ماندن نخبگان در کشور دستوری نیست
مریم شاهسمندی
حالا که بحران کمبود پزشک متخصص کمکم خودش را نشان داده و مساله فقط به شهرهای کوچک و نقاط دور افتاده محدود نمیشود در همین پایتخت هم بیمارانی هستند که روزها و هفتهها به دلیل نبود پزشک متخصص در نوبت عمل باقی میمانند و حتی جان خود را از دست میدهند، رییس دولت ماموریت ویژهای به مرکز بررسیهای استراتژیک برای نگهداشت نخبهها و مهاجرت معکوس داده است. این در حالی است که تجربه ثابت کرده هیچ مشکلی با دست ور ویژه و امر و نهی کردن مقامات حل نمیشود. آنچه که برای حل مشکلاتی از این دست لازم است فراهم آوردن زیرساختهایی است که مانع از این میشوند تا کسی برای تامین معاش و زندگی خود به فکر مهاجرت بیفتد. مساله اینجاست که ما نمیتوانیم دستور بدهیم پزشکان، نخبهها، جوانان و ... از کشور مهاجرت نکنند اما برای ماندن آنها هیچ شرایط مساعدی را فراهم نکنیم، همانطور که نمیتوانیم دستور بدهیم مردم فرزندآوری کنند در حالی که هیچ یک از زیرساختهای لازم برای افزایش جمعیت در کشور را فراهم نکردهایم. در حال حاضر وضعیت کمبود پزشک به درجهای رسیده است که به گفته رییس سازمان نظام پزشکی در آیندهای نزدیک باید به سراغ تجربهای برویم که 40 سال پیش از سرگذراندهایم، وارد کردن پزشک از کشورهایی نظیر هند و پاکستان و.... بیتوجهی به نظام سلامت، عدم واقعی کردن سرانه درمان، عدم واقعی کردن تعرفههای پزشکی، بیتوجهی به خواست پرستارها و... همه و همه باعث شده تا یک بلیت یک طرفه برای برگشتن به 40 سال قبل برایمان صادر شود. در حالی که ما داعیه توریسم سلامت داشتیم حالا به مرحلهای رسیدهایم که باید برای بیماران خودمان هم پزشک وارد کنیم. کافی است مسوولان از پشت میزهایشان بلند شوند وسری به بیمارستانها بزنند، سراغ پزشکان متخصص را بگیرند تا آمار پزشکانی که طی همین یک سال گذشته از کشور مهاجرت کردهاند دستشان بیاید. سیاستهای اشتباه در حوزه سلامت بیش از هر چیز جان مردم را نشانه میگیرد، بیش از هر چیز باعث بروز مشکلات برای بیمارانی میشود که مرگ و زندگی شان به حضور همین پزشکان و سر پا ماندن همین بیمارستانها بستگی دارد. افت کیفیت خدمات درمانی در بیمارستانهای دولتی و خصوصی واقعیتی است که دیر یا زود وزارت بهداشت و درمان و دولت باید آن را بپذیرند و برایشان چارهای بیندیشند. مشکلی که سالهاست وجود دارد اما در سایه بیتوجهی هر سال بزرگتر و بزرگتر شده و امروز تبدیل به بحران شده است. وضعیت بیمههای درمانی، وضعیت کمبود و نبود دارو، وضعیت پایین بودن کیفیت خدمات درمانی همه و همه مشکلاتی است که مردم باید با آن دست و پنجه نرم کنند. در شرایطی که بحران اقتصادی و معیشتی باعث شده تا بسیاری از افراد حتی دورههای درمانی خود را نیمه کاره رها کنند، کمبود پزشک و پرستار میتواند زنگ خطری جدی برای سلامت جامعه باشد. مسوولان باید به این نکته توجه داشته باشند که نمیتوانند با صدور دستور مانع از مهاجرت پزشکان شوند، تنها چیزی که میتواند مانع از این اتفاق تلخ شود، فراهم آوردن شرایط مساعد برای ماندن آنها است. یک پزشک متخصص سالها درس میخواند تا بتواند در خدمت مردم باشد و برای سلامت آنها گامی مثبت بردارد، اما وقتی شرایط را برای انجام این وظیفه در سرزمین مادریاش فراهم نمیبیند ناچار به مهاجرت میشود. در همین دوران تعداد قابل توجهی از پرستاران هم از کشور مهاجرت کردهاند، نظام سلامت همیشه با کمبود پرستار مواجه بوده است و این در حالی است که بعد از فروکش کردن پیک کرونا در کشور وزارت بهداشت و درمان باز هم به وعده خود برای استخدام پرستارهای قراردادی عمل نکرد و بسیاری از آنها که در دوران کرونا صادقانه خدمت کرده بودند، بعد از این دوران نامه عدم نیاز دریافت کردند و از کار بیکار شدند. رییس دولت نمیتواند با دستور دادن مشکلاتی از این دست را حل و فصل کند. فراهم آوردن زیرساختهای مناسب اولین گام برای از میان برداشتن مشکلاتی از این دست است. قبل از هر چیز دولتمردان باید این واقعیت را بپذیرند که حوزه سلامت اولویت نخست هر کشوری است و باید اولویت نخست هر کشوری باشد در غیر این صورت مشکلاتی از این دست هیچگاه حل نخواهند شد.