لباس گرم می‌پوشیم و نفس نمی‌کشیم

۱۴۰۱/۱۰/۲۸ - ۱۰:۳۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۶۷۰۰
لباس گرم می‌پوشیم و نفس نمی‌کشیم

مریم شاهسمندی| ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست همه داده‌اند تا مردم به جای مسوولان برای روزهای سرد زمستان چاره‌ای بیندیشند. انگار نه انگار که قانونی به نام «هوای پاک» از سال 96 در این کشور به تصویب رسیده و بر اساس آن 22 دستگاه و سازمان موظف شده‌اند تا در این زمینه وظایفی را به انجام برسانند و حالا به جایی رسیده‌ایم که دیگر بارش برف و باران هم ما را از شر آلودگی هوا راحت نمی‌کند.

در سوی دیگر کمبود گاز در کشور باعث شده تا در بسیاری از شهرها و استان‌ها فشار گاز کاهش چشمگیری داشته باشد. این‌بار هم مردم هستند که متهم به استفاده نادرست از انرژی می‌شوند. رییس شورای شهر تهران از مردم می‌خواهد که خودشان برای گرم کردن خود کاری انجام دهند. مدیر مسوول روزنامه‌ای از سختی‌های زمستان در اروپا داد سخن می‌دهد و می‌گوید دولت سوییس مردم را به استفاده گروهی از حمام دعوت کرده است. این در حالی است که ایران دومین کشور دارنده ذخایر گاز در دنیاست و قطعا مقایسه آن با کشورهای اروپایی که گاز را از دیگر کشورها وارد می‌کنند کاری منطقی به نظر نمی‌رسد.

تمام این اتفاق‌ها در حالی رخ می‌دهد که هیچ‌یک از مسوولان برای این بی‌برنامگی‌ها و بی‌تدبیری‌هایی که باعث شده تا مردم به دردسر بیفتند عذرخواهی هم نمی‌کنند و باز هم توپ را به زمین مردم می‌اندازند. کمتر مصرف کنید، اسراف نکنید، سوخت در کشور ما بسیار ارزان است، به اندازه کشور یک میلیاردی چین سوخت مصرف می‌کنیم و... این جمله‌ها اما دو تفسیر می‌تواند داشته باشد، یا بهانه‌ای است برای افزایش قیمت سوخت در کشور یا نشان از بی‌توجهی مسوولان به وضعیتی که مردم در آن گرفتار آمده‌اند را دارد.

کشوری که بر روی ذخایر گازی خوابیده چرا باید در چنین شرایطی قرار بگیرد. مگر قرار نبود زمستان سخت مال اروپا باشد و ما از دیدن آن لذت ببریم. این وضعیت بی‌برنامگی و بی‌تدبیری تا چه زمانی قرار است ادامه پیدا کند. چه فرقی می‌کند مردم انگلستان یا سوئد یا هر کشور دیگری از چه نوع سوختی برای گرمایش استفاده می‌کنند. ما گاز داریم و انگار نداریم. چه کسی باید جوابگوی مردمی باشد که در این سرمای استخوان سوز حتی وسیله‌ای برای پخت و پز ندارند. 

حالا دیگر مردم در صف خرید نفت می‌ایستند و این اگر اسمش بازگشت به عقب نیست پس چه می‌تواند باشد؟ در حالی که در برخی شهرها حتی نانوایی‌ها هم دیگر نمی‌توانند به کار خود ادامه دهند چون گاز ندارند و این وضعیت همچنان برای خیلی‌ها مشکل آفرین شده است.

از سوی دیگر مسوولان هفته هوای پاک برگزار می‌کنند در حالی که هوایی برای نفس کشیدن نیست. در کلان‌شهر تهران با وجود این همه بارش باز هم هوا در مرز خطرناک قرار گرفته است. دیگر شهرها هم وضعیت بهتری ندارند. تنها راهی که باقی می‌ماند این است که مردم لباس گرم بپوشند تا در سرما از خود محافظت کنند و از سوی دیگر نفس نکشند چون ممکن است با هر دم و بازدم قدمی به مرگ نزدیک‌تر شوند.

هوا پر از آلاینده‌هایی است که معلوم نیست کی و چه وقتی قرار است از بین بروند. از آن 20 دستگاه متولی اجرای قانون هوای پاک هم هیچ صدایی درنمی‌آید چرا که هر کدام مشغول انداختن تقصیرها به گردن دیگری هستند. سوال اینجاست که آیا این میزان پاسخگویی به مردم در برابر مشکلاتی که به دلیل بی‌توجهی‌ها به وجود آمده قدری نامناسب به نظر نمی‌رسد. مسوولان چه وقت و کجا باید از مردم عذرخواهی کنند، چه وقتی با روی دادن چه اتفاقی مسوولی مجبور به استعفا می‌شود؟

راستی آن نماینده شورای شهر تهران که دختر خود را به عنوان رییس دفترش استخدام کرده بود و فیش حقوقی 26 میلیونی او منتشر شد فقط به استعفای دخترش اکتفا کرد و قرار نیست خودش استعفا دهد؟ تاب‌آوری مردم نباید بهانه‌ای باشد برای مسوولان تا به جای پذیرفتن نقد و نظرات دست بالا را بگیرند و هیچ عذرخواهی در بین نباشد. اینکه رییس دولت دستور می‌دهد مشکل گاز حل شود، یا دستور می‌دهد مشکل آلودگی حل شود، چاره کار نیست، باید اراده‌ای در میان باشد تا این مشکلات را حل کند. دستورات به تنهایی کافی نیستند.