حمایت واقعی از اقتصاد
مهدی علیپور
در اقتصاد آنچه که حرف نهایی را میزند، آمار و نتیجهای است که از کارها و اقدامات باقی میماند، در واقع اینکه ما روی کاغذ چه طرح و برنامهای را ارایه کنیم یا چه شعارهایی را مطرح کنیم، تا زمانی که در نهایت یک نتیجه قطعی باقی نماند، نمیتوان از موفقیت سخن گفت. برای مثال ما در تمام سالهای گذشته، بارها از لزوم حمایت از تولید و میدان دادن به فعالان اقتصادی واقعی و حمایت از آنها سخن گفتهایم اما در نهایت آنچه که رخ داده، نه تنها با این شعارها مناسبتی نداشته که در عمل به نظر میرسد شرایط آنها را بدتر نیز کرده است. یک سرمایهگذار اقتصادی پیش از هرچیز نیاز به آن دارد که در شرایطی کار کند که امکان پیشبینیپذیری وجود داشته باشد. یعنی بداند که قرار است پول خود را به کدام بخش ببرد، چه سیاستهایی برای حفظ سرمایه و افزایش آن به کار ببندد و در نهایت چه کار کند که از آسیبها به دور بماند. در اقتصاد ایران اما این روند عملا وجود ندارد و چه تحت تاثیر مسائل بینالمللی و چه در سیاستهای داخلی، بسیاری از فعالان اقتصادی نمیدانند که در آینده چه چیزی انتظارشان را خواهد کشید. در واقع به نظر میرسد همهچیز به نفع دلالان چیده شده تا تولیدکنندگان. ما شاهد آن هستیم که افرادی که بدون تولید ارزش افزوده جدید، صرفا در بازارهایی مانند مسکن و خودرو خرید و فروش میکنند بیشترین سود را به جیب میزنند و در مقابل، از تولیدکنندگان بیشترین مالیات و عوارض گرفته میشود. اگر میخواهیم اقتصاد ایران از این شرایط خارج شود، باید نگاه کلان به این حوزهها نیز تغییر کند. به این ترتیب که تلاش شود بیشترین حمایتها از تولیدکنندگان و افرادی که ارزش افزوده جدید خلق میکنند در دستور کار قرار گیرد. اگر ما بتوانیم مانند تجربه موفق بسیاری از کشورها، به سمت حمایت واقعی از تولید حرکت کنیم، آنگاه دیگر ورود به فعالیتهای دلالی رسما صرفه ندارد و دولت کار را طوری پیش برده که تنها فعالیتهای مولد سودده هستند اما در صورتی که این معادله تغییر نکند، ما همچنان شاهد آن خواهیم بود که افرادی بدون هیچ ارزش افزودهای پولهای بزرگ به جیب میزنند و در مقابل شرایط تولیدکنندگان هر روز بدتر از گذشته میشود.