اشتهای سیری‌ناپذیر چین به بازارهای تازه

۱۴۰۱/۰۹/۲۱ - ۰۱:۴۸:۴۵
کد خبر: ۱۹۵۲۲۵
اشتهای سیری‌ناپذیر چین 
به بازارهای تازه

علی بیگدلی

رفتار اخیر چین در خصوص ایران که نهایتا با امضای بیانیه ضدایرانی در خصوص جزایر ایرانی همراه شد، بازخوردهای منفی فراوانی در ایران داشته است. برخی می‌خواهند بدانند این رفتار چینی‌ها به چه دلیل بوده است و ایران چه واکنشی باید داشته باشد؟ به ‌طور کلی این نوع رفتارها علیه ایران، ناشی از اشتباهات استراتژیک ایران درخصوص تغییر راهبرد موازنه منفی است. این راهبردها، قرن‌ها ایران را در وضعیت تعادل قرار می‌داد و زمینه استیفای منافع ملی را از قدرت‌های جهانی فراهم می‌ساخت. اما تنفر دهه‌های اخیر از غرب باعث شد تا ایران به سمت شرق میل کند و این رفتار باعث بروز مشکلات جدی شده است.  محور موجودیت کشور چین بر پایه توانمندی‌های اقتصادی‌شان است. بنابراین در تمام صحنه‌های بین‌المللی تلاش می‌کنند بازار به دست بیاورند. این خصلت چینی‌ها است. برخلاف روس‌ها که مبنای قدرتش بر پایه نظامی‌گری است، مبنای قدرت چینی‌ها بر پایه تجارت، اقتصاد و بازرگانی است. بنابراین چین اصلا پروایی از این ندارد که ایران را رها کند و به دنبال بازارهای جدید راهی کشورهای ثروتمند خلیج‌فارس شود. اساسا این رویه بر اساس نظر همه اساتیدی که با علم سیاست آشنا هستند، هدف این رویکرد تامین منافع ملی است. مبتنی بر این واقعیت است که چینی‌ها به این اعتقاد رسیده‌اند که فسخ یا عقب‌نشینی از برنامه 25 ساله با ایران، آنها را به سمت کشورهای حاشیه خلیج‌فارس کشانده است. فراموش نکنید، در همین سفر اخیر رییس‌جمهوری چین، رقمی حدود 100 میلیارد دلار با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای عربی قرارداد امضا کردند. تنها در یک فقره از این قراردادها، یک قرارداد 60 میلیارد دلاری با قطر امضا شد. امارات و بحرین و خود عربستان هم قراردادهای قابل توجهی را با چین امضا کردند. البته الگوی قراردادهایی که چین با مصر، امارات، اردن و... امضا شده با الگوی قرارداد 25 ساله ایران متفاوت است. یعنی قرارداد چین با کشورهای عربی متعادل است و هر دو طرف از انعقاد آن ابراز رضایت کرده‌اند. 

بنابراین چین چندان به اعتراضات مقامات ایران گوش نخواهد داد و منافع خود را دنبال می‌کند. وزارت خارجه ایران هم با احتیاط سفیر چین را دعوت (و نه احضار) کرده است. این دعوت نه به عنوان یک بازخواست و اعتراض بوده، بلکه معاون امور خارجه ایران اعلام کرده سفیر چین تشریف بیاورد تا با هم گفت‌وگو کنیم! این روند نشان می‌دهد که دولت سیزدهم هنوز نیم‌نگاهی به روابط خود با چین دارد. البته چین هم قطعا به دنبال به انتها رساندن مناسبات ارتباطی خود با ایران نیست. اما نباید فراموش کرد که رفتاری که چینی‌ها داشته‌اند، کار بسیار بسیار ناصحیحی است. در واقع چین در امور داخلی ایران دخالت کرده است. مساله سه جزیره ایرانی که چین در خصوص آن اظهارنظر داشته، غیرقابل قبول است. این مانند این است که ایران استقلال تایوان را تایید کرده و بگوید چین حق ندارد در امور تایوان دخالت کند. اما همان‌طور که اشاره شد، چین به دنبال به دست آوردن بازارهای پرسودتر است و برایش مهم نیست که روابطش با ایران قطع شود. حجم روابط اقتصادی چین با ایران بسیار محدود است، اما فقط در یک فقره قرارداد با قطر که مربوط به گاز پارس جنوبی است، 60 میلیارد دلار سود به دست می‌آورد. چین به اندازه‌ای درگیر مناسبات اقتصادی خود است که حتی حاضر نیست بر سر تایوان با امریکا وارد رویارویی نظامی شود. در این میان، ایران اشتباهات راهبردی در رها کردن موازنه منفی داشته است که این اشتباه این روزها باعث شده تا چین، بدون نگرانی در خصوص جزایر ایرانی اظهارنظر داشته باشد. ایران به خاطر تنفری که از غرب داشته، خود را در آغوش شرق انداخته است. کشورهای شرقی اما به ‌طور کلی هیچ بنیانی در حفظ مناسبات خود نداشته و هر زمان که بتوانند تغییر روش می‌دهند. این رویکرد دقیقا در مورد روسیه هم صدق می‌کند. روسیه هم بارها نشان داده که مناسبات راهبردی برایش مفهومی ندارد و هر جا که سود بیشتری برایش داشته باشد، روابط را فدا می‌کند. در کل ایران هم باید مانند همه کشورها مبتنی بر منافع راهبردی‌اش عمل کند. منافع راهبردی ایران آن است که موازنه منفی را برقرار سازد و اجازه ندهد که شرق یا غرب او را وجه‌المصالحه خود قرار بدهند.