تحلیل دیدگاه نامزدها در مسیر لغو تحریمها
لیدا مددی
در روزهای اخیر در کنار اعلام شاخصهای رشد نقدینگی، رشد تسهیلات بانکی و سپردههای بالای 40 درصد، تورم نقطه به نقطه 46 درصدی اردیبهشت 1400 که به معنای رشد متوسط قیمتها در یک سال اخیر به میزان 46 درصد است و تورم 12 ماهه 41 درصدی که نشاندهنده کاهش قدرت خرید خانوارها به میزان 46 درصد در یک سال اخیر است، این پرسش نیز مطرح شده که برای کاهش مشکلات اقتصادی مردم و خانوارها، رشد اقتصادی و درآمد کسب وکارهای مختلف، باید تحریمها شکسته شود یا لغو شود؟
به عبارت دیگر، عدهای معتقدند که اگر سیاستهای مدیریت اقتصاد داخلی بهبود یابد و افراد شایسته انتخاب شوند، قادر خواهند بود که مشکلات فضای کسب وکار داخلی را کاهش دهند و با بهبود اقتصاد داخلی، مشکلات تولید کاهش یافته و وضعیت تورم، رکود و بازارهای مختلف کنترل خواهد شد. اما در عین حال عدهای دیگر در مقابل معتقدند که بدون گشایش در فضای بینالمللی، روابط خارجی، کاهش تحریمها، کاهش تنشهای سیاسی، خارج شدن از لیست گروه اقدام مالی FATF، استاندارد کردن نظام بانکی، همکاری با...
شرکتهای نفتی معتبر جهان و... نمیتوان هزینه مبادله اقتصاد را کاهش داد و فناوری جدید را به کشور انتقال داد و مزیت نسبی را به دنیا معرفی کرد و از معادن و میادین نفت بهره برد.
به عبارت دیگر نمیتوان در شرایط تحریم بانکی و نقل و انتقال منابع و همچنین تحریم فروش نفت و تحریمهای بیمهای و بانکی و خودرویی و بدون مشارکت شرکتهای معتبر خارجی، کشور را با ارزش افزوده، بهرهوری، کارایی، رشد سرمایهگذاری، رشد اقتصادی و... همراه کرد. بر این اساس، لغو تحریمها در این شرایط از شکستن تحریمها مهمتر است زیرا بهبود مدیریت اقتصاد ایران و انتخاب افراد شایسته و ایجاد فضای رقابتی در سیاست، اقتصاد، جامعه و فرهنگ و در یک کلام توسعه همهجانبه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به گذر زمان نیاز دارد و یک برنامه حداقل 20 ساله مبتنی بر اصل آزادی، حقوق شهروندی، امنیت سرمایهگذاری، حقوق مالکیت، امنیت بخش خصوصی است که بعد از چند انتخابات، اصلاح ساختار، رشد سرمایهگذاریها و افزایش رفاه و رضایت مردم امکانپذیر است.
متناسبسازی رشد جمعیت با منابع و اقلیم، آب و منابع کشاورزی و تولیدی، و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز پیشرفت و توسعه، ایجاد رفاه و رضایت در مردم و... میتواند تابآوری اقتصاد را افزایش بدهد و اقتصاد مقاومتی را حاکم سازد و نیاز کشور به خارج را کاهش دهد و تجارت، واردات و صادرات را متکی به رشد تواناییهای داخلی کند و... اما همه این موارد نیازمند برنامهریزی و صرف زمان است و در شرایط سخت تحریم و در یک دوره کوتاه چند ساله امکان پذیر نیست.
نمیتوان انتظار داشت که در شرایط سوءمدیریت داخلی، افزایش هزینههای بینالمللی و منطقهای و تحریمها، نبود شریک تجاری و شرکتهای معتبر خارجی و... تنها با تکیه بر نیروهای داخلی، همه مشکلات را حل کرد. در نتیجه تحلیل دیدگاه نامزدها در مسیر لغو تحریمها بیشتر مورد توجه فعالان سیاسی و نخبگان و رسانهها قرار میگیرد و جذابیت بیشتری برای رایدهندگان دارد.
بر این اساس، مردم، نخبگان و رسانهها به این نکته توجه دارند که همچنان ادبیات نامزدهای انتخابات، باید رفع و لغو تحریمها باشد تا با سرعت بیشتری امکان گشایش فضای کسب و کار و کلان اقتصاد فراهم شود و هزینههای مبادله و تحریمها کاهش یابد. زیرا اقتصاد ایران از همه مزیتهای نسبی دانش، معادن، منابع، نیروی انسانی، شبکه بانکی، فناوری تولید نفت، نیرو، انرژی و آب و فاضلاب و رشتههای مختلف صنعتی به یک میزان برخوردار نیست. در برخی موارد مزیتهای بهتری دارد و در برخی مزیتها همچنان واردکننده و استفادهکننده فناوری روز جهان است و بدون مشارکت شرکتهای خارجی قادر به کاهش هزینههای تولید یا افزایش تولید و رشد سرمایهگذاریها نیست.
در نتیجه ادبیات نامزدهایی که همچنان از دیپلماسی برای گشایش مشکلات و لغو تحریمها سخن میگویند، بیشتر مورد توجه مردم و رسانهها قرار میگیرد و جدیتر گرفته میشود. زیرا کسانی که معتقدند میتوان تحریمها را دور زد و با مدیریت داخلی میتوان مشکلات را حل کرد، باید توجه داشته باشند که تحریمها میتواند بخشی از توانایی را افزایش دهد و فرصت ساخت و ساز و تلاش را ایجاد کند، اما در همه زمینهها این کار امکان پذیر نیست.
وقتی بهرهوری پایین اقتصاد موجب تزریق روزانه بیش از 3 هزار میلیارد تومان میشود، تا دولت و واحدهای اقتصادی بتوانند روی پای خود بایستند، به این معنی است که فشار تورمی 50 درصدی را شاهد هستیم و مردم بیش از این قادر به تامین مخارج خود نیستند و تحمل رشد قیمتها را ندارند و لذا نمیتوان انتظار داشت که همچنان فشارهای تورمی تحمل شود تا مدیریت داخلی قادر به حل مشکلات باشد. بر این اساس لازم است که از همه ظرفیتها استفاده شود و حتی از یک روز و یکساعت هم برای کاهش تحریمها باید بهره ببریم.