کشوری که دور خودش دیوار کشیده
بهمن آرمان
شرایط اقتصادی فعلی ناشی از مجموعه دلایلی میشود، ترکیبی از آنچه تصمیمگیری درباره آن در اختیار ما نیست و آنچه تصمیمگیری درباره آنها در اختیار ما هست. بازارهای جهانی تقسیمشده هستند؛ بازار تولید، بازار کار و مالی. این موارد در اختیار ما نیست و ما از نوساناتی که در بازار جهانی هست، متاثر میشویم و این موضوع مختص ایران نیست. برای مثال به دنبال حمله روسیه به اوکراین، قیمت انرژی که عمدتا انرژی ناشی از نفت و گاز است، دستخوش تغییر شد. کشورهایی که سالها به نرخهای تورم 2 یا 1.5 درصدی عادت کرده بودند، الان دچار تورم 7 درصدی شدند. حتی پیشبینی تورم نرخ بالاتر هم در این کشورهای پیشرفته صنعتی وجود دارد. قیمت حاملهای انرژی تقریبا دو برابر شده است، قیمت گاز طبیعی -که اروپاییان شدیدا وابسته به روسیه هستند - سه برابر شده است. یا در شرایط فعلی، قیمت گندم حتی از هر تن 400 یورو هم فراتر رفته است. طبیعی است که این نرخ تورم به دیگر کشورها هم انتقال پیدا میکند. بنابراین بخشی از مشکلات ما برمیگردد به آنچه در بازارهای جهانی اتفاق میافتد. اما آنچه در ایران اتفاق میافتد این است ما حاکمیتی در ایران داریم که اقتصاد را به عنوان یک علم نپذیرفته است،.
هدف پس از انقلاب هم هیچگاه توسعه اقتصادی نبوده است. یعنی هیچ وقت عنوان نشد که ایران میخواهد قدرت اول اقتصادی منطقه شود و این موضوع در دستور کار هیات حاکمه ایران نبود.
موضوع مهم دیگر اینکه عدم تمایل روسیه به اینکه در مرزهای جنوبیاش، کشوری مانند ایران که دارای پتانسیلهای ابرقدرتی است، به یک قدرت اقتصادی تبدیل شود، باعث شده که کشور دیواری دور خودش بکشد و در نهایت نتواند مشکلات خودش را حل کند. البته مواردی وجود دارد که نه ارتباطی به تحریمها دارند و نه نیازهای ارزی فراوانی میخواهند. تصور کنید ساخت یک کارخانه پتروشیمی، کمتر از 500 میلیون دلار هزینه ارزی ندارد. اگر بخواهید یک پالایشگاه شبیه به اراک بسازید که یک پالایشگاه متوسط است، در شرایط تحریم فعلی، ممکن است حدود چهار میلیارد دلار هزینه داشته باشد، بنابراین در حال حاضر این اقدامات را نمیتوانیم انجام بدهیم، زیرا دارای ارتباط مستقیم مالی با بازارهای جهانی نیستیم و کشوری نیست که به ما وام بدهد، حتی نمیتوانیم از منابع ارزی که در اختیار ما قرار دارد، استفاده کنیم. اما کارهایی هستند که نه ارتباطی به ارز دارد و نه ارتباطی به تحریمها دارد. برای مثال کشور نیاز به 12هزار کیلومتر آزاد راه دارد، هزاران کیلومتر راهآهن نیاز دارد، چند میلیون واحد مسکونی نیاز دارد، زمینهای کشاورزیاش هنوز با شیوههای سنتی چندهزار ساله کشت میشوند، در حالی که 90 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود، اما ما میبینیم که کالاهای اساسی کشاورزی مورد نیاز ما، از خارج باید تامین شود. اصلاح این گونه امور یا انجام این کارها که ذکر شد؛ اصلا کار پیچیدهای نیست. ما در ایران هم توان فنیاش را داریم، هم این موارد به ارز و تحریم مرتبط نیستند و در شرایط فعلی دولت میتواند روی این موارد متمرکز شود و کشور را از بحران فعلی خارج کند. انجام این کارها اولا همت و اراده میخواهد و قبل از آن، تخصص لازم را میطلبد.