دستوری دیگر اینبار رفع فقر!
حسین حقگو
«کمکهای خیریه، راه درست دستیابی به دنیایی بدون فقر نیست. مساله اصلی ایجاد یک زمین بازی هموار برای همه انسانهاست تا هر کسی از شانس مساوی با بقیه برخوردار باشد.» (بانک تهیدستان – محمد یونس)
آقای رییسی اخیرا به درستی ضمن اشاره به ضرورت انجام اصلاحات ساختاری جهت رفع فقر و بیعدالتی همچنین دستور داد که مسوولان «جلسات و برنامهریزیهای خود را بر این محور تنظیم کنند که در کوتاهمدت و حتی برای همین شب عید بتوانند با اقدامات جهادی، دستگیر فقرا و نیازمندان جامعه باشند. ایشان روز گذشته نیز در این باره گفتند، فقر مطلق زیبنده نظام ارزشی ما نیست و قطعا به همت بخشهای مختلف این مهم میشود در همین سال ۱۴۰۰ برطرف شود.
متاسفانه موضوع فقر آنچنان حاد و دامن گستر شده است که دیگر نمیتوان با اقدامات نمایشی و توزیع بستههای غذایی خود و جامعه را فریب و وقت را هدر داد .در واقع موضوع فقر، موضوعی بس پیچیده و گره خورده با مباحث خرد و کلان است و هر حرکت اشتباه میتواند نه فقط منجر به کاهش این معضل حاد و درد و رنج فقرا نشده بلکه سبب تشدید درد و افزایش دردمندان شود. چنانکه توزیع حجم عظیمی از منابع مالی و اقتصادی کشور تحت عنوان یارانههای مستقیم و غیرمستقیم و کمکهای غیر نقدی و توزیع سهام عدالت و فعالیت نهادهای مختلف از جمله سازمان بهزیستی، کمیته امداد و... نه فقط سبب کاهش محسوس فقر و افزایش توانمندی فقرا نشده بلکه طبق گزارشهای مختلف میزان فقر طی سالهای اخیر چند برابر نیز شده است (افزایش جمعیت فقیر از 12.5 میلیون نفر در ابتدای دهه 90 به 23 میلیون نفر در سال 1399 که این یعنی فقیر بودن 27 درصد جامعه ایران) و حتی اقتصاد را نیز گروگان خود کرده است. چنانکه به قول دکتر نیلی: «اگر نظام ارزی دونرخی است، نرخ پایین همیشه به خاطر این برقرار بوده که از فقرا حمایت کنیم، اگر کالای اساسی تعریف و به آن ارز ترجیحی اختصاص داده شده، اگر نظام توزیع خاصی برای آن تعریف میکنیم، همه به خاطر این است که میخواهیم از فقرا حمایت کنیم. حتی میگویند اگر نرخ سود بانکی خیلی پایینتر از تورم تعیین میکنیم به خاطر این است که نگران عدهای هستیم که باید وام ارزانقیمت بگیرند تا بتوانند تولید ارزانقیمت داشته باشند و در نهایت از قشر ضعیف جامعه حمایت موثر صورت گیرد. انرژی و سایر موارد هم همینطور است. در این مجموعه سیاستی، همه سازمانها مانند بانک مرکزی، وزارت بهداشت و درمان، وزارت صنعت و...، همگی نهادهای حمایت از فقرا هستند. اقتصاد گروگان سیاستی میشود که بر ضد اهداف آن سیاست عمل میکند.» (دنیای اقتصاد- 30/11/1400) فقر چنانکه ایشان و اقتصاددانان دیگر عنوان کردهاند طیف وسیعی از فقر ذاتی تا جغرافیایی و ساختاری و گروهها و طبقات مختلف اجتماعی را در بر میگیرد و بدون یک سیاست مشخص برآمده از یک کار مطالعاتی و پژوهشی کتابخانهای و میدانی رفع آن ممکن نیست. چنانکه در پژوهش بس ارزشمند «اقتصاد فقیر» که حاصل 15 سال بررسی و مطالعه دو اقتصاددان برجسته از زندگی فقرا در روستاهای هند، مراکش و کنیا و... است با گونههایی از فقرزدایی آشنا میشویم که با صرف منابع اندک اما نتایج درخشان حاصل شده است. (اقتصاد فقیر - آبهیجت بنرجی - استردوفلو - 1392) اجرای دستور آقای رییسی یعنی دستگیری از فقرا و نیازمندان برای همین شب عید نیز، نیاز به شناسایی افراد فقیر در گستره وسیع ایران دارد که آن نیز از طریق تعیین خط فقر ممکن است. امری که سالهاست بلاتکلیف مانده و هرگاه نیز رقم و عددی از سوی دستگاهی ذکر میشود با مخالفت و تکذیب دستگاهی دیگر روبرو میشود. با نامعلوم بودن خط فقر به عنوان یک شاخص اصلی و فقدان «سیاست اجتماعی» مشخص در نظام حکمرانی که امکان توزیع عادلانه منابع، منزلت و قدرت را فراهم میآورد، آنچه تحت عنوان فقرزدایی انجام میشود صرفا بر مبنای آزمون و خطا و پرتاب تیر در تاریکی است. واقع آن است که بدون سیاست اجتماعی مشخص که منجر به کاهش تضادهای اجتماعی و اقتصادی و ایجاد هماهنگی منافع گروههای مختلف شود و فضای مناسب کسب و کار برای همگان را فراهم کند، امکان کاهش فقر میسر نیست. همچنین کاهش فقر صرفا امری دولتی و دولتمدارانه و دستوری هم نیست و از طریق مشارکت جامعه و خود فقرا «سپردن سیاست ضد فقر به فقرا» (اقتصاد فقیر- 1394) در قالب پروژههای مشخص و فکر شده و در چارچوب اقتصادی باز و رقابتی امکانپذیر است. «من معتقدم که ساختن جهانی بدون فقر، قطعا امکانپذیر خواهد بود، زیرا فقر توسط خود فقرا ایجاد نمیشود، بلکه فقر عمدتاً معلول سیاستهای نادرستی است که برای اداره جوامع به کار گرفته میشود. به عنوان اقتصاددان اعتقاد دارم که موثرترین سیاستهای فقرزدایی، رویکردهایی هستند که در چارچوب «اقتصاد بازار» قرار میگیرند. (بانک تهیدستان – محمد یونس)