«لامبدا» و دولت سیزدهم
مجید اعزازی
1- پیامدهای «کرونا» برای اقتصاد ایران و سایر اقتصادهای جهان چه بوده و ترکشهای «کووید19» کدام بخشهای اقتصاد را مورد اصابت قرار داده است؟ اگر چه وضعیت اقتصاد ایران به واسطه تحریمها- هم در دوره قبل از شیوع کرونا و هم طی یک سال و نیم گذشته- با شرایط حاکم بر اغلب اقتصادهای جهان کاملا متفاوت بوده است، اما در سطحی کلان میتوان گفت بهواسطه شباهت سیاستهای اقتصادی کشورها در حمایت از مشاغل و گروههای آسیبپذیر اجتماعی در دوران کرونا، اقتصادها بیش از گذشته به دولتها وابسته شده و اصطلاحا دولتیتر شدند. انجام این دسته از سیاستهای اقتصادی، مستلزم افزایش هزینه دولتها بوده که منجر به بروز کسری بودجه و در نتیجه رشد نقدینگی و افزایش تورم شده است. شاهد این مدعا نیز رشد قیمت داراییها و از جمله مسکن در کشورهای اروپایی و امریکا است. این مساله اما در ایران بسیار حادتر رخ کرده به گونهای که رشد نقدینگی در 4 ماهه نخست سال جاری به 39 درصد رسیده است. البته در ایران، سیاستهای حمایتگرانه بیش از آنکه معطوف به اقشار ضعیف یا مشاغل غیردولتی باشد، بیشتر معطوف به کارکنان و بازنشستگان دولتی بوده و شکاف منابع و مصارف بودجه 1400 را در کنار تشدید شکاف طبقاتی به اوج رسانده است.
2- سیاستهای حمایتگرانه البته شامل حال تولید واکسنهای متعدد داخلی از طریق ممانعت از واردات واکسن نیز شده است. اگر چه وزن حمایتهای ریالی از طرحهای تولید واکسن داخلی بسیار چشمگیر است اما اثرات غیرریالی این حمایتها بسیار مخربتر از اثرات ریالی آن بوده، هست و خواهد بود. بر اساس آمارهای رسمی، تاخیر در واکسیناسیون شهروندان، تاکنون منجر به فوت بیش از 50 هزار ایرانی طی 7 ماهه اخیر شده است. با شیوع سویه «دلتا» در ایران، تعداد مرگ و میرهای روزانه از مرز 500 نفر عبور کرده و هم اینک فاصله اندکی تا مرز 700 نفر در روز دارد. البته به گفته مسوولان دولتی، بنا به دلایل مختلف و از جمله عدم احصای فوتشدگان فاقد تست کرونا، آمارهای رسمی را باید در 2 یا 3 ضرب کرد تا به عدد واقعی مرگ و میر ناشی از «دلتا» در کشور دست یافت.
3- در چنین شرایطی هفته گذشته، یکی از متخصصان کشور در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد، سویه جدیدتر کرونا به نام «لامبدا» از اواخر مهر و اوایل آبان در جهان و از جمله ایران فراگیر خواهد شد. این سویه چندین برابر سویه «دلتا» در شیوع و ایجاد مرگ و میر قدرتمندتر است، به گونهای که دوران درگیری با این ویروس برای کودکان تا ۵۹ روز پیشبینی شده است. البته تبعات این ویروس هنوز به طور کامل شناسایی نشده است.
به گفته این متخصص، برای مقابله با سویه جدید «لامبدا» واکسیناسیون بیش از 70 درصد جمعیت با هدف برونرفت از وضعیت «پاندمی» و رسیدن به وضعیت مناسب برای مبارزه با سویه «لامبدا» ضروری است. در عین حال، تزریق دوز سوم برای کادر درمان، سالمندان و بیماران خاص نیز الزامی است.
4- بیگمان، خروج از وضعیت قرمز کنونی و بازگشت آرامش به جامعه و گشایش کامل فعالیتهای اقتصادی نیازمند خروج از وضعیت «پاندمی» است. از همین رو است که اگر چه با تاخیر، اما طی یک ماهه اخیر تلاشهای بیشتری برای واردات واکسن کرونا به کشور صورت گرفته و هم اینک حدود 15 درصد از جمعیت کشور دوز اول واکسن را تزریق کردهاند. در این حال با توجه به جمعیت 85 میلیونی کشور و همچنین فاصله زمانی دو ماهه (60 روز) با بروز سونامی «لامبدا»، سرعت واکسیناسیون بسیار کند ارزیابی میشود. در صورتی که دستکم روزانه حدود دو میلیون دوز واکسن در کشور به شهروندان تزریق شود، میتوان از اثرات مخرب «لامبدا» جهید. در غیر این صورت، از ابتدای آبان سال جاری، نظام سلامت کشور با شرایطی بسیار اسفبارتر از شرایط کنونی مواجه خواهد شد. از این رو، اولین، مهمترین و فوریترین ماموریت دولت سیزدهم، «واکسیناسیون فوری و گسترده در مقیاس دو میلیون دوز در روز» است. در صورتی که دولت، از انجام این ماموریت سر بلند بیرون آید، نه تنها در آبان ماه از شیوع سویه «لامبدا» غافلگیر نخواهیم شد، که بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی به روال عادی خود بازخواهند گشت.