ارتباط کرم ابریشم با رمزارزها
پیمان مولوی
کرم ابریشم برای اینکه از فرودست ترین چالههای زمین و گودالهای آلوده در قعر گرداب ها برهد و به رفیع ترین نقطه آسمان خویش دست پیدا کند، نیازمند تنیدن پیلهای در دورن خویش است. پیلهای که به امکان نوع خاصی از دگردیسی را می دهد و یک کرم را بدل به یک پروانه زیبا میکند. این حقیقت همه اکوسیستم هایی است که میخواهند از فرودست ترین نقاط به عالی ترین مدارج برسند. کرم ابریشم بدون پیله و بدون دگردیستی به اوج نمی رسد و تحول نمی آفریند. اکوسیستم های اقتصادی کشورهای مختلف نیز هر کدام به گونه ای خاص یک چنین سرنوشتی را دارند. هر اقتصادی که بتواند به اهمیت دگردیستی دست پیدا کند و در درون خویش پیله ای بتند، می تواند دستاوردهای اقتصادی افزونتری خلق کند. اساسا جهان در حال دگردیسی و دگرگونی است؛ این تغییرات در حوزههای مختلفی در حال وقوع است که یکی از این تغییرات در حوزه کریپتواکونومیک(Crypto-Economics) است. کریپتو اکونومیک یا اقتصاد رمزارزها، تحولاتی است که در حوزههای مختلف مخصوصا در حوزه زنجیرهای بلوکی حادث می شود که در بُعدهای متعدد از شبکههای اجتماعی، پرداخت ها، سرمایه گذاری، تامین مالی و... در حال ایجاد تحولات بنیادین است. ترس من آن است که مسئولان کشورمان بدون درک این تحولات بزرگ و تنها به این دلیل که رمزارزها مورد اقبال قرار گرفته اند، سرمایه های عمومی را جذب خود می کند، اکوسیستمی ناشناخته است و... به مقابله با این پدیده جدید بروند. اقتصاد ایران نباید از اشتباهاتی که پیش از این در بازار سرمایه صورت گرفته، استفاده کند و این اشتباهات را در خصوص رمزارزها تکرار نکند. در بورس، شاهد بودیم که دخالت های دستوری مسئولان باعث شد تا دامنه وسیعی از مشکلات در بازار ظهور و بروز پیدا کند. از حمایت های غیر ضروری و تصمیماتی که در خصوص دامنه نوسانات اخذ شد تا عدم استفاده از دیدگاه های کارشناسان و...مجموعه تصمیماتی بودند که باعث شدند بازار سرمایه با بحران مواجه شود و نزول شاخص ها در یک بازه زکمانی مستمر تداوم پیدا کند. با یک چنین پیش زمینه ای مسئولان باید از رویکردهای سلبی در خصوص بازار رمزارزها خودداری کنند و تلاش کنند تا این بازار را با استفاده از رویکردهای ایجابی ساماندهی کنند. اساسا باید مسئولان تلاش کنند، شفافیت ها افزایش پیدا کند. تحت نظارت قرار دادن یک بازار با انحصار و ایجاد رانت از طریق مجوزها متفاوت است. ضمن اینکه باید با تمام افراد اثرگذار در بازار همفکری لازم صورت بگیرد. این که یک مسئول بلندپایه تقنینی نامه ای دستوری بنویسد و در آن به متولیان اقتصادی کشور امر کند که باید تراکنش رمزارزها مسدود شوند، نشان دهنده این واقعیت است که مسئولان درک روشنی از واقعیت های اقتصادی ندارند. این در حالی است که برای هرگونه تصمیم سازی در خصوص بازار رمزارزها ابتدا باید از راهنمایی های ارکان بازار رمزارزها استفاده شود. همه باید کمک کنند تا این دیدگاه اولویت پیدا کند. در بازار رمزارزها اگر رفتارهای سلبی باعث شود تا فعالان این حوزه به بازارهای غیر رسمی و زیرزمینی مراجعه کنند، شفافیت در بازار از میان خواهد رفت و دامنه وسیعی از پرونده های قضایی روی میز پلیس فتا تشکیل خواهد شد. این روندی است که بارها در گذشته در بازارهای مختلف تکرار شده اما نتایج مناسبی به دنبال نداشته است. متولیان اقتصادی کشور باید چشم اندازهای پیش رو را ببینند و برای این چشم اندازها برنامه ریزی داشته باشند. متاسفانه در بسیاری از برهه ها شاهد این امر بوده ایم که مسئولان اقتصادی کشورمان به جای پیش بینی درست تحولات آینده و اتخاذ رویکردها مناسب برای مواجهه با آن اغلب مقهور رخدادهای اقتصادی می شوند و تنها تلاش می کنند نسبت به رخدادهای اقتصادی و راهبردی واکنش نشان دهند. این در حالی است که برنده واقعی در عرصه های اقتصادی و راهبردی مدیرانی هستند که قدرت تحلیل و پیش بینی تحولات آتی را دارند. اساسا تفاوت مدیریت ها در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه این است که مدیران در جوامع توسعه یافته تحول می آفرینند، اما در جوامع در حال توسعه یا پیشاتوسعه، مدیریت ها تنها واکنش نشان می دهند. تفاوت این دو رویکرد مدیریتی است که جامعه ای را بر بلندای توسعه می نششاند و جامعه دیگری را در فرودست ترین نقطه اقتصاد قرار می دهد. با این توضیحات معتقدم مدیران اقتصادی کشور باید قدرت تحلیل و پیش بینی تحولات آتی را داشته باشند تا بتوان از مقوله رمزارزها استفاده مناسبی داشت. ایران از ظرفیت های انرژی فوق العاده ای برخوردار است، ضمن اینکه نیروی اسنالنی متخصص در کشور به وفور وجود دارند؛ ترکیب این دو عامل در کنار مدیریت خلاق
می تواند، ایران را کانون تحولات مرتبط با رمزارزها در منطقه بدل کند. این مهم در صورت به دست می آید که مدیران ما قدرت دگردیسی که به آن اشاره کردیم داشته باشند. مانند کرم ابریشمی که روز و روزگاری در حیات خویش به این واقعیت عیان دست پیدا می کند که برای پریدن و اوج گرفتن باید در درون خویش پیله ای از آگاهی و شفافیت بتند تا پرواز ممکن شود. ما یک چنین دگردیسی بنیادینی نیازمندیم.