وجود تشکل قدرتمند راهحل مشکلات کارگران
سیمین یعقوبیان
کارگران همیشه به دلیل اینکه تشکلهای مستقل و قدرتمندی نداشتند نتوانستهاند از حقوق خود به درستی دفاع کنند، اینکه سالها از تصویب یک قانون بهطور خاص بیمه کارگران ساختمانی میگذرد و همچنان تعداد قابل توجهی از این کارگران در لیست انتظار قرار دارند و البته هیچ ارادهای هم برای رساندن آنها به حقوقشان نیست، به همین خاطر است. رسیدگی به مشکلات کارگران را نباید به دولت و مسوولان دولتی واگذار کرد، در واقع باید تشکلهای قدرتمندی وجود داشته باشند تا بتوانند مطالبهگری کنند. به جرأت میتوان گفت که یکی از اضلاعِ اصلی علل مشکلاتِ کارگران نبود تشکلهای مستقل و قدرتمند کارگری است. اگرچه قانون کار در فصل ششم به موضوع تشکلهای کارگری پرداخته است اما این تشکلهای قانونی به دلیلِ وجود برخی از مشکلاتِ اساسی از جمله نقش پررنگِ نماینده وزارت کار و نماینده کارفرما در انتخابات آنها و مهمتر از آن نبود امنیتِ شغلی، از قدرتِ کافی برای رسیدگی به مطالبات کارگران برخوردار نیستند. طرح اصلاح آیین نامه انتخابات شورای اسلامی کار، به عنوان یکی از مهمترین تشکلها، نیز برای بهبودِ اوضاع این تشکل از سوی نمایندگان کارگری به مجلس ارایه شد و اکنون در نوبتِ ورود به صحن علنی مجلس است. وقتی امکانِ حضور نماینده واقعی کارگران در تشکلها ضعیف باشد و قوانین نیز زمینهسازِ حضور مستقلِ تشکلها در عرصه تصمیمگیری نباشند در نتیجه احتمالِ ورودِ افرادی که صرفا با هدفِ اقتصادی و سود شخصی در این تشکلها حضور پیدا میکنند بسیار میشود. ضمن اینکه نمایندگان کارگری در تشکلها باید از...
امنیتِ کافی برخوردار باشند تا بتوانند با قدرتِ بیشتر مطالباتِ کارگران را پیگیری کنند. نمایندهای که با پایانِ مدتِ قراردادش به راحتی اخراج میشود خیلی نمیتواند مقابل کارفرما بایستد و قدرتِ چانهزنیاش کاهش مییابد. در ماده 131 قانون کار بیان شده که به منظور اجرای اصل بیست و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به منظور حفظ حقوق و منافع مشروع و قانونی و بهبود وضع اقتصادی کارگران و کارفرمایان یک حرفه یا صنعت میتوانند مبادرت به تشکیل انجمنهای صنفی نمایند. البته در تبصره چهارم این ماده بیان شده که کارگران یکی از سه تشکل شورای اسلامی کار، انجمن صنفی یا نماینده کارگران را در یک واحد میتوانند داشته باشند. پس همانطور که گفته شد قانون کار حق داشتنِ یکی از تشکلها را برای کارگران محفوظ دانسته اما باید بگویم که خیلی از کارفرمایان، حتی کارفرمایانِ بنگاههای بزرگ صنعتی نیز در مقابل این قانون مقاومت میکنند و اجازه ایجاد این تشکلها را به کارگران نمیدهند. طبق آییننامه انتخابات شوراهای اسلامی کار برای کارگاههای بالای ۳۵ نفر تأکید بر ایجاد شوراهای اسلامی کار شده است اما گاهی در کارگاههای بالای هزار نفر هم به جای شورای اسلامی کار اقدام به معرفی نماینده کارگر میکنند درحالی که در این کارگاهها برای اینکه مطالبات کارگرها بهطور جدی پیگیری شود باید شورای اسلامی کار تشکیل شود. ضمن اینکه همین شوراهای اسلامی کار هم در آیین نامه انتخاباتِ خود ایراداتی دارند. نبود تشکلهای کارگری باعث میشود مطالبات و نارضایتیها کارگران جمع شود و در نهایت به شکل اعتراض خود را نشان دهد. در حالی که اگر تشکلها بتوانند کارکرد خود را در جهتِ رساندنِ کارگران به مطالباتشان به درستی انجام دهند کمتر شاهدِ تنش بین کارگران و کارفرمایان خواهیم بود. از سوی دیگر نگاه سیاسی به تشکلها پویایی را از آنها میگیرد و مانع انجام اصلیترین وظیفه آنها که حمایت از کارگر است میشود. ضمن اینکه افرادِ وابسته و پیرو جریانات سیاسی که به عنوان نماینده کارگران کار را به دست میگیرند، نمیتوانند آنطور که باید از کارگران دفاع کنند. برخی از نمایندگانِ کارگری با تغییر دولتها رنگ عوض میکنند و در عمل نمیتوانند طبق وظیفه خود از کارگران دفاع کنند. انگار وظیفه برخی از افرادِ حاضر در تشکلهای کارگری صرفا تبریک گفتن به مدیران کل است و بس.