تاثیر مالیات بر عایدی سرمایه بر بازار بورس
میثم درخشنده
با نگاهی کلی به لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ درمییابیم که عمده درآمدی که از محل مالیات در نظر گرفته شده، به دلیل کرونا و رکود در اقتصاد و کاهش چشمگیر حجم معاملات در بازار سهام به احتمال زیاد محقق نخواهد شد. نیک میدانیم فلسفه اخذ مالیات، ایجاد درآمد برای دولت و هزینه کردن آن به منظور رفاه اجتماعی برای اقشار ضعیف جامعه است و اخذ مالیات از بازارهایی که به تورم دامن میزنند، میتواند صحیح باشد. بهطور مثال در حوزه مسکن، خودرو، سکه و دلار، سیاستگذار میتواند با ایجاد محدودیت و یا اخذ مالیات از سوداگری برخی افراد به نفع اقشار ضعیف جامعه جلوگیری به عمل آورد و رفاه اجتماعی مدنظر را محقق نماید. البته باید اذعان داشت صرفا اخذ مالیات کمککننده به این موضوع نیست و مسائل بزرگتری نیز وجود دارد که برای حل آنان باید چارهای اندیشید. این را نیز باید مد نظر داشت و در خصوص تعیین مقدار مالیات احتیاط نمود که...
در شرایطی که کشورهای حاشیه خلیجفارس و همسایگان غربی ما مشغول جذب سرمایه هستند، اخذ مالیات میتواند باعث فرار سرمایه از همه بازارها در کشور و همچنین کوچ نقدینگی از بازار سهام به بازارهای رقیب شد که آثار تورمی جدی خواهد داشت که با هدف رفاه اجتماعی و کنترل تورم در تعارض است. به نظر میرسد برخلاف ادعای برخی دوستان، رشد بورس عامل تورم نبوده و ریزش بازار سهام و خروج نقدینگی که از مرداد سال ۹۹ رخ داد نیز منجر به کاهش تورم نگردید پس جذابیت و رشد بازار سرمایه هیچ ضربهای به پیکر اقتصاد نخواهد زد و از طرفی این بازار جزو معدود بازارهایی است که مالیات خرید و فروش در آن کاملا به روز و شفاف اخذ میگردد، پس سیاستگذاریها در خصوص مالیات بر عایدی در بازار سرمایه به نحوی باید تعیین شود که منجر به جذابیت و جذب حجم عظیم نقدینگی شود.