بازار ارز نیازمند ساختار
میثم رادپور
بازار ارز نیازمندیک ساختار مشخص است، در عین حال به دلیل اینکه درآمدهای ارزی نفتی در اختیار دولت است، ناچارا دولت در بازار ارز حضور و مداخله خواهد داشت.درباره بایدها و نبایدها و سطح دخالت دولت سیزدهم در بازار ارز، دولت چارهای جز دخالت در بازار ارز ندارد، زیرا اتوماتیک وار این اتفاق میافتد، علت آن هم این است که منبع بخشی از درآمدهای ارزی فروش نفت است که این مساله تحت اختیار دولت قرار دارد. وقتی تعرفه ارزی در اختیار دولت است، بنابراین طبیعی به نظر میرسد که قیمتی برای آن مشخص کند، البته اکنون نسبت به گذشته بسیار کمتر شده، اما این مساله از سیاستهای پولی به حساب میآید و اگر انجام نشود، کسری آن باید از بانک مرکزی جبران شود که این مساله مشکلات دیگری را به همراه دارد. البته درست است که دولت میتواند مخارج خود را کمتر کند، اما تا به امروز این اتفاق روی نداده و بانک مرکزی هم چنانچه به دنبال استقلال است، نباید دولت مواردی از این دست را به آن تحمیل کند، اما در ایران یک روال است. مشکل این است که بازار آزاد ارز به معنای درست خود در کشور که در آن تعداد زیادی عرضهکننده در برابر جمعیت قابل توجهی متقاضی قرار داشته باشد، وجود ندارد. البته رفته رفته این مساله بهتر شده و تا حدودی از حال انحصار قبلی خارج شده، اما باید در نظر داشت چنانچه دولت دست از دخالت بردارد باید بازار آزاد شروع به قیمتگذاری کند، مشروط بر اینکه اساسا این بازار وجود داشته باشد.چنانچه تعداد زیادی متقاضی در برابر جمعیتی از عرضهکننده قرار بگیرد، ساختار بازار آزاد شکل خواهد گرفت و عدد استخراج شده در این میان به بازار آزاد تعلق دارد، اما ساختار بازار رقابتی نیست، بنابراین نمیتوان از دولت برای عدم دخالت انتظاری داشت. دولت نفت را به فروش میرساند و باید آن را در هر صورت به یک قیمتی عرضه کند، منظور این است وقتی اندازه سبد ارزی دولت بزرگ میشود به خودی خود از حالت قیمت رقابتی خارج خواهد شد.مساله دیگر این است که دولت نباید قیمت بازار را سرکوب کند زیرا این کار با تبعاتی همراه خواهد شد. تمام دولتها تلاش داشتند تا قیمت ارز را پایین نگه دارند. وقتی با فشارها بازار آزاد روبرو میشود به سمت سکه فروشی یا دلار ۴۲۰۰ میروند، یعنی به هر طریقی درصدد بر میآیند که قیمت را سرکوب کنند تا این ادعا را مطرح سازند که ارز را مورد کنترل قرار دادهاند. بانک مرکزی باید این موضوع را مطرح کند که عملکرد این نهاد پولی نباید با قیمت ارز سنجیده شود. بدبختی در این قسمت قرار دارد که وقتی مردم میبینند قیمت ارز جابهجا میشود، تورمی هم به دنبال آن پیش خواهد آمد. بنابراین بهطور کلی باید مطرح شود که این ساختار را نمیتوان مستقل از سایر سیاستهای اقتصادی دولت دانست، بنابراین چنانچه شرایط به گونهای پیش برود که دولت نتواند در بازار ارز دخالت داشته باشد، دست به چاپ پول خواهد زد که در این صورت تورم افزایش مییابد و تفاوتی با مداخله در این بازار نخواهد داشت.