پتانسیل مطلوب بازار سرمایه
همایون دارابی
افزایش بیرویه نرخ بهره بود که آن زمان تا ۲۲ درصد بالا بردند، فشار زیاد روی بانکها و خریداران سهام، فشار زیاد برای فروش اوراق، آزادسازی مرحله دوم سهام عدالت و ناپایداری در نرخ ارز و انتظارات برای افت قیمت دلار از دیگر دلایلی بود که باعث ریزش در بازار شد. درواقع دولت نباید با شتاب سهام عدالت را آزاد میکرد و نرخ بهره را بالا میبرد. هیچچیز قابل پیشبینی نیست. در امریکا هم بحرانهایی مثل داتکام و بحران ۹۸ هم پیشبینی نمیشد با اینکه کارشناسهای خوبی دارند. بالا رفتن نرخ بهره میتوانست پیشنشانه باشد اما امکان پیشبینی دقیق نبود. تأثیر سیگنالهای فروش در اتفاقات بسیار اندک است. بازار ما شبیه رمزارزها نیست. بازار رمزارزها واقعی نیست و آلوده به تخلفات گوناگون است. با توجه به وضعیت گذشته بازار میتوان گفت که توانستیم ظرفیتهای بازار را بشناسیم، نرخ بهره باید زیر نرخ بهره واقعی بنگاهها باشد، نرخ دلار را قابل پیشبینی کنیم. این کار میتواند با استفاده از معاملات آتی ارز و سیاستگذاریهای درست انجام شود. نباید نرخ ارز پایین آورده شود چراکه مزیت رقابتی شرکتهای ما از بین میرود. باید نهادهای مالی مثل صندوقها و شرکتهای سرمایهگذاری توسعه داشته باشند و تعداد بیشتری فعالیت کنند چراکه در بازار پول کمی وجود دارد، در مقایسه باارزش شرکتها و نقدینگی بازار این مقدار کم است. برای شرایطی مثل سال ۹۹ صندوق توسعه بازار پیشبینیشده بود اما به آن توجه نشد. باید به صندوقهای توسعه و تثبیت بازار به عنوان لنگرهای بازار بیشتر توجه شود. همه اتفاقات و تصمیمات اقتصادی در قالب بخشنامه و قانون و مصوبه خودش را در بازار سرمایه نشان میدهد و تلاطماتی هم که در این بازار ایجاد میشود برآیندی از همین تصمیمات است. البته ذات بازارها پیشبینیپذیر نیستند اما میتوان شرایطی فراهم کرد که تبعات منفی مسائل موثر بر بازار مهار شود. بازار سرمایه تا بهمنماه سال ۱۳۹۲ هم رشدهایی داشت اما بعد از مدتی، دچار افت شدید شد و حتی بعد از برجام هم شاهد اتفاق خاصی نبودیم؛ درواقع با بدعهدی ترامپ و خروج از برجام اقتصاد ایران و بازار سرمایه دچار تلاطمات شدیدی شد. مهمترین مساله و معضل در اقتصاد ایران، نبود برنامه بلندمدت، تصمیمگیریهای روزانه و قیمتگذاری دستوری برای خدمات و نرخ بهره و ارز و کالاهاست که باعث صنعتزدایی از کشور شده است. ازآنجاییکه قیمتگذاری دستوری در هر شرایطی یا به ایجاد رانت یا عدم بهرهوری ختم میشود لذا دولت هم باید سیاست قیمتگذاری دستوری را با مکانیزم بورس کالا و انرژی جایگزین کند. اگر ما بازار سرمایه را باثبات و به آن توجه کنیم و مسائل اقتصادی را به این بازار بسپاریم میتوانیم اقتصاد مقاومتی را پیش برده و از کیان ارکان اقتصادی هم حفاظت کنیم. مردم خیلی سریع نسبت به وقایع و مسائل واکنش نشان میدهند ضمن اینکه پتانسیل این بازار هم بسیار بالاست.