سایه تورم بر سر سلامت
سوژهها تکراری شدهاند، هر چه میخواهی به دنبال موضوع تازهای بروی باز هم تورم نقش اساسی در آن دارد، دردهای امروز جامعه بیش از هر چیز به اقتصاد گره میخورد. به وضعیت تورم و گرانی. انگار نه انگار که قرار بود این وضعیت موقتی باشد و بالاخره یک روز تمام شود. حالا این گرانیها راهشان را به سوی سلامت آدمها هم هموار کردهاند. هر چند که وقتی از گرانی دارو و خدمات درمانی حرفی به میان میآید هستند مسوولانی که فقط تکذیب میکنند و هیچ جواب دیگری ندارند. گفتن از دردهای امروز مردم سیاه نمایی نیست، بازگو کردن آن چیزی است که در جامعه جریان دارد و خیلیها آن را نادیده گرفتهاند. شاید آنها هیچوقت گذرشان به بیمارستان نیفتاده، شاید برای درمان بیماری خود و عزیزانشان مجبور نشدهانددار و ندارشان را به حراج بگذارند تا بلکه زندگی ادامه پیدا کند. مرگ حق است، اما اگر این مرگ به خاطر فقر و نداری باشد جبر است نه حق. بیمارانی که تنها به دلیل فقر پروسه درمان را ترک میکنند، به مرگی تن دادهاند که از سر نداری و فقر است. آنها درد میکشند، استفاده نکردن از داروهایی که برای برخی از این بیماران تجویز میشود، یعنی تحمل دردهایی متوالی و طولانی مدت یعنی دست و پنجه نرم کردن با تمام تلخیهایی که یک انسان میتواند به آن گرفتار شود. سلامتی مهم است، آنقدر مهم که همه ما سعی میکنیم وقتی قرار است برای کسی دعا کنیم بگوییم الهی همیشه سلامت باشی. گرفتاری در رنج بیماری آن هم در شرایطی که 70 درصد هزینههای درمانی بر دوش افرادی است که دفترچه بیمه به دست دارند و از این بیمارستان به آن بیمارستان میروند، گرفتاری در رنج بیماری در حالی که برای دریافت دارو داروخانهها میگویند داروی شما شامل بیمه نمیشود و این یعنی پرداخت چند میلیون ناقابل که خیلی از ما این روزها توان پرداختش را نداریم. گرفتاری یعنی ببینی عزیزت مانند شمعی آب میشود و تو دیگر توان انجام هیچ کاری را برای کم کردن رنج و دردش نداری. قرار بود جراحی اقتصادی دولتمردان به نفع مردم تمام شود اما انگار این مریض رو به احتضار دیگر توان برخاستن و دوباره از نو شروع کردن را ندارد. این ما هستیم که هر روز در گردابی از گرانیها بیشتر و بیشتر فرو میرویم و معلوم نیست این وضعیت تا کی قرار است ادامه پیدا کند. این در حالی است که رییس دولت وعده گرانیهای دیگر را در سال 1402 داده و مردم از حالا باید به این فکر کنند که در سال آینده قرار است میزان تورم چه میزان بشود و توان آنها برای زندگی چقدر خواهد بود.
با وعده و وعید نمیتوان سلامت مردم را تضمین کرد
پدرام یگانه، پزشک داخلی درباره وضعیت تورم در حوزه سلامت به «تعادل» میگوید: متاسفانه دولتمردان در این زمینه موفق عمل نکردهاند. دادن دفترچه بیمههایی مثل سلامت به مردم در حالی که هیچ پشتوانهای برای تامین هزینههای درمان آنها وجود ندارد مثل کشیدن چک بلامحل است. اینکه مردم با این دفترچهها به مراکز درمانی و به داروخانهها مراجعه میکنند و اغلب با این جمله که ما با بیمه سلامت طرف قرارداد نیستیم مواجه میشوند، هیچ فایدهای برای هیچ بیمار نیازمندی ندارد. افزایش هزینههای درمانی خیلی وقت است که باعث شده مردم در شرایط نابرابری برای برخورداری از خدمات درمانی قرار بگیرند. اینکه وقتی حرف از افزایش هزینهها میشود، مسوولان برای اینکه بار را از دوش خود بردارند فورا به افزایش حق ویزیت پزشکان اشاره میکنند هم یک نوع فرار رو به جلو است. اگر بخواهیم صادقانه درباره وضعیت بهداشت و درمان در کشور صحبت کنیم، ویزیت پزشکان در برابر گرانی دارو و خدمات درمانی اصلا به چشم نمیآید.
او میافزاید: حتی بیاهمیتترین اقلام دارویی با افزایش چندین و چند برابری قیمت مواجه شدهاند. قرصهای سادهای مثل سرماخوردگی و مسکنها نیز افزایش 100 درصد داشتهاند. مساله این است که وقتی دولت به سرانه بهداشت و درمان بیتوجه است وقتی بر خلاف بسیاری از کشورها سرانه بهداشت و درمان در اولویت دولت نیست، بروز چنین تورمی چندان هم دور از انتظار نبوده و نیست.
این تورمها تازگی ندارد
کوروش خدامی کارشناس اقتصاد سلامت نیز درباره بالا رفتن هزینههای دارویی درمانی در کشور به «تعادل» میگوید: وقتی صحبت از زیان و گرانی و تورم در بخش سلامت میشود، موضوع تازهای مورد بررسی قرار نمیگیرد. این وضعیت مدتهاست که ایجاد شده و هیچ کس هیچ کاری برای بهتر شدن وضعیت انجام نمیدهد، یکی از عمده دلایل بروز چنین بحرانهایی در حوزه سلامت جزیرهای عمل کردن نظام درمانی در اقتصاد ایران است. در واقع ما در حوزه سلامت نه شفافیت مالی داریم نه کسی پاسخگو است و از سوی دیگر کسانی هم که در این حوزه فعالیت میکنند، از جمله پزشکان به این مساله دامن میزنند.
او میافزاید: ما هر سال شاهد افزایش سرسام آور قیمت خدمات درمانی هستیم، بیمهها به تعهدات خود عمل نمیکنند چون دولت در قبال آنها تعهدش را انجام نمیدهد. به همین خاطر است که مردم از یک جایی به بعد برای اینکه بتوانند سلامتی خود و عزیزانشان را تضمین کنند مجبور به خرید خدمات میشوند اما همه آحاد جامعه توانایی خرید این خدمات گرانقیمت را ندارند. محض یادآوری اجرای طرح تحول سلامت در دولت گذشته دعوایی جدی میان وزارت بهداشت و سازمان تامین اجتماعی به وجود آورد. آن زمان وزارت بهداشت اصرار داشت طرح تحول سلامت به هر قیمتی اجرا شود و در مقابل سازمان تامین اجتماعی به نحوه تعرفهگذاری خدمات درمانی ایراد میگرفت. تعرفگذاری خدمات پزشکی با وزارت بهداشت بود و هیچ تناسبی با منابع صندوق درمانی سازمان تامین اجتماعی نداشت. آن زمان عموم مردمی که تنها به اعتبار یک دفترچه بیمه از خدمات درمانی استفاده میکردند. متوجه این دعوا نبودند اما مشکل زمانی آغاز شد که ته کشیدن منابع صندوقهای درمانی با نوسانات اقتصادی همزمان شد و در نتیجه دفترچه بیمهها کارکرد و اعتبار خود را از دست دادند.
این کارشناس اقتصاد سلامت در بخش دیگری از سخنانش میگوید: افزایش 40 درصد هزینههای درمانی سازمان تامین اجتماعی برای سال 1401 نتیجه همان فشار مالی طرح تحول سلامت است که امروز مردم باید با آن دست و پنجه نرم کنند. سازمان تامین اجتماعی فراگیرترین صندوق بین النسلی ارایهدهنده خدمات بیمههای اجتماعی است. تراز مالی این صندوق در مقایسه با صندوقهای مشابه بهتر است. این یعنی سایر صندوقهای بیمههای اجتماعی اگر در وضعیت مشابه نباشند حتما در شرایط بدتری قرار دارند. این وضعیت درحالی است که به استناد قانون برنامه ششم توسعه میبایست طی پنج سال گذشته اقداماتی عاجل در راستای پوشش فراگیر بیمههای پایه درمانی و افزایش ضریب نفوذ بیمههای بازرگانی صورت میگرفت.
وظیفه دولتها ارزان کردن خدمات سلامت برای مردم است
از سوی دیگر رییس انجمن اقتصاد سلامت با اشاره به افزایش هزینههای درمانی مردم، خواستار ارزانسازی خدمات سلامت از سوی دولت شد. محمدرضا واعظ مهدوی با اشاره به افزایش هزینههای درمانی در کشور اظهار کرد: بر اساس قراردادی که بیمهشدگان با بیمهها دارند، 90 درصد هزینههای درمانی و بیمارستانی در بخش دولتی باید توسط بیمههای پایه اعم از بیمههای تأمین اجتماعی، بیمه سلامت، نیروهای مسلح و… پرداخت شده و بیماران تنها 10 درصد هزینههای بستری خود را بپردازند. البته در مورد هزینههای سرپایی این فرانشیز به حدود 25 درصد افزایش میکند و 75 درصد آن را بیمه بپردازد. او در گفتوگو با ایلنا تأکید کرد: وزارت بهداشت و دولت باید این اهتمام را داشته باشند که قیمت هزینههای بهداشتی و درمانی برای مردم ارزانتر شود و با قیمت کمتری خدمات سلامت را در اختیار آنها قرار دهند تا هزینهها آنها کاهش پیدا کند. وظیفه دولتها ارزان کردن خدمات برای مردم است و از سوی دیگر بیمهها نیز باید به موقع مطالبات خود را پرداخت کنند و همچنین 10 درصد فرانشیز در بستری و 25 درصد فرانشیزی که مردم در حوزه سرپایی میپردازند، فشاری به مردم وارد نیاورد.
او در ادامه با اشاره به افزایش هزینهها در پی حذف ارز ترجیحی و گران شدن کالاها و خدمات اظهار کرد: در این راستا بیمارستانها، آزمایشگاهها و داروخانهها واحدهای اقتصادی بوده و باید هزینه درآمدهای آنها با هم تراز شود. وقتی هزینه کیت، دارو، تمام تجهیزات پزشکی و هزینههای جاری این اماکن افزایش پیدا میکند، طبیعتا این افزایش هزینه روی مردم سرشکن میشوند، چرا که بیمهها این هزینهها را پرداخت نمیکنند و خارج از صورت حساب آنها قرار میگیرد، لذا پرداختی از جیب مردم افزایش پیدا میکند. این موضوع نیز موجب ایجاد هزینههای کمرشکن میشود و مردم را تحت فشار قرار میدهد و گروههای اجتماعی که به این دلیل زیر خط فقر میروند افزایش پیدا میکنند و در نتیجه منجر به رشد نارضایتی و سایر مشکلات اجتماعی میشود.
ارایه تجهیزات پزشکی باید با قیمت ارزانتر باشد
این کارشناس اقتصاد سلامت یادآور شد: توصیه ما به دولت این است که سعی کنند، قیمت خدمات سلامت را کاهش دهند. البته این با دستور محقق نمیشود، چرا که مواد اولیه، تجهیزات پزشکی و… را باید با قیمت ارزانتر در اختیار مراکز و واحدهای ارایهکننده خدمات سلامت بگذارند. بهطور مثال نه تنها باید ارز 4 هزار و 200 تومانی را برای تجهیزات پزشکی بیمارستانی حذف نکنند، بلکه حتی باید آن را 2 هزار تومان در اختیار بیمارستانها بگذارند تا اگر بیمارستانی تجهیزاتش خراب میشود، بتواند تجهیزات جدید را جایگزین کند یا همان را تعمیر کند.دولت هم خود بر تمام پروسه خرید و کاربرد آن نظارت کند و در قبال آن خدمات تمام شده را برای بیمار، ارزان طلب کند.