راههای نفوذ به کشور برای ضربه زدن به اقتصاد و تولید داخلی
یکی از بسترهای مهم برنامهریزی و نقشهریزی دشمنان برای ضربه زدن به اقتصاد کشورها از طریق اعمال نفوذ بر دولت و نهادهای قانونگذار صورت میگیرد که اگر به موقع راهبرد مقابله با نفوذ دشمنان از این مسیر اتخاذ نشود، ضربههای جبرانناپذیری وارد خواهد شد.
در اینجا نفوذگر با گمراه کردن سیاستمداران از راههای مختلف، هم در انتخاب شدن سیاستمداران همسوی خود تلاش مینماید و هم بصیرت سیاسی را از فعالان سیاسی زایل میکند.
نفوذ از طریق عوامل اقتصادی از جمله جاسوسی از شرکتها و موسسات تجاری و مالی دیگر روش نفوذ در کشور است که هدف آن ضربه زدن به اقتصاد و تولید داخل بهشمار میرود که اخیرا با توجه به اهمیت اقتصاد در روندهای سیاسی و امنیت ملی کشورها از اهمیت فراوانی نیز برخوردار شده است.
با ورود به قرن 21 و تغییر نحوه کسب و کار و ایجاد شرکتهای تولیدی بزرگ، رویکرد جدیدی در استراتژیهای رقابتی میان شرکتها به وجود آمد، به نحوی که برای حفظ قدرت و انحصار در تولید، شرکتها در کنار توسعه کارایی، مقیاس و کیفیت به روشهای دیگر مانند اعمال نفوذ و جاسوسی صنعتی در خط تولید دیگر شرکتها روی آوردند.
جاسوسی صنعتی به معنی جاسوسی برای کشف رازهای یک شرکت رقیب صنعتی، سازنده و از این قبیل میباشد، جاسوسی صنعتی اینگونه تعریف شده که جمع آوری اطلاعات اقتصادی از سوی یک کشور درباره کشورهای دیگر است. به زبان سادهتر، جاسوسی اقتصادی شکل متداولی از تهاجم است که از سوی کارمندان علیه کارفرمایان خود، شرکتهای خصوصی در حال رقابت و دولتهایی که در پی حمایت از اقتصاد ملّی خود یا توسعه آن هستند، صورت میگیرد.
در سال 2019 وزارت دادگستری ایالات متحده امریکا به خودروسازان این کشور اخطار داد که نسبت به حفظ دستاوردهای مهم و اسرار تکنولوژیک خود بیش از پیش احتیاط کنند. دلیل این امر به تلاش شرکتهای چینی برای سرقت اطلاعات حیاتی و دانش مربوط به خودروهای برقی عنوان شده است. امریکاییها مدعی هستند چینیها به روشهای متعدد تکنولوژیهای ابداعی آنها را میدزدند؛ بهطور کلی میتوان این روشها را در سه دسته نفوذ سایبری، جاسوسی صنعتی و سرقت نتایج تحقیقات طبقه بندی کرد.
استفاده از ابزارهای رسانه و فضای مجازی و ایجاد جو انتقاد علیه عملکرد و تولید یک شرکت دیگر روش تخریب و اعمال نفوذ اقتصادی است که ممکن است علیه یک شرکت درست در زمانی که در اوج تولید و رشد کیفی قرار دارد صورت بگیرد.
برای مثال، زمانی که تولید و سودهی در شرکت گروه بهمن با ایجاد خط تولید دیگنیتی، فیدلیتی و محصولات تجاری به اوج خود نسبت به سالهای گذشته میرسد، حملات و انتقادهای تخریبی علیه شرکت صنایع تولیدی کروز افزایش یافته و دیگر شرکتهای انحصاری بازار قطعه ساز و خودرو به دنبال آن هستند تا با تحت فشار قراردادن شرکت کروز، باعث توقف روند رشد اقتصادی و سوددهی گروه بهمن شوند.
در حوزه قطعه سازی، شرکتهایی که انحصار ویژهای در واردات قطعات خودرو از طریق کشورهای آسیایی دارند، بهطور معمول از رشد شرکتهای تولید قطعات داخلی خشنود نبوده و با ایجاد موانع از طرق مختلف به دنبال جلوگیری از توسعه خطوط تولید شرکتهای داخلی هستند.
شرکتهای انحصاری وارد کننده قطعات از روشهای مختلفی برای کارشکنی در خط تولید شرکتهای داخلی استفاده میکنند، برای مثال این شرکتها با خریدهای بلندمدت و عمده و دریافت تخفیف از کارخانههای خارجی، میتوانند قیمت برخی از قطعات را کاهش داده و سعی میکنند که در رقابت قیمتی با محصولات شرکتهای داخلی آنان را حذف کرده و انحصار بازار را کاملا در اختیار خود بگیرند.
شرکتهای انحصاری واردکننده قطعات همچنین با اعمال نفوذ در شرکتهای خودروساز و متقاعد کردن برای خرید از محصولات وارداتی آنان، به دنبال ضربه زدن به شرکتهای تولید کننده داخلی هستند. این شرکتها حتی در مواردی وارد پرونده سازی برای شرکتهای داخلی میشوند تا با درگیر کردن آنان با حواشی و درگیریهای رسانهای روند تولید را متوقف و یا کند کنند تا اجازه داده شود آنان بتوانند محصولات وارداتی بیشتری را به بازار تزریق کنند. شرکتهای واردکننده علاوه براین با بالابردن هزینه تولید داخلی باعث افزایش قیمت محصولات داخلی میشوند و از طرف دیگر با اعمال نفوذ بر گمرک، قانونگذاران و ایجاد اعتراضهای صنفی تعرفه واردات را کاهش داده و باعث میشوند که قیمت محصولات داخلی افزایش یابد و رویکرد خریداران به محصولات وارداتی گرایش پیدا کند.