سدسازی در ترکیه یا سوءمدیریت در کشور؛ چرا آسمان ایران تیره شد؟
فروردین ماه ۱۴۰۱ از یک جهت ماه بیسابقهای بود. از آن رو که آسمان مناطق مرکزی و حتی شرقی کشور درگیر آلودگی هوا با گرد و غبار عجیبی بود که تاکنون در کشور سابقه نداشت. اگر زمانی فقط از سم ستوران غبار به هوا برمیخاست، حالا دیگر بدون هیچ سواری، غبار تمام آسمان ایران را گرفته است. غبار و آلودگی شدید هوا که باعث شد از مشهد در شمال شرق تا اهواز در جنوب غرب، از اصفهان و یزد تا تهران و کرمانشاه و لرستان و ایلام، همه جای ایران دچار مشکل آلودگی هوا شود. غباری که زمانی تنها در کرانههای شرقی هورالعظیم و هورالهویزه نفس مردم خوزستان را تنگ میکرد، حالا دیگر در تمام ایران سایه افکنده و تقریبا همه استانها با این غبار چند هفتهای است که درگیرند. حتی استانهای شمالی کشور که پشت دیوارهای بلند کوهستان البرز قرار دارند هم برای اولینبار در طول تاریخ دچار مشکل غبار شدند و آسمان گیلان هم خاک آلود شد. گزارشها و هشدارهای متعدد هواشناسی در هفتههای گذشته بهطور مداوم از تداوم گرد و غبار در کشور خبر میدهد و میگوید مردم باید مراقب سلامت خود باشند. گزارشهایی که در اوج آلودگی هوا منتشر شد نشان داد عملا همه استانهای کشور درگیر با پدیده غبار هستند و آلودگی هوا ناشی از گرد و خاک در ۱۸ استان بهشدت بالاست. گرد و غبار باعث شد در بسیاری از استانها حالت تعطیلی حاکم شود و عملا بسیاری از کسب و کارها، مدارس و ادارات تعطیل اجباری شدند. در تهران هم با وجود اینکه استاندار گفته بود کمیته ویژه شرایط اضطرار آلودگی هوا تشکیل خواهد شد ولی این کمیته عملا تهران را تعطیل نکرد هرچند شاخص آلودگی در تهران بهشدت بالا بود و تا حدود ۵۰۰ در برخی ایستگاههای هواشناسی و محلات پایتخت رسید. حتی برخی از ایستگاههای سنجش آلودگی هوا به دلیل افزایش ناگهانی آلودگی از کار افتادند و دستگاهها خراب شد. عدم تعطیلی تهران البته باعث اعتراضاتی هم شد و حتی اعضای شورای شهر بهشدت معترض شدند که چرا با وجود رسیدن شاخص آلودگی هوا به حد بسیار خطرناک، همچنان ادارات و مدارس باز هستند و از تعطیلی خبری نیست؟ عضو دیگر شورای شهر اعتراض کرد که چرا از مسکن همیشگی که برای گریز از آسیبهای فراوان آلودگی هوا استفاده میشد، اینبار خبری نیست و دولت حتی هزینه تعطیلی یکی، دو روزه تهران را به جان نخریده است.
انفجار آلودگی هوا در تهران
انفجار آلودگی هوا در اثر غبار در تهران به حدی بود که مردم هم معترض شدند چرا دولت حاضر نیست برای بهبود وضعیت هوا، چند روزی مدارس و ادارات را تعطیل کند. برخی مسوولان سابق محیط زیست عنوان کردند دولتها بهطور عموم حاضر نیستند هزینههای تعطیلی تهران را به خود بخرند و اصولا کمتر زیر بار تعطیل کردن پایتخت میروند. یک نماینده مجلس در پاسخ به این انتقادها گفت تعطیل کردن ادارات در تهران انتخاب بدتری بود و دولت باید بین بد و بدتر انتخاب میکرد. در این بین وزارت بهداشت هم تنها توصیه کرد حالا که تهران تعطیل نیست، مردم تا میتوانند از خانهها خارج نشوند و به نکات بهداشتی هنگام آلودگی هوا و اصول مراقبت از خود در شرایط اینچنینی عمل کنند. یکی از تفاوتهای بزرگ غبار فروردین ۱۴۰۱ با غبار سالهای گذشته، منشأ داخلی آنهاست که نشانههای آشکاری برای این موضوع وجود دارد. از جمله اینکه زمان وزش باد شدید در استانهای داخلی و مرکزی کشور از جمله تهران و یزد، ناگهان هوا تیره و تار میشود و غبار و گرد و خاک همه جا را میگیرد. طوریکه میتوان گفت وزش باد خیلی شدید در استانها، مقارن میشود با خیزش ناگهانی خاک و غبار تا آسمان را تیره و تار کند. از این رو باید در منشأ خارجی بودن همه غبار و ریزگردی که آسمان شهرها را سیاه کرده، بهطور جدی شک کرد. با این حال برخی از گزارشها میگوید منشأ این غبار را باید در کشورهای همجوار و به خصوص پروژههای سدسازی در منطقه بالادست میانرودان (حوضه آبریز علیای بینالنهرین) در کشور ترکیه جستوجو کرد. برخی گزارشها میگوید ترکیه از حدود ۲۰ سال پیش به دنبال احداث سد ایلیسو بر بالا دست رودخانه دجله بود. از همان آغاز کار هم پیامدهای فاجعه بار ناشی از این پروژه آشکار شده بود تا جایی که پیمانکار انگلیسی این سد یعنی شرکت بالفور بیتی، پس از مطالعات اولیه و انتقادهای از پیامدهای متعدد اجرای این پروژه رسما از آن کنار کشید.
عملیات ساخت سد ایسلو و عواقب آن
سیاری از متخصصان و کارشناسان محیط زیستی از ابتدای قرن ۲۱ نسبت به ابعاد فاجعه بار محیط زیستی این پروژه هشدار میدادند. حتی یک مقاله علمی هم در این باره در نشریه Public Archaeology به چاپ رسیده است. در این مقاله به زبان انگلیسی بر پیامدهای خطرناک این پروژه بر محیط زیست و وضعیت اقلیمی، منابع آب منطقه و همچنین نابودی آثار باستان شناختی فراوان و نیز پیامدها و اهداف سیاسی پشت این پروژه مثل جابهجایی جمعیت پرداخته شده است. عملیات سد ایلسو که حجم مخزن آن بسیار بزرگتر از حجیمترین مخزن سد در ایران یعنی کرخه است از سال ۲۰۰۶ رسما آغاز شد و اکنون تهدیدی برای محیط زیست منطقه از جمله کشورهای پایین دست دجله یعنی عراق، سوریه و ایران به حساب میآید. برخی گزارشهای دیگر هم گفتند کشورهای همسایه غربی ایران بهشدت خودخواه هستند که اینطور باعث مشکل در داخل مرزهای ما شدهاند. نویسندگانی هم پیدا شدهاند که میگویند دولت عامل اصلی آلودگی هوا بر اثر گرد و غبار است. حسین آخانی، از استادان بنام محیط زیست در این باره نوشته: اگر چه دولت عامل اصلی مشکلات محیط زیستی ایران است، اما این دولت بر خلاف آنچه یک عده فکر میکنند اتفاقا به بخش بیشتر مردم بیشترین شباهت را دارد. مدیران ما از بین برجستگان علمی نیستند که بتوانند صلاح آینده کشور را به درستی تشخیص دهند. آنها مانند مردمان عادی رفتار میکنند که باری به هر جهت امروز را به فردا بگذارنند. برای آنها منافع کوتاهمدت مهمتر از پایداری این سرزمین در آینده است. منافع جناحی را به منافع ملی ترجیح میدهند. دقیقا مانند خودمان که منافع شخصی را به منافع عمومی ترجیح میدهیم.