ما با خط فقر چه کنیم؟

۱۴۰۰/۰۷/۱۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۲۸۰۹
مریم شاهسمندی

خبرهای تازه حکایت از آن دارد که خط فقر به 11 میلیون تومان رسیده و این وسط قشر عظیمی از جامعه دیگر حتی زیر خط فقر هم نیستند و فاصله شان خیلی بیشتر از زیر خط فقر است. انگار سقوط کرده‌اند به چاهی که هیچ پایانی نمی‌توان برای آن متصور شد. نگاهی به قیمت‌های بیاندازید، تخم مرغ شانه‌ای 43 هزار تومان تازه این نرخ مصوب است و هستند کسانی که یک شانه تخم مرغ را تا شانه‌ای 48 یا 50 هزار تومان هم می‌خرند. ماست یک کیلویی 45 هزار تومان، یک شیرکاکائو کوچک 17 هزار تومان، یک عدد نان 3 هزار تومان و...

راستی با این قیمت‌ها با حقوق ماهیانه 4 میلیون و 200 هزار تومان چند روز می‌شود زندگی کرد تازه اگر قرار نباشد که کرایه خانه بدهی و با صاحبخانه چانه بزنی و قیمت‌های نجومی که برای رهن و اجاره خانه از سوی صاحبخانه‌ها عنوان می‌شود و هیچ بدانی و فکر کنی که دستی از غیب برون می‌آید و اجاره‌ات را پرداخت می‌کند، البته با این طرز تفکر سر سه ماه نشده اسباب و اثاثیه‌ات را باید از کوچه جمع کنی و به فکر خرید یک چادر سفری برای سرپناهت باشی.

در این شرایط واقعا یک کارگر با حداقل دستمزدی که دریافت می‌کند، یا یک بازنشسته با حداقل حقوق بازنشستگی که دریافت می‌کند، چطور و چگونه باید زندگی کند. 

وقتی ناگهان صاحبخانه بدون اعلام قبلی 60 میلیون تومان به پول پیش خانه و 2 میلیون تومان به اجاره‌بها اضافه می‌کند و قیمت یک خانه 65 متری در غرب تهران از 70 میلیون پیش و ماهی 3 میلیون اجاره تبدیل می‌شود به 130 میلیون پیش و 5 میلیون اجاره اما حقوق یک گارگر تنها 2 درصد افزایش داشته و در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن از 3 میلیون تومان به 4 میلیون و 200 افزایش پیدا کرده باید کجا و چطور زندگی کند؟

این اتفاقات باعث می‌شود که ناگهان حاشیه شهرهای بزرگ می‌شود محل زندگی افراد بیشتر و ساخت و سازهای بیشتر و البته رشد سکونتگاه‌های مجاز و غیرمجاز در حاشیه شهرها. در این شرایط تامین امنیت هم خود معضلی می‌شود برای مسوولان و کسانی که آمادگی چنین افزایش مهاجرتی به حاشیه شهرها را نداشته‌اند. نرخ تورمی که روزانه افزایش می‌یابد، زندگی‌های بسیاری را با مشکل مواجه می‌کند. چه بسا باعث از هم پاشیدن کانون خانواده می‌شود. در این میان فرزندان طلاق افزایش پیدا می‌کنند، حجم نارضایتی از زندگی بالا می‌رود. همین کودکان طلاق کسانی هستند که فکر می‌کنند جایی حق آنها ضایع شده که حالا مجبورند به جای اینکه در کنار پدر و مادرشان زندگی کنند، باید یکی از آنها را انتخاب کنند و چه بسا خیلی وقت‌ها حق انتخابی هم در کار نیست و باید به جبر زمانه تن بدهند. تاثیر چنین اتفاقی می‌تواند آینده یک فرد را دستخوش تحولات بسیاری کند. از سوی دیگر بسیاری از کودکان وقتی خود را از ابتدایی‌ترین امکانات موجود در جامعه محروم می‌بینند به دنبال راه‌حلی برای پر کردن این فاصله طبقاتی هستند و همین جاست که جرقه بسیاری از بزه‌های اجتماعی زده می‌شود. فقر سرمنشأ بسیاری از بزه‌ها و ناهنجاری‌ها و ... است، بسیاری از جامعه شناسان بر این باورند که فقر می‌تواند عامل بیش از 90 درصد آسیب‌های اجتماعی باشد. در حال حاضر که نزدیک به دو سال است سایه سیاه و شوم کرونا بر کشور گسترده شده، افزایش تورم و نبود امکانات رفاهی این تلخی و درد را بیشتر از پیش نمایان ساخته و مسوولان باید هر چه سریع‌تر برای ریشه کن کردن این فقر، این فاصله طبقاتی که دیگر جامعه را به دو دسته فقیر و غنی تقسیم کرده کاری انجام دهند.