باشند یعنی ازنظر ماهیت تخمکی عین هم باشند و ممکن است خانمی به چند مرکز تخمک بدهد او تأکید میکند: در حوزه تخمک اهدایی مشکلات ما بیشتر از رحم اجارهای است زیرا هنوز سامانه ثبت اطلاعات نداشته و نمیدانیم چه افرادی به دیگران تخمک اهدا میکنند، به نظر میرسد در این حوزه، وزارت بهداشت کمکاری کرده است.