اینجا مهد جرمهای کوچک و بزرگ است
گلی ماندگار|
حاشیهنشینی همیشه یکی از مشکلات کلانشهرها بوده و هست. اینکه بسیاری از افراد به دلایل متعدد شهر و روستای خود را رها کرده و به حاشیه شهرهای بزرگ پناه میآورند مسالهای است که متاسفانه در سالهای اخیر بیش از پیش با آن مواجه بودهایم و حتی به دلیل تورم و بالا رفتن قیمت مسکن در شهرهای بزرگ ساکنان این شهرها هم در مواردی مجبور به ترک شهر و رفتن به حاشیه شدهاند. مساله مهم این است که در بسیاری موارد این حاشیهها میشوند مهد جرمهای کوچک و بزرگ. بزههای اجتماعی در اینجا آمار بالاتری دارد و آسیبها هم که دیگر به یک امر روزمره تبدیل میشوند. اما اینکه جامعهشناسان حاشیهنشینی را عامل بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی میدانند به چه دلیل است؟ چرا باید زندگی در حاشیه شهرها همراه با انواع و اقسام آسیبها و بزهها باشد و برای بسیاری از ساکنان آن نا امن به شمار بیاید؟
به هم خوردن تجانس فرهنگی
به گفته امانالله قرایی جامعهشناس اصولاً بر اساس مکاتب جامعهشناسی یکی از عوامل مهم در بروز انواع آسیبهای اجتماعی را حاشیهنشینی میدانند. براساس این تئوری هرجا که مهاجرپذیری وجود داشته باشد مثل شهری مانند تهران یا شهرهای بزرگ دیگر چون تجانس فرهنگی برهم میخورد و افراد ترس از شناخته شدن ندارند و به نوعی بیهویت هستند وقوع جرم و مسائلی مانند اعتیاد افزایش پیدا میکند.
این جامعهشناس به «تعادل» میگوید: در حال حاضر ۱۲ تا ۱۳ میلیون حاشیهنشین داریم و ما شاهد تراکم جمعیت در این مناطق هستیم بدیهی است؛ در چنین مواقعی افراد مجرم یا خلافکاران در انبوه انسانها گم میشوند برای مثال شما تصور کنید زمانی که گفته میشود کرج ایران کوچک است یعنی از همه اقوام با فرهنگهای متفاوت در این شهر در کنار یکدیگر زندگی میکنند در چنین شرایطی خرده فرهنگها بروز پیدا میکند و به تبع آن جرم خیزی افزایش مییابد. متاسفانه بیشتر موارد جرم خیزی در مناطق پایین شهری که عبور و مرور بیشتر است رخ میدهد و شما به ندرت شاهد موارد جرم خیزی در مناطق بالای شهر هستید این پدیده به دلیل همان مساله پنهان شدن خلافکاران در انبوهی از جمعیت است که به وقوع میپیوندد.
قرایی مقدم با اشاره به اینکه مهاجرتها از روستاها و شهرهای کوچک باید به صورت کنترل شده انجام پذیرد، میافزاید: یکی از مسائل مهم در زمینه وقوع مساله حاشیهنشینی مهاجرت از شهر و روستاها به شهرهای بزرگتر با امکانات بهتر است بدیهی است؛ افرادی که اقدام به مهاجرت میکنند از پس هزینههای زندگی در شهرهای بزرگ بر نمیآیند به بیان دیگر دخل و خرج شان با یکدیگر جور نیست و طبیعی است که حاشیه شهرهای بزرگ را برای زندگی انتخاب کنند.
او میگوید: توزیع عادلانه خدمات اجتماعی در شهرهای متفاوت میتواند به عنوان یک راه کوچک برای درمان این معضل باشد تا زمانی که بسیاری از کارخانجات و کارگاههای تولیدی در اطراف شهری مانند تهران جمعآوری شدهاند مهاجرت ناشی از بیکاری و فقر اقتصادی رخ میدهد و به تبع آن حاشیهنشینی و گسترش جرم خیزی و مسالهای مانند اعتیاد نیز بروز پیدا میکند.
شهرهای مدرن و معضل حاشیهنشینی
فارغ از اهمیت حل و فصل همه این سرفصلها باید به این مساله اشاره کرد که معضل حاشیهنشینی یکی از موضوعات مهمی است که در بستر شهرهای مدرن بروز میکند و به نوعی زمینه ایجاد سایر آسیبهای اجتماعی را فراهم میسازد اما یکی از نکات مهم که سبب افزایش بروز آسیبهای اجتماعی در این مناطق میشود؛ توزیع ناعادلانه خدمات اجتماعی است.
اکرم فراهانی، جامعهشناس نیز در این باره به «تعادل» میگوید: توزیع ناعادلانه خدمات اجتماعی از مهمترین دلایل رشد حاشیهنشینی در ایران است که میتوان به افزایش جمعیت و نامتعادل بودن بخشهای مختلف شهری اشاره کرد: حاشیهنشینی در فضایی که درد، رنج و محرومیت برآن حاکم است بروز مییابد و بعضاً به سبب وضع موجود افراد را دچار عصیان و سرخوردگی میکند که در بلندمدت میتواند منجر به خودکشی، اعتیاد، جرم و سایر آسیبهای اجتماعی شود که تهدیدی برای سایر مناطق شهری است.
او میافزاید: از جمله مشکلاتی که منجر به ایجاد معضلی به نام حاشیهنشینی میشود عدم توزیع عادلانه خدمات اجتماعی است که سبب میشود فرد به امید بهره مندی از امکانات تمام زندگیاش را رها کرده و راهی شهر شود اما به دلایلی از جمله گرانی نرخ مسکن و عدم اشتغال مناطق حاشیهای شهرهای بزرگ را برای زندگی انتخاب میکند.از جمله مشکلاتی که منجر به ایجاد معضلی به نام حاشیهنشینی میشود عدم توزیع عادلانه خدمات اجتماعی است که سبب میشود فرد به امید
بهره مندی از امکانات تمام زندگیاش را رها کرده و راهی شهر شود اما به دلایلی از جمله گرانی نرخ مسکن و عدم اشتغال مناطق حاشیهای شهرهای بزرگ را برای زندگی انتخاب میکند؛ مناطقی که هیچیک از خدمات رفاهی و اجتماعی از جمله بیمارستان، مدرسه و.... را به معنای واقعی ندارند یا مسافت دسترسی به هر یک از این خدمات بسیار زیاد است.
برای مثال یکی از دغدغههای مهم در مناطق حاشیهنشین بحث فرهنگ و آموزش است که باید از دوران کودکی آغاز شود بیشتر بچههایی که در این مناطق ساکن هستند از امکانات آموزشی خوبی برخوردار نیستند و به بیان دیگر عدالت آموزشی به معنای واقعی اجرا نشده است آن هم بیخ گوش پایتخت شهرهای بزرگ؛ در کنار مشکل عدم آموزش مناسب بهرهمندی از امکانات بهداشتی نیز یکی دیگر از مشکلات مناطق حاشیهنشین است.
کمبود مراکز درمانی و عدم
آموزش مناسب برای رعایت بهداشت فردی
امیرحسین امامی، پرستار به عنوان یکی از اعضای کادر درمان به صورت خودجوش در مناطق حاشیهنشین مشغول خدمت است و از عدم امکانات بهداشتی و توزیع نامناسب خدمات بهداشتی در این مناطق چنین میگوید: من چندسالی است که به صورت کاملاً خودجوش برای خدمت به مناطق حاشیهنشین میآیم چراکه مردم این مناطق از لحاظ بهداشتی کمترین خدمات را دریافت میکنند برای مثال درست در کنار پایتخت مناطقی وجود دارد که مرکز درمانی ندارند و مردم این منطقه برای بهرهمندی از امکانات بهداشتی باید مسافت زیادی را طی کنند.
او میافزاید: نکته مهم در این مناطق مشکلات اقتصادی فراوان است به بیان دیگر افراد با جیب خالی ترجیح میدهند که در صورت مریضی خود به خود بهبود پیدا کنند و به دنبال درمان نیستند اما مساله مهمتر عدم آموزش کافی در خصوص بهداشت فردی و جمعی در این مناطق است. در بسیاری از خانوادههایی که در این مناطق ساکن هستند نسبت به بهداشت فردی به خصوص بهداشت بانوان اطلاعاتی وجود ندارد برای مثال افراد نمیدانند که در صورت عدم روند درمانی چه مشکلاتی برایشان پیش میآید و بنابراین به این نکته بیتوجهاند.
این پرستار میگوید: همانطور که گفتم افراد این مناطق اکثراً باید مسافت زیادی را برای بهره مندی از خدمات درمانی طی کنند بنابراین وجود یک خانه بهداشت برای مثال یا درمانگاه در کنار آموزش صحیح در خصوص مسائل بهداشتی میتواند بسیار کمککننده باشد.
کمبود تعداد کلانتریها در پایتخت
بدیهی است که در مناطق حاشیهنشین بستر جرم خیزی بیشتر از سایر مناطق فراهم است چراکه فقر، بیکاری، تورم و … زمینه ساز فساد و فحشاء، خشونتهای خانگی و اجتماعی، سرقت و سایر مشکلات است اما نکته مهم در کنار سایر کمبودهای مناطق حاشیهنشین کمبود کلانتریها و واحدهای نظامی هم در این مناطق حس میشود؛ سردار محمد شرفی، رییس سابق پلیس پیشگیری ناجا در خصوص این کمبود به مهر گفته است: اگر بخواهیم طبق شهر حساب کنیم و اگر برای هر شهر حداقل یک کلانتری در نظر بگیریم ۴۰ کلانتری کم داریم و اگر برای هر دهستان یک پاسگاه انتظامی در نظر بگیریم هزار و ۳۷۳ پاسگاه انتظامی کم داریم. اما به گفته سردار رحیمی، فرمانده انتظامی پایتخت در حال حاضر در تهران تنها ۸۴ کلانتری داریم یعنی تعداد کلانتریهای پایتخت حتی از نصف تعداد مصوبه شورای عالی امنیت ملی که ۱۱ سال پیش تصویب شده است، هم نیست. چنین کمبودی میتواند زمینه ساز افزایش جرم خیزی باشد همانطور که تاکنون متأسفانه بیشترین موارد جرم خیزی در مناطق پایین شهری که عبور و مرور بیشتر است رخ میدهد؛ این پدیده به دلیل همان مساله پنهان شدن خلافکاران در انبوهی از جمعیت است که به وقوع میپیوندد.
رفتن از متن به حاشیه
باید گفت یکی از مسائل مهم در زمینه وقوع مساله حاشیهنشینی مهاجرت از شهرها و روستاها به شهرهای بزرگتر با امکانات بهتر است؛ اما بدیهی است افرادی که اقدام به مهاجرت میکنند در بسیاری از مواقع از پس هزینههای زندگی در شهرهای بزرگ بر نمیآیند به عبارت دیگر دخل و خرجشان با یکدیگر جور نیست و طبیعی است که حاشیه شهرهای بزرگ را برای زندگی انتخاب میکنند. بنابراین توزیع عادلانه خدمات اجتماعی در شهرهای متفاوت میتواند به عنوان یک راه کوچک برای درمان این معضل باشد تا زمانی که بسیاری از کارخانجات و کارگاههای تولیدی در اطراف شهری مانند تهران جمعآوری شدهاند مهاجرت ناشی از بیکاری و فقر اقتصادی رخ میدهد و به تبع آن حاشیهنشینی و گسترش جرم خیزی و مسالهای مانند اعتیاد بروز پیدا میکند از این رو توسعه روستایی و فراهم آوردن امکانات در این مناطق میتواند سبب مهاجرت معکوس و حل این معضل شود.