حمایت از کودکان در دوران کرونا

۱۳۹۹/۱۲/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۶۲۸۶
حمایت از کودکان 
در دوران کرونا

سیامک زند رضوی

از حدود 24 میلیون جمعیت زیر 18 سال در آخرین سرشماری نفوس و مسکن و حدود یک میلیون افغانستانی‌های زیر 18 سال ثبت نشده در ایران امروز، تخمین زده می‌شود. حدود 8 تا 12 میلیون نفر در زیرمجموعه‌های هم پوشان کودکان در شرایط دشوار قرار می‌گیرند؛ که عمدتاً در مناطق حاشیه شهرها و روستاها به سر می‌برند که یک زیر مجموعه آن حداقل 4 میلیون کودکان ثبت نام شده در مدارس‌اند که به دلایل گوناگون به شبکه شاد دسترسی ندارند. دسترسی به این کودکان آسان نیست. شناسایی، دیدبانی و حمایت از کودکان در شرایط دشوار، مستلزم تمام شماری آنان است. طراحی این تمام شماری ملی وپیچیده، تنها با محوریت مرکز آمار ایران و همکاری نزدیک سازمان‌های مردم نهاد فعال حوزه کودکان، انجمن‌های علمی مرتبط (انجمن جامعه‌شناسی ایران، انجمن جمعیت‌شناسی ایران، انجمن مددکاران اجتماعی ایران و ...) اامکان پذیر است. بدیهی است تامین بودجه مناسب این تمام شماری برعهده دولت خواهد بود. اجرای این تمام شماری در یک محدوده زمانی 2 تا 3 ماهه در کشور، با همکاری شهروندان داوطلب و سازمان‌های مردم نهاد محلی در سراسر کشور کمک می‌کند تا عملاً ظرفیت‌های انسانی آموزش دیده و توانا برای هرشهر و روستا در سراسر کشور فراهم آید که می‌توانند با همکاری مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک و تحت نظارت سازمان بهزیستی درقالب قواعد حقوقی موجود به‌طور مستمر فعال بمانند.شایسته است پس از انجام تمام شماری مذکور، در اولین قدم متناسب با نیازهای هر کودک شناسایی شده، بسته‌ها و خدمات تغذیه‌ای، بهداشتی، آموزشی، حقوقی و... به صورت اضطراری و به‌طور مستمر، توسط دیدبانان، با همکاری سازمان‌های مردم نهاد و نظارت دستگاه‌های اجرایی ذیربط در اختیار این کودکان وخانواده‌های شان قرارگیرد.در این مرحله، این امکان وجود دارد برنامه‌های جلب مشارکت کودکان در عرصه‌های گوناگون در مقیاس محلی و محله‌ای طراحی و اجرایی شود و همه اینها با حفظ حریم شخصی بر پایه اصول پیمان نامه حقوق کودک به مراجع مسوول جهت راستی‌آزمایی اعلام شود. چنان که در هر دوگزارش (مارکس و کاستلز) آمده است، بیش از 200 سال تجربه جهانی در مسائل کودکان درشریط دشوار، که خودشان فاقد صدای موثر و ناتوان از پیگیری نیازهای خود هستند پیش روی ما است. چگونگی تدوین این آیین نامه و اجرایی شدن آن هم، در ایران عصر کرونا، آزمون دوباره آن است. حال آنکه در ایران امروز، در این عرصه حداقل سه دسته عوامل به‌طور بالقوه موثر و امید بخش‌اند:  اول) درحالی که 10 ماه پس از شیوع کرونا در ایران، راهبردهای ارایه شده توسط حکومت برای حل مساله از «خواهش و تمنا»، «پرده پوشی» و تحمیل فشار وضعیت پیش آمده به شهروندان و به‌ویژه به کادر بهداشتی - درمانی که در خطر فرسودگی مفرط قراردارند، فراتر نرفته است، اجرای موفق یک برنامه، از جمله حمایت از کودکان در موقعت دشوار مستلزم اهتمام جدی برای غلبه بر این کاستی‌های حاکمیتی است. در عین حال روزنه‌های امیدی هم در حوزه عمومی وجود دارد که می­‌توانند در این راستا فعال شوند و مورد استفاده قرار گیرند. در میان اکثریت شهروندان حسی از «همدلی» و «هم سرنوشتی» ایجاد شده است که احساسی عمیق و انسانی را از دل هزاره‌ها، بیرون کشیده است. «همه کودکان فرزندان من هستند» واین عبارت، به آرزویی عمومی وفراگیر تبدیل شده است: «باید که فرزندان مان در مقایسه با خودمان، تواناتر، سالم‌تر، شادتر و در آرامش بیشتر زندگی کنند.» دوم) وجود سازمان‌های مردم نهاد با تجربه و تخصصی در حوزه کودکان، در جای جای این سرزمین، که تجربه‌های حرفه‌ای گوناگون شان در دهه‌های اخیر، آنان را برای ارایه خدمات تخصصی-آموزشی به داوطلبان و هم افزایی با یکدیگرآماده‌تر از همیشه کرده است. سوم) مدیران و کارشناسانی پراکنده در دستگاه‌های گوناگون اجرایی که این قانون و کمک به اجرایی شدن موثر آن در حمایت از کودکان درشرایط دشوارتر، را فرصتی برای ادای دین به همه کودکانی می‌دانند که در نبود حمایت جدی و پایدار در 4 دهه اخیر، از رشد انسانی خود بازمانده و بعضاً پر پر شده‌اند.