ثبات اقتصادی پاشنه آشیل قانون جوانی جمعیت
شهلا کاظمیپور
اگر میخواهیم قانون جوانی جمعیت با موفقیت اجرا شود باید قبل از هر چیز به ثبات اقتصادی دست پیدا کنیم. این قانون باید خیلی زودتر تصویب میشد، اما همه ما خوب میدانیم که تنها تصویب این قانون نمیتواند مشکلات موجود در رابطه با افزایش جمعیت سالخورده کشور را حل کند. کشورهای زیادی در این زمینه تجربیات موفقی داشتهاند، اما مهمترین عاملی که در کشور ما میتواند اجرایی شدن این قانون را تضمین کند، ثبات در وضعیت اقتصادی است. در نظرگرفتن بستههای حمایتی در طرح افزایش جمعیت برای جوانان بسیار خوب است، اما نمیتوانیم تنها در این زمینه فعالیت کنیم. در واقع بسیاری از جوانان تا از نظر اقتصادی و البته شغلی به ثبات نرسند، نه میلی به ازدواج دارند و نه حتی اگر هم ازدواج کنند علاقهای به فرزند آوری خواهند داشت. کشورهایی که به رشد جمعیت صفر رسیده بودند یا رشد منفی داشتند برای افزایش رشد جمعیت سیاستهایی را در پیش گرفتند که این قانون برگرفته از همان قوانینی است که در کشورهای موفق اجرا شده است. از همین حالا دولت باید بداند که اجرایی شدن این قانون بار مالی زیادی را بر دوش دولت میگذارد. اما اگر میخواهیم که آینده کشور را تضمین کنیم و در سالهای نه چندان دور افسوس فرصتهای از دست رفته را نخوریم باید از همین امروز هزینه کردن برای اجرایی شدن این قانون را در دستور کار قرار دهیم. بعد از در نظر گرفتن مسائل اقتصادی و معیشتی، مساله دیگری که باید مورد بررسی قرار گرفته و بهطور کاملا جدی به آن پرداخت شود، رایگان شدن درمان ناباروری در کشور است که البته از اهداف این قانون است. البته هنوز مشخص نشده که قانون هزینههای درمان ناباروری را تا چه سقفی و به چه میزان پوشش میدهد، اما باید در این زمینه هم به زودی تصمیمگیری شود. پرداختن به این فرایند میتواند از مشکلات و آسیبهای روحی و روانی که به افراد نیازمند به این خدمات وارد میشود، جلوگیری کند و حل همین یک مورد میتواند گامی موثر در جهت افزایش نرخ جمعیت کشور باشد.
به هر حال اجرا شدن و به مرحله عملیاتی رسیدن این قانون بستگی به اراده مسوولان دارد که چه زمانی برای این امر تامین اعتبار میکنند. البته باید این مساله را هم در نظربگیریم که اجرایی شدن این قانون سالخوردگی جمعیت کشور را نفی نمیکند، اما اگر بتوانیم ولادتها را افزایش دهیم میتوانیم بین این دو تعادل برقرار کنیم. مساله دیگر این است که بسیاری از افراد این روزها به کسانی که در طی سالهای گذشته بحث کنترل جمعیت را بیان کردهاند، میتازند، نباید فراموش کنیم که تمامی کشورها در برههای که نیاز به بهبود شاخصهای توسعه از جمله با سوادی، افزایش سهم آموزش عالی، اشتغال زنان، شهرنشینی و توسعه وسایل ارتباط جمعی داشتند، این روند را پیش گرفتهاند. در دهه 60 ایران نیازمند کنترل جمعیت بود تا بتواند شاخصهای توسعه را ارتقا دهد. مساله اینجاست که بعد از این مدت، مسوولان فراموش کردند که باید شرایط را به گونهای مدیریت کنند که نرخ ازدواج کاهش پیدا نکند، نرخ فرزند آوری در حد تعادل باقی بماند و... تمام این اتفاقات به دلایلی رخ داد که اکثر افراد وضعیت معیشتی مناسبی نداشتند، در واقع رفاه اجتماعی تا حد زیادی کاهش پیدا کرد. در این شرایط افراد ترجیح دادند به جای اینکه مسوولیت یک زندگی کامل را به عهده بگیرند، و ازدواج کنند، به زندگی مجردی یا ماندن با خانواده فکر کنند. اگر بخواهیم منصفانه در این باره قضاوت کنیم مهمترین عاملی که باعث کاهش نرخ ازدواج و فرزند آوری در جامعه شده است، تورم اقتصادی است که نه تنها کنترل نشده که طی این سالها به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرده است.