بازی با نرخ بهره برای آرامش بورس
دیروز بانک مرکزی آمار نرخ بهره بین بانکی را در پایان هفته دوم آذر ماه بهروزرسانی کرد. مطابق اعلام بانک مرکزی، میانگین موزون سود بین بانکی در پایان این هفته بدون تغییر نسبت به هفته گذشته در سطح 20.89 درصد ثابت باقی ماند. از سوی دیگر حداقل نرخ توافق بازخرید نیز توسط بانک مرکزی اعلام شد که بر این اساس، نرخ ریپو برای سیزدهمین هفته متوالی، در 21 درصد ثابت مانده است. با سرکوب این هفته نرخ بهره بین بانکی، ثبات این نرخ ادامه یافت. به این ترتیب نرخ بهره بین بانکی همچنان در حوالی سطح 20.9 درصد حرکت میکند و نظارتهای بانک مرکزی بر این نرخ، اجازه رشد بیشتر را به آن نمیدهد.
این در حالی است که از ابتدای سال 1401 نرخ بهره بین بانکی روندی رو به بالا را آغاز کرده بود و این موضوع سبب شد که در 30 تیر ماه، نرخ مذکور به سقف تاریخی خود در 21.31 درصد برسد. با این حال، سیاستهای دولت در قبال حمایت از سهامداران بورسی باعث شد که سرکوب این نرخ در دستور کار بانک مرکزی قرار بگیرد. بهطوری که پس از جلسهای که بین مجید عشقی، رییس سازمان بورس و علی صالحآبادی، رییس کل بانک مرکزی برگزار شد، نرخ بهره بین بانکی نیز در روند نزولی قرار گرفت.
حمایت از بورس به چه قیمتی انجام میشود؟
در روزهای اخیر نیز بار دیگر مقامات بانک مرکزی بر کنترل نرخ بهره بین بانکی برای حمایت از بورس گفته بودند. محمد نادعلی، مدیرکل عملیات پول و اعتبار بانک مرکزی با تاکید بر این نکته که نرخ بینبانکی کاملا تحت کنترل بانک مرکزی است، اظهار کرد: تابهحال نوسانی بیشتر از نرخ ۲۱ درصد و حد موردنظر به وجود نیامده، همانطور که در سال گذشته و طبق مصوبه دولت نرخ بینبانکی حدود ۲۰ درصد تعیین شد.
میانگین این نرخ در طول سال ۲۰.۳درصد بود و امسال نیز این نرخ با نوسان زیادی مواجه نخواهد شد. بانک مرکزی امسال نیز اهداف موردنظر دولت در رابطه با کنترل نرخ بینبانکی در راستای حمایت از بازار سرمایه را اجرا میکند. با این حال به نظر میرسد که هزینه این حمایت دولت از بازار سرمایه را همه مردم با افزایش نرخ تورم پرداخت خواهند کرد.
آمارها نشان میدهند که در هفته گذشته، ناترازی منابع بانکها باعث شد که تقاضای آنها برای نقدینگی افزایش چشمگیری پیدا کند. با وجود اینکه این موضوع، قاعدتا باید باعث افزایش نرخ بهره بین بانکی میشد، اما چنین اتفاقی رخ نداد. زیرا بانک مرکزی، مازاد تقاضای منابع در بازار بین بانکی را با تزریق منابع خود در بازار شبانه جبران کرده است. بهطوری که در هفته گذشته میزان این تزریق با رشد قابل توجهی همراه شد و به حدود 14 هزار میلیارد تومان رسید. این پول پاشی بانک مرکزی نتیجهای جز افزایش نرخ تورم و افزایش فشارها به مردم و به خصوص قشر کمدرآمدتر جامعه نخواهد داشت. یک کارشناس بازار سرمایه درخصوص نرخ بهره گفت: در شرایطی قرار داریم که حباب قیمتی سال ۱۴۰۰ و حتی سال ۹۹ تخلیه شده است. اگر شاخص کل را به صورت تعدیل شده با شاخص قیمت مصرفکننده که مبنای محاسبه تورمی است تحلیل کنیم، خواهیم دید که شاخص طبق گزارش روزنامه دنیای اقتصاد که طی روزهای اخیر منتشر شده بود، با آذرماه سال ۹۸ برابری میکند یعنی شاخص در محدوده ۳۵۰ تا ۳۵۵ هزار واحد تعدیل شده امروز است.
این کارشناس ادامه داد: بر این اساس، نه تنها بازدهی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۰ منفی بوده بلکه بازده سال ۹۹ هم اگر تورم را از آن خارج کنیم، رقمی حدود ۱۸ درصد بوده که بیانکننده این است، سیاستهای نابجا و دخالتهای اشتباهی که از سوی نهادهای ناظر یا متاثر از وضعیت اقتصادی کشور به بازار سرمایه تحمیل شده، این نتیجه را به دنبال داشته است.
خوش طینت با بیان اینکه تورم کشور همیشه یک تورم مزمن بوده است، اظهار کرد: طی دهههای اخیر، میانگین این تورم بالای ۲۰ درصد بوده است و با توجه به نقدینگی کشور که از سال ۹۵ تاکنون بیش از ۵ برابر شده و با توجه به انتظارات تورمی که در جامعه وجود دارد، بیارزش شدن بیامان پول و به تبع آن افزایش سرعت گردش پول را به دنبال داشته و دغدغههای معقول و مناسب سرمایهگذاری، جای خود را به دغدغههای معیشتی، حفظ ارزش پول به هر قیمتی داده است .با توجه به فضای کلان سیاسی، ریسکهای سیستماتیک و متغیرهای متعدد، در شرایط فعلی باید کمی موقعیت را سنجید و براساس شرایط روز تصمیم درست و عقلایی گرفت.
این کارشناس بازار سرمایه به نرخ بهره به عنوان یک متغیر مستقل که اثر مستقیم و غیر مستقیم بر بازار سرمایه دارد اشاره کرد و گفت: تاثیر مستقیم آن از طریق بازارهای موازی و تغییر شرایط کسب و کار و اثر مستقیم آن طبق فرمول گوردن به بازار سرمایه تحمیل میشود. اگر افراد در شرایطی قرار دارند که انتظارات نسبت به نرخ بهره صعودی یا نزولی است، اثر نرخ بهره به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر بازار تحمیل شده و این اثر به صورت ورود و خروج نقدینگی به بازار خود را نشان میدهد.
خوشطینت در ادامه تصریح کرد: اثر سیاستهای بانک مرکزی روی نرخ بهره زودتر از هر تصمیم دیگری در بازار خود را نشان میدهد و این اثر از اساس تحلیلی بوده و متاثر از نوسانات متغیرهای اقتصادی در بخشهای دیگر است. در صورت ادامه وضع کنونی، متغیر نرخ بهره در کنار سایر متغیرها تاثیر منفی بر بازار خواهد داشت.
کارشناس بازار سرمایه افزود: تداوم وضعیت حاضر بازار تا حدود زیادی به شرایط ناترازی بانکها برمیگردد و تا مادامی که سیاست اثرگذاری از سوی بانک مرکزی انجام نشود و کنترلی صورت نگیرد، شاهد ورود نقدینگی به بازار سرمایه نخواهیم بود. آتش تورم در غرب و شروع سویه جدید کرونا در چین سبب شده است که بازارهای جهانی وضعیت خاصی را تجربه و کمتر کارشناسی این روزها چشمانداز مثبتی را برای بازار سرمایه ترسیم کند.با توجه به اینکه در زمانی که بازارهای جهانی روند صعودی را پیش گرفته بودند، رشد خاصی را تجربه نکرد. به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت که در صورت وقوع رکود سخت بازار سرمایه شاهد ریزشی جدی باشد.
چرا نرخ بهره بانکی مهم است؟
نرخ بهره یک عامل مهم و اثرگذار بر تورم است. به همین دلیل بانک مرکزی با استفاده از تغییر و مدیریت این نرخ سعی در کنترل تورم دارد در واقع بانک مرکزی با تاثیری که بر مقدار پول در دسترس میگذارد میتواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.در اقتصادهای مدرنی که امروزه در سراسر دنیا شاهد آن هستیم، نرخ بهره مهمترین قیمت در اقتصاد است چرا که این نرخ به خودی خود منجر به جهتدهی کل اقتصاد میشود و تمام اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار میدهد به عنوان مثال در مواقعی که فدرال رزرو در امریکا نرخ بهره را 0.25 درصد کاهش یا افزایش میدهد دیده میشود که همه بازارهای مالی، نرخهای ارز، بازار سهام و بازارهای کالایی مثل قیمت طلا و غیره از این تغییر متاثر میشوند.در نتیجه مهمترین نرخ، نرخ بهره است و شاید بتوان گفت که مهمترین ابزار حکمرانی پولی در اختیار دولتها نیز محسوب میشود که با تغییر آن اقتصاد را جهتدهی میکنند. نرخهای بهره متعددی در اقتصاد وجود دارد به عنوان مثال در کشور ما اوراق دولتی و اوراق شرکتی هر کدام نرخ بهره مشخصی دارند، شرکتها متناسب با ریسکشان، نرخ بهره متفاوتی برای اوراق قرضه مختلف یا صکوک مختلف متناسب با سررسیدی که دارند تعیین میکنند.با این حساب واضح است که نرخهای بهره متعددی در اقتصاد وجود دارد اما نکتهای که حائز اهمیت است این است که همه نرخهای بهره به نرخ بهره پایه رجوع دارند. یعنی نرخ بهره پایهای وجود دارد که همه نرخهای دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد.بهطور کلی یک نرخ بهره پایه وجود دارد که دیگر نرخهای بهره بسته به سررسید اوراق و ریسکی که قرضگیرنده دارد با مقداری صرف ریسک محاسبه میشوند.در اقتصاد قیمت پول بانک مرکزی را نرخ بهره پایه میگویند به عنوان مثال در امریکا نرخ بهره پایه راfederal funds rate یعنی قیمت پول فدرال مینامند.
بانک مرکزی با نرخ بهره هدفگذاری تورمی انجام میدهند . در ایران مساله مقداری پیچیدهتر است به جهت اینکه تورم در ایران در طول سالهای اخیر بیشتر از اینکه به سمت تقاضای بازار ربط داشته باشد به سمت عرضه مرتبط بوده است. هم تحریمهای لجستیک تاثیرگذار بوده و هم دسترسیهای ما به منابع مالی محدود بوده است. البته به این دلیل که نرخ ارز لنگر اسمی ما بوده همواره تورم در ایران بهشدت تحت تاثیر نرخ ارز قرار داشته است. در همین دو سه سال اخیر هم ما این را ملاحظه کردیم ولی اگر وضعیت ارز به ثبات برسد و به جهت تحریمی فشار خاصی نداشته باشیم باز این نرخ بهره است که تورم را تعیین میکند به عنوان مثال در فاصله سال 93 تا 96 نرخ ارز کشور در حدود 3500 تا 4000 تومان تثبیت شده بود و حرکت زیادی نداشت. این نرخهای بهره بود که بهشدت داشت به تورم جهت دهی میکرد و همانطور که در خاطر همه هست نرخهای بهره خیلی بالا داشتیم مثلا نرخ بهره واقعی ما جزو بالاترینها در دنیا بود چون تورم در سال 95 تا 96 تقریبا تک رقمی بود. در حالی که نرخهای بهره به راحتی در سپردههای بزرگ به 27 تا 30 درصد هم میرسید و نرخ تورم بهشدت رو به کاهش بود. وقتی نرخ بهره واقعی بالا است اساسا برای متقاضی بهصرفه نیست که خریدار کالایی باشد و اصولا خیلی از سرمایهگذاریها نمیارزد.