خطای شناختی
مجید اعزازی
1- اگر چه مذاکرات هستهای تاکنون به سرانجام نرسیده، اما بازار گمانهزنی درباره اقتصاد بدون تحریم و دلارهای نفتی که به اقتصاد ایران سرریز خواهد شد، داغ است. در معادله اقتصادپساتحریم، دو متغیر کلیدی «اضمحلال توان مالی خانوار ایرانی» و «استهلاک زیرساختهای کشور» مورد توجه اقتصاددانان و ناظران قرار دارد. بر همین اساس نیز دو سناریوی عمده برای شیوه هزینه دلارهای نفتی در کانون تحلیلها قرار گرفته است. سناریوی پولپاشی و ارزپاشی به اقتصاد با هدف ظاهری تامین معیشت مردم و سناریوی ترمیم زیرساختهای اقتصاد با استفاده از روشهای علمی و تجربه شده در کشورهای موفق جهان. در عین حال، سناریوهای یادشده، بیم و امیدهایی را نیز برانگیخته است. «اتلاف دلارهای نفتی در پساتحریم با تکرار شیوههای مرسوم در اقتصاد ایران» و «خوابیدن در بادِ گشایشهای پساتحریم به این معنی که عملکرد مسوولان عامل اصلی رفع مشکلات بوده نه حذف ریسکهایی همچون تحریم و کرونا» دو نگرانی عمدهای است که از سوی برخی از اقتصاددانان برجسته کشور عنوان شدهاند. پیامد منفی دومین نگرانی که میتوان از آن به عنوان «خطای شناختی» یاد کرد، عدم احساس نیاز مسوولان به اصلاح سیاستهای مخرب اقتصاد خواهد بود که منجر به تداوم سیاستها و روشهای ناکارآمد کنونی خواهد شد.
2- اگرچه هنوز وضعیت منابع درآمدی کشور از ناحیه رفع تحریمها دچار تغییر نشده است اما با دو رویداد حذف دونالد ترامپ از صحنه تصمیمسازی امریکا در پاییز سال 99 و همچنین واکسیناسیون گسترده در ایران در پاییز 1400 (و اغلب کشورهای جهان)، فعالیتهای تولیدی و تجاری بهطور قابل توجهی به روال عادی بازگشته و به این ترتیب، حتی علیرغم عدم دستیابی به توافق هستهای و لغو تحریمها، میتوان گفت، فشار ناشی از دو ریسک ترامپ و کرونا برای اقتصاد ایران از میان رفته است و به همین دلیل شاهد تحولاتی در عرصه اقتصاد و اجتماع از جمله افزایش سفرهای نوروزی شهروندان و گشایش مدارس و ... هستیم.
با این حال، به نظر میرسد، بخشهایی از دولت تمایل دارد، گشایشهای ناشی از رفع دو ریسک یادشده را به پای عملکرد مثبت خود بنویسد. مسالهای که منجر به «تحقق» پیشبینی هشدارآمیز و یاسبرانگیز گروهی از اقتصاددانان نسبت به انحراف از سیاستگذاریهای صحیح شده است.
اگر از سخنان نوروزی سخنگوی دولت مبنی بر «رکوردشکنی سفرهای نوروزی نشانه تقویت توان اقتصادی مردم است» بگذریم، اظهارات دیروز علیرضا زاکانی، شهردار تهران را میتوان به عنوان اولین نشانه انحراف در تحلیل شرایط موجود اقتصاد شهری قلمداد کرد. زاکانی دیروز در صحن علنی شورای شهر با اشاره به اینکه یکی از مواردی که در سالهای اخیر خیلی نمود پیدا کرد..
عملکرد مالی مجموعه مدیریت شهری بود از تحقق 93 درصدی بودجه تهران در سال 1400 خبر داد و گفت، این در حالی است که در سال قبل از آن، [زمانی که مدیریت شهری پنجم سکاندار بود]70 درصد بودجه محقق شد. در رویدادی دیگر، یک خبرگزاری نزدیک به شهردار تهران از «شکستهشدن رکود گردشگری اماکن پایتخت در دوره زاکانی» خبر داده است. این در حالی است که گردشگری در کل کشور و در پی عادی شدن شرایط ناشی از کرونا نسبت به دو سال قبل دچار رشد شده و منحصر به شهر تهران نبوده است.
3- به گواه آمارهای رسمی، وضعیت شاخصهای پیدا و پنهان کلان اقتصاد ایران در اثر سیاستگذاریهای اشتباه در طی دهههای اخیر، بهشدت بحرانی است. شاخصهای اقتصاد شهری و قابلیت زیستپذیری شهر تهران و اغلب کلانشهرهای کشور نیز در چنین وضعیتی قرار دارند. از این رو، اغلب اقتصاددانان، فرصت احتمالا کوتاه پس از توافق هستهای را «تنها» فرصت یا یکی از «آخرین فرصتها» برای احیای اقتصاد ایران ارزیابی میکنند. در چنین شرایطی، ضروری است، مسوولان دولتی، همچنین مدیران سازمانها و نهادهای بزرگی همچون شهرداری تهران در اتخاذ رویکردهای تحلیلی، سیاستی و اجرایی خود دقت تام داشته باشند تا در دام خطای شناختی گرفتار نشوند و آیندهای درخشان را برای کشور ترسیم کنند.