پیش به سوی نابودی زیست بوم میانکاله
اجازه اجرای طرح پتروشیمی را در شمال کشور نمیدهیم
گلی ماندگار|
همین چند روز پیش بود که وزیر کشور در مازندران و نزدیک به زیست بوم میانکاله کلنگ احداث کارخانه پتروشیمی مازندران را به زمین زد و در میان بهت و حیرت فعالان محیط زیست و خبرنگاران از راهاندازی این کارخانه خبر داد. خبری که خیلی زود به عرصهای برای بحث و جدلهای بیشتر بین مسوولان و فعالان محیط زیست و البته مردم بومی منطقه تبدیل شد. اینکه وزیر کشور کلنگ را به زمین کوبید و همان روز هم رییس سازمان محیط زیست اعلام کرد که اجازه اجرای طرح پتروشیمی را در شمال کشور نمیدهیم، مسالهای است که قطعا مسوولان باید بین خود حل و فصل کنند. اینکه بالاخره چه کسی میتواند حرف خود را به کرسی بنشاند، در آیندهای نزدیک مشخص خواهد شد. اما اینکه چه دلایلی باعث شده تا کلنگ کارخانه پتروشیمی در نزدیکی یکی از
زیست بومهای مهم کشور به زمین زده شود و هیچ مسوولی هم در این رابطه که راهاندازی این کارخانه میتواند چطور طبیعت میانکاله را از بین ببرد، خم به ابرو نمیآورد خود سوالی است که ذهن بسیاری را مشغول کرده است. این در حالی است که طبق اصل ۵۰ قانون اساسی حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. از این رو فعالیتهای اقتصادی وغیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.
پروژهای سازگار با محیط زیست
در همان روز حضور وزیر کشور در میانکاله و کلنگ زنی کارخانه پتروشیمی، او در اظهاراتی عنوان کرد که این پروژه کاملا با محیط زیست سازگار است و تمامی مجوزهای زیست محیطی را دریافت کرده است! اما او توضیح نداد که چطور میشود یک کارخانه پتروشیمی با محیط زیست سازگار باشد و چطور است که سازمان محیط زیست مجوزهای لازم را صادر کرده اما رییس این سازمان میگوید اجازه ساخت این کارخانه را نمیدهد؟
اجرای پروژه در سکوت خبری
پوریا مهرانفر، کارشناس محیط زیست در پاسخ به این سوال به «تعادل» میگوید: به نظر میرسد این هم یک سیاست است تا در همزمان که فعالان محیط زیست مشغول چانهزنی هستند و سازمان هم در ظاهر به دل آنها راه میرود، این پروژه در سکوت کامل خبری به سرانجام برسد. هر چند که نمیتوان ساخت کارخانه پتروشیمی را مخفی کرد، اما میتوان با پاس کاری خبری کاری کرد که در نهایت آن اتفاقی که نباید رخ بدهد و دیگر کاری هم از دست کسی برنیاید. او میافزاید: اگر به اظهارنظر رییس سازمان محیط زیست دقت کنید، اعلام کرده تا زمانی که این کارخانه مجوزهای لازم را از سازمان محیط زیست دریافت نکند، مانع از ساخت آن خواهند شد، پس یعنی راهی برای دریافت مجوزها ممکن است که وجود داشته باشد. به این ترتیب باز هم این دوستداران و فعالان محیط زیست هستند که باید با حسرت به اتفاقهایی که هر روز بیشتر از روز قبل باعث از بین رفتن زیست بومهای مهم میشود، نگاه کنند. این کارشناس محیط زیست اظهار میدارد: تمام این سالها آتش سوزیهای متعدد، شکارهای بیرویه و... باعث شده بود که حیات میانکاله با خطر جدی مواجه باشد و حالا انگار قرار است تیر خلاص را این کارخانه به میانکاله شلیک کند و این طبیعت زیبا را برای همیشه از پا در بیاورد.
طرحی که سالها مسکوت ماند و حالا
طرح ساخت کارخانه پتروشیمی بهشهر مازندران به گفته برخی کارشناسان به سال 1380 بر میگردد و برخی دیگر پیشنهاد اجرایی شدن این طرح را سال 1387 میدانند. به هر حال مساله اینجاست که هر چند فعالان حوزه محیط زیست توانستهاند سالهای متمادی مانع از اجرایی شدن این طرح شوند اما در نهایت رییس دولت کنونی چراغ سبز راهاندازی این کارخانه را با 80 هزار میلیارد تومان سرمایه به بخش خصوصی داده است. البته که وقتی پای پول و بخش خصوصی در میان باشد، دیگر حفاظت از محیط زیست معنایی پیدا نمیکند.
اجرای این طرح توجیهپذیر نیست
در همین راستا حنیف گلزار، کارشناس حوزه آب و خاک میگوید: مهمترین مساله مجتمع پتروشیمی امیرآباد بهشهر مکانیابی آن است. این مجتمع در ضلع غربی تالاب میانکاله ۹۰ هکتار از مراتع را به خود اختصاص داده است. در همه نقاط دنیا پتروشیمی صنعتی آلاینده محسوب میشود در حالی که الان تلاش میشود تا این صنعت سبز نشان داده شود. وقتی ۹۰ هکتار از مراتع درگیر میشوند، اجرای این طرح توجیهپذیر نیست. او ادامه میدهد: صنعت پتروشیمی نیازمند مقادیر زیادی آب شیرین است این در حالی است که دشتهای شرقی مازندران مانند بهشهر و گلوگاه ممنوعه هستند و حتی برای تامین آب شرب و کشاورزی مشکل کمی و کیفی دارند. احداث این مجتمع نیازمند حفر چاههای عمیق در دشتی است که با کمآبی مواجه است. این موضوع چالشها و خطرات این طرح را بیشتر میکند. همچنین پتروشیمی صنعتی است که بهصورت
شبانه روزی فعالیت میکند و با مساحت ۹۰ هکتاری آن، پس از احداث حجم روشنایی و آلودگی نوری تولیدشده، پرندگان مهاجر که این منطقه را به عنوان زیستگاه خود انتخاب کردهاند را با چالش روبه رو میکند. از هر زاویهای که این موضوع بررسی میشود، نمیتوان جز آسیب و خسران به محیط زیست چیزی دید. گلزار با اشاره به چالشهای این صنعت برای هوای منطقه میگوید: پتروشیمی آلودگی زیادی تولید میکند که بخش عمده آن آلودگی هواست. در فاصله کمی از محل احداث پتروشیمی نیروگاه حرارتی نکا مستقر شده است که زمستان امسال با مصرف مقدار زیادی مازوت آلودگی هوای قابل توجهی ایجاد کرد. اگر پتروشیمی نیز کنار این نیروگاه تاسیس شود، آلودگی هوا مضاعف خواهد شد. این کارشناس حوزه آب و خاک در ادامه اظهار میکند: کاربری منطقه بهطور کلی دستخوش تغییر شده است. در این نوار چند کیلومتری ابتدا نیروگاه سپس مجتمع کشتیسازی، در ادامه سکوی حفاری نفت و در نهایت مجتمع بندری امیرآباد بهشهر قرار گرفته است که سطح بسیاری از اراضی مرتعی را درگیر و نابود کردهاند. با اضافه کردن پتروشیمی به این لیست، اوضاع بغرنجتر خواهد شد. حنیف گلزار در پایان تاکید میکند: بافت منطقه به کلی در حال زیر و رو شدن است و این اتفاقات عجیب در حاشیه تالاب بینالمللی میانکاله عجیب است. این پروژه و پروژههای مشابه، با اظهارات هیات دولت مبنی بر ضرورت احیای خلیج گرگان و تالاب میانکاله تناقض دارد. در جریان دو سفر استانی هیات دولت به گلستان و مازندران، رییسجمهوری با قاطعیت از اهمیت زیستگاه میانکاله و درنظرگرفتن این منطقه به عنوان ثروت ارزشمند و مورد حفاظت صحبت کرد اما از طرف دیگر طرح پتروشیمی مشاهده شد.
قضاوت آیندگان در مورد ما چه خواهد بود
مهتا اکبری، دیگر کارشناس محیط زیست و از مخالفان اجرایی شدن طرح کارخانه پتروشیمی در نزدیکی میانکاله نیز به تعادل میگوید: هیچ به این فکر کردهایم که با نابود کردن محیط زیست این جغرافیا آیندگان در مورد ما چه قضاوتی خواهند کرد؟ مساله فقط ساخت یک کارخانه نیست، اینکه برخی مسوولان فکر میکنند با چسباندن پسوند سبز به هر کاری میتوانند آن را سازگار با محیط زیست جلوه دهند، کم سواد فرض کردن مردم است. چطور میشود صنعت پتروشیمی با محیط زیست سازگار باشد. پتروشیمی یک از آلایندهترین صنعتها در تمامی دنیا به شمار میرود، حالا وزیر کشور با سازگار خواندن این کارخانه با محیط زیست میخواهد بر صدمه جبرانناپذیری که قرار است بر زیست بوم میانکاله وارد شود، سرپوش بگذارد. او میافزاید: شاید در ابتدا آسیبهای زیست محیطی این طرح خیلی نمود عینی نداشته باشد، اما بیشک در سالهای آینده آلودگی ناشی از فعالیت این پالایشگاه جان مردم و گیاهان و جانوران نه فقط استان مازندران بلکه کل کشور را تهدید خواهد کرد و این طرح هم در کنار دهها طرح ناکارآمد مانند احیای دریاچه ارومیه، خشکاندن هورالعظیم و زاینده رود و سایر تالابها در تاریخ ثبت خواهد شد که مقصر اول و آخر این آسیبها مسوولانی هستند که به ظاهر مدعی و مدافع محیط زیست، اما با تصویب طرحهایی مانند توسعه گردشگری آشوراده و پالایشگاه میانکاله کمر به قتل محیط زیست بسته است.
میانکاله اولین و آخرین قربانی نخواهد بود
کافی است نگاهی به وضعیت تالابها، دریاچهها، جنگلها و... در این جغرافیا بیندازیم تا مطمئن شویم که میانکاله اولین و آخرین قربانی تصمیمهای به یکباره و غیرکارشناسی نخواهد بود. مساله اینجاست که آشوراده نیز قرار است زیر قدمهای گردشگری از میان برود. همانطور که زاینده رود خشک شد، همانطور که هورالعظیم از نفس افتاد، دیگر زیستگاههای کشور نیز یکی بعد از دیگری قربانی بیتدبیری خواهند شد و در این بین تنها ما میمانیم و شرمساری که در برابر آیندگان خواهیم داشت. اینکه فعالان میحط زیست، کارشناسان حوزه آب و خاک و هزاران انسان دیگر که عاشقانه محیط زیست این سرزمین را دوست دارند و برای نگهداری از آن جان میدهند، همانطور که برای نجات جنگلهای بلوط جان دادند، دردی را دوا نمیکند، تا زمانی که مسوولان به این باور نرسند که جان دادن محیط زیست میتواند به منزله از میان رفتن زندگی بسیاری در این جغرافیا باشد.