واژگونی حاملان توسعه
اکبر حیدری
یکی از مهمترین گزارههای رشد در هر جامعهای نیروی انسانی، ماهر، متخصص و کارا است. بدون بهرهمندی از نیروی انسانی مناسب، دستیابی به پیشرفت همهجانبه در جوامع بیشتر به یک رویای در دور دست شبیه است تا واقعیتی که بتوان روی آن حساب جدی باز کرد. طبیعتا صیانت از ظرفیتهای انسانی در مسیر توسعه نیز یکی از ضرورتهایی است که مبتنی بر آن میتوان فاصله کشورهای مختلف با امر توسعه را محاسبه کرد. به عبارت روشنتر هر اندازه که کشورها در خصوص سرمایههای مشهود و نامشهود خود حساسیتهای بیشتری داشته باشند و برای ارتقای سطح تخصصی و معیشتی این سرمایهها تلاش بیشتری از خود نشان دهند، دستاوردهای افزونتری در مسیر توسعه خواهند داشت. با توجه به نقش اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در بهبود شاخص رشد پایدار، خبرنگاران و فعالان حوزه رسانه یکی از گزارههای مهم در مسیر توسعه پایدار محسوب میشوند که بهبود وضعیت تخصصی و معیشتی آنان باعث افزایش سرعت کشور در مسیر پیشرفت خواهد شد. اما علیرغم این نقش بنیادین، نحوه مواجهه تصمیمسازان و مدیران ایرانی با مطالبات و خواستههای این قشر، متناسب با نقشی نیست که در توسعه پایدار کشور به عهده دارند. هنوز ساعاتی از انتشار خبر واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیطزیست در آذربایجان غربی نمیگذرد که این پرسش در افکار عمومی ایرانیان و فعالان رسانه موج میزند که چرا پیشبینیهای لازم برای صیانت از این سرمایههای ارزشمند کشور به درستی صورت نگرفته است؟ واقعیت آن است که سالهاست قشر مظلوم رسانه با انواع و اقسام محدودیتها، کاستیها و بیتوجهیها روبهرو هستند. در نشستهای خبری و کنفرانسها معمولا بدترین جایگاهها را به خبرنگاران اختصاص میدهند. در سفرها و بازدیدها اغلب پایینترین امکانات مربوط به حوزههای رسانهای است. امروز مسوولان تصمیمساز باید پاسخ دهند، چرا در سفرها از نیروهای رسانهای صیانت نمیشود؟
چرا در زمان بازدیدهای استانی، محل مناسبی برای اسکان خبرنگاران در نظر گرفته نمیشود؟ چرا به بیمه خبرنگاران رسیدگی مناسبی نشده است؟ چرا در خصوص مسکن این قشر برنامهریزیهای لازم انجام نشده است؟ و صدها چرای دیگر که متاسفانه هر روز خبرنگاران و اهالی رسانه با آن دست به گریبانند، اما پاسخی به آن داده نمیشود. اینبار هم جمعی از بهترین نیروهای کیفی حوزه رسانه، دچار آسیبهای جدی شدهاند. تا این ساعت 2نفر از خبرنگاران شریف جان خود را از دست دادهاند و دهها نفر نیز با آسیبهای جسمی و روحی مواجه شدهاند. احتمالا طی چند روز آینده مسوولان اظهار تاسف خواهند کردو پیامهای تسلیت پی در پی از راه میرسند. همایشهایی هم برای بزرگداشت درگذشتگان برگزار خواهد شد و وعدههایی برای حل مشکلات اهالی رسانه داده میشود. اما با گذشت چند روز، مسوولان احتمالا فراموش خواهند کرد که چه وعدههایی دادهاند. مطالبات اهالی رسانه فراموش خواهد شد و «در» برای مسوولان ایرانی بر همان «پاشنه» قبلی خواهد چرخید. به نظرم وقت آن رسیده است که مسوولان ایرانی یکبار برای همیشه متوجه نقش برجسته اهالی رسانه در بهبود شاخصهای رشد شوند و زمینه بهبود وضعیت کاری و معیشتی این قشر مظلوم ولی تاثیرگذار را فراهم کنند. جامعه ایرانی اگر توسعه میخواهد و به دنبال رشد همهجانبه است باید تلاش کند از ظرفیتهای انسانی خود در بخشهای گوناگون از جمله بخش رسانه صیانت کند. امروز باید به این ضرورتها فکر کرد، چرا که فردا ممکن است دیر شود.