26 میلیون ایرانی زیر خط فقر/ بیپولها بیشتر کار میکنند اما فقیرتر میشوند
هرچند طی سالهای گذشته در دولتهای دوازدهم و سیزدهم طرحها و برنامههای مختلفی در حمایت از اقشار کمدرآمد ارایه و شعارهای زیادی در این زمینه داده شده اما گزارشهای رسمی نشان میدهند که نه تنها اوضاع در این زمینه تغییری نکرده که عملا هر روز فاصله میان فقیر و غنی در اقتصاد ایران بیشتر میشود.
به گزارش تعادل، رسیدن قیمت هر متر خانه در تهران به حدود 48 میلیون تومان، رسیدن قیمت ارزانترین خودروها در بازار به بیش از 200 میلیون تومان، عبور سکه از کانال تاریخی 20 میلیون و دلار از کانال 40 هزار تومان، همگی نشان از آن دارند که اقشار کم درآمد، برای ادامه حیات اقتصادی با مشکلاتی جدی مواجه بوده و هر روز نیز این شرایط پیچیدهتر میشود.
تورم سالانه بر اساس گزارش مرکز آمار به 45 درصد رسیده و به معنای آن است که عملا قدرت خرید اقشار کم درآمد روز به روز در حال کمتر شدن است. هرچند تورم در نهایت بر روی تمامی اقشار جامعه تاثیر منفی میگذارد اما لااقل بر روی کاغذ دهکهای پردرآمد کمتر ضرر میکنند. زیرا صاحبان خانه، خودروهای گران قیمت و دلار و طلا، با افزایش سرمایه خود مواجه میشوند و لااقل توانستهاند پیش از موجهای جدید گرانی، بخشی از پول نقد خود را به سرمایه قابل انتقال تبدیل کنند.
این موضوع خود را در گزارش اخیر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز نشان داده است. این وزارتخانه گزارشهای دورهای از وضعیت فقر در اقتصاد ایران منتشر میکند و در گزارش اخیر نیز به ابعاد مختلف این موضوع توجه ویژه نشان داده است.
در گزارش اخیر آمده: در دهکهای پایین درآمدی سهم خانوارهایی که درآمد حاصل از دارایی دارند کمتر و سهم خانوارهایی که درآمد ثابت (درآمد حاصل از دستمزد و مستمری بازنشستگی) دارند، بیشتر است. این امر نشان میدهد که با تورم، دهکهای پایین درآمدی نسبت به دهکهای بالای درآمدی سهم بیشتری از قدرت خرید خود را از دست میدهند، زیرا درآمد حاصل از دارایی بهطور معمول با تورم افزایش مییابد اما در آمد حاصل از کار یا مستمری بازنشستگی با تورم کاهش در ارزش حقیقی دارد. همچنین در حالی که تنها ۲۱ درصد از خانوارهای دهک اول درآمد حاصل از دارایی دارند، این مقدار در دهک دهم بیش از ۴۰ درصد است. خانوار دارای درآمد حاصل از دستمزد خانواری است که درآمد حاصل از دارایی ندارد اما خانوار دارای درآمد حاصل از دارایی ممکن است درآمد حاصل از دستمزد نیز داشته باشد.
همچنین برآوردها نشان میدهد که هرچه دهک درآمدی کمتر است، تعداد خانوارهای دارای عضو شاغل بیشتر است. یعنی در دهکهای پایین درآمدی وابستگی معیشیت خانوار به درآمد حاصل از شغل بیشتر است و از دست رفتن شغل اثر بیشتری بر روی معیشت خانوار نسبت به دهکهای بالایی دارد.
همچنین هر چه به سمت دهکهای بالایی حرکت میکنیم، خانوارهای بیشتری دارای شغل رسمی هستند. بهطوریکه در دهک اول در حدود ۶۳ درصد از خانوارهای دارای عضو شاغل، بیمهپرداز نیستند. این موضوع نشان میدهد با فرض بیکار شدن شاغلین غیررسمی (و نه تغییر شرایط از کارگر بیمه نشده به کارگر بیمه شده) با احتمال بیشتری فقرا مشاغل خود را از دست دادهاند. از طرف دیگر درصورتیکه به جای از دست رفتن شغل غیررسمی، تبدیل از مشاغل غیررسمی به رسمی صورت گرفته باشد، میتوان امیدوار بود که بخشی از دهکهای پایین درآمدی که با احتمال بیشتری صاحبان مشاغل غیررسمی هستند، مشاغل پایدارتری یافته و در نتیجه بهبود در وضعیت معیشت داشته باشند.
در کنار پرداختن به مشاغل، موضوع دیگری که در این گزارش اهمیت فراوانی دارد، بررسی نرخ خط فقر و درصد ایرانیانی است که درآمدی کمتر از این میانگین دارند. هرچند خط فقر نیز مانند بسیاری دیگر از شاخصها در اقتصاد ایران یک گزارش رسمی و واحد ندارد و بعضا دستگاههای مختلف، گزارشهای متفاوتی را در این زمینه ارایه میکنند اما گزارش اخیر وزارت کار، یک منبع رسمی در ارایه این ارزیابیها به شمار میرود، گزارشی که نشان میدهد که حدود 30 درصد از جامعه ایران معادل 26 میلیون نفر زیر خط فقر قرار گرفتهاند.
در مقدمه این گزارش آمده: سال ۱۴۰۰ با تورم بالا آغاز شد اما در ماههای انتهایی سال روند کاهشی داشت. با این حال با وجود کاهش تورم در سال ۱۴۰۰ همچنان نرخ تورم در اقتصاد ایران بسیار بالاتر از روندهای بلندمدت آن قرار داشته و اقتصاد در وضعیت ناپایداری قرار دارد. برآوردها نشان میدهد که خط فقر در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد حدود ۵۰ درصدی داشته و به عدد ۱ میلیون و ۶۸۲ هزار تومان سرانه در ماه رسیده که بر این اساس خط فقر یک خانوار سه و چهار نفره به ترتیب ۳ میلیون و ۷۰۰ و ۴ میلیون و ۵۴۱ هزار تومان خواهد بود.
شایان ذکر است که آخرین اعداد خط و نرخ فقر بر اساس آخرین دادههای موجود، برای سال ۱۴۰۰ بوده و خط فقر برای سال ۱۴۰۱ بر اساس برآوردها بهطور متوسط در کل کشور بهطور سرانه ۲.۸۵ میلیون تومان برای خانوار چهارنفره در حدود ۷.۷ میلیون تومان است. این عدد برای خانوار چهارنفره و سهنفره در شهر تهران برای سال ۱۴۰۱ در حدود ۱۴.۷ و ۱۱.۹ میلیون تومان برآورد میشود.
پس از از دست رفتن حدود ۱ میلیون شغل در سال ۱۳۹۹ به واسطه کرونا و رشد بسیار منفی بخش خدمات، در سال ۱۴۰۰ برخی از مشاغل احیا شدند و همین موضوع رشد مثبت ۴.۵ درصدی بخش خدمات در سال ۱۴۰۰ را به همراه داشت. در کنار آن نیز تعداد شاغلان در حدود ۱۸۵ هزار نفر در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است. علاوه بر بخش خدمات گروه صنعت که شامل استخراج نفت و گاز طبیعی نیز میشود در سال ۱۴۰۰ رشد داشته و در مجموع به جز بخش کشاورزی، سایر بخشها (خدمات و صنعت و معدن) در سال ۱۴۰۰ رشد داشتهاند و این موضوع باعث شده تا تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۴۰۰ رشد ۴.۳ درصدی را تجربه کند. بنابراین تورم نسبتا کمتر سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹، رشد اقتصادی مثبت (در کنار رشد اقتصادی تقریبا ۱ درصدی سال ۱۳۹۹) و ایجاد ۱۸۵ هزار شغل در مقابل کاهش ۱ میلیون شغل در سال ۱۳۹۹، باعث شده تا از روندهای اقتصاد کلان انتظار بهبود نسبی (و نه قابل توجه) در وضعیت معیشت خانوار وجود داشته باشد. در کنار دادههای اقتصاد کلان که بهبود نسبی در وضعیت را نشان میدهد، بررسی دادههای خرد یعنی در سطح خانوار نیز بهبود معیشت متوسط ایرانیان را تأیید میکند.
در اینجا نقش تورم بار دیگر پررنگ میشود. آنطور که وزارت کار اعلام کرده هزینه سرانه به قیمتهای حقیقی در سال ۱۴۰۰ بر اساس دادههای هزینه و درآمد خانوار نسبت به سال ۱۳۹۹ در حدود ۷.۷ درصد رشد را نشان میدهد. یعنی مصرف حقیقی خانوار در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش یافته که میتواند ناشی از افزایش اندک در وضعیت رفاهی باشد. همین موضوع باعث شده تا روند افزایشی نرخ فقر که سال ۱۳۹۷ آغاز شده بود متوقف شده و مقدار آن از حدود ۳۱ درصد در سال ۱۳۹۹ به حدود ۳۰ درصد در سال ۱۴۰۰ برسد و جمعیت فقرا با حدود ۷۰۰ هزار نفر کاهش به زیر ۲۶ میلیون نفر برسد.
همچنین در سال ۱۴۰۰ خط فقر سرانه متوسط کشوری با رشد حدود ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹، به میزان حدود یک میلیون و هفتصد هزار تومان رسیده است. براساس دادههای هزینه درآمد خانوار میتوان میزان کالری و سرانه مصرف گروههای غذایی را نیز محاسبه نمود. کالری دریافتی از سال ۱۳۹۰ به بعد روند نزولی داشته و میانه کالری دریافتی از سال ۱۳۹۷ به بعد پایینتر از مقدار مورد نیاز است. در سال ۱۴۰۰ روند کاهشی کالری دریافتی متوقف شده و تقریبا ثابت مانده است. میزان مصرف گوشت قرمز در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش داشته است، بهطوریکه بهطور متوسط سرانه مصرف گوشت قرمز خانوار ۱۴ درصد افزایش داشته است. اما روند مصرف گوشت سفید (گوشت مرغ و ماهی)، بیانگر کاهش مصرف آن توسط خانوار دهک کم درآمد و عدم تغییر مصرف دهکهای پردرآمد میباشد.
بهطور کلی نکته قابل توجه در مقادیر سرانه مصرف کالاهای اساسی میزان درصد کاهش این گروههای غذایی میباشد؛ بهطوریکه خانوار کم درآمد، با توجه به تورم گروههای خوراکی ناچار به کاهش بیشتر مصرف کالاهای مذکور شدهاند و همچنین در مجموع بررسی کالری دریافتی و همینطور مصرف کالای اساسی، تقریبا ثبات بین دو سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ را نشان میدهد. هرچند در برخی کالاهای اساسی مصرف کاهش یافته و در برخی دیگر افزایش یافته است. اگر چه در سال ۱۴۰۰ وضعیت رفاهی کل جامعه بهطور متوسط بهبود یافته، اما بهبود محسوسی در میزان رفاه گروههای پایین درآمدی به وجود نیامده است. رشد حقیقی هزینه (درآمد) کمتر از متوسط کشور برای دهکهای اول و سوم و رشد اسمی هزینههای خانوار در چهار دهک اول کمتر از رشد خط فقر، نشانههایی از عدم بهبود وضعیت رفاهی دهکهای کم درآمد جامعه در سال ۱۴۰۰ میباشد، بهطوریکه با وجود کاهش اندک در میزان نرخ فقر، شکاف فقر نسبت به سال ۱۳۹۹ تا حدودی افزایش داشته است.
اگر گزارش ماهانه از وضعیت تورم، نشان میدهد که اقتصاد ایران در کوتاهمدت با چه چالش و مسائلی رو به روست، گزارشهایی از این دست نشان میدهد که وضعیت تورم در بلندمدت با خانوار ایرانی چه کرده و در صورتی که این وضع ادامه داشته باشد، کار تا چه حد دشوار خواهد شد. قرار گرفتن نزدیک به یک سوم مردم زیر خط فقر زنگ خطر بزرگی است که دولت و سایر تصمیمگیران باید برای آن فکری بکنند، در غیر این صورت اوضاع بسیار پیچیده و دشوار خواهد شد.