استراتژی گمشده صنعت
چرا ایران به توسعه صنعتی دست پیدا نکرد؟ خلأ و نبود راهبرد توسعه صنعتی و عدم توجه به پیشرانهای اقتصادی پاسخی است به این پرسش که هم بخش خصوصی وهم دولتیها به آن اذعان دارند.
به گزارش تعادل، به گفته تحلیلگران، غفلت از توسعه بخشهای پیشران اقتصاد کشور و عدم حمایت از بنگاههای بزرگ که اقتصاد را به رشد پایدار و بازارهای جهانی وصل کند، موجب شده تا اقتصاد ایران در برابر تکانهها و شوکهای بیرونی تاب نیاورد.
از این رو، کارآفرینان بر این باورند برای دستیابی به این مهم، توجه به پیشرانهای اقتصادی و وارد کردن آنها به برنامه هفتم توسعه باید به عنوان یک اولویت دیده شود و علاوه بر آن باید الگوی موفقی از پیشرانها در جامعه ارایه شود. «تدوین نقشه راه صنعتی» یکی از اقداماتی که در دستورکار دولتمردان قرار گرفته، اما به گفته فعالان اقتصادی این سند، ضمن توجه صنایع پیشران و توجه به سهم بنگاههای بزرگ در توسعه صنعتی، باید هم قابلیت اجرا وهم ضمانت اجرایی داشته باشد.
در ایران از برندهای بازنده حمایت میشود!
کارآفرینان و مسوولان دولتی به آسیبشناسی توسعه پیشرانهای اقتصادی در ایران پرداختند. علی سرزعیم، مدرس دانشگاه در میزگرد «پیشرانهای اقتصادی؛ فرصتی برای توسعه ملی»، به نقد برخی سیاستهای دولتی پرداخت وحمایت از برندها و شرکتهای بازنده را یک آسیب جدی عنوان کرد. او دراینباره گفت: مرکز آمار میگوید حدود ۹ هزار بنگاه داریم که البته به لحاظ تعداد نفر این بنگاهها قابل دستهبندی است. بنگاههای بزرگ ما نسبت به بنگاههای کوچکتر اشتغالزایی بسیار بالاتری دارند با وجودی که تعداد آنها بسیار کمتر است.
عمده اشتغال در بنگاههای کوچک شکل میگیرد و عدم رشد در بنگاههای بزرگ رخ میدهد و متناسب با این شرایط باید ببینیم چه خواستهای داریم و براساس آن به سمت حمایت از بنگاهها برویم.» سرزعیم درباره نسبت صنعت با رفاه عمومی هم گفت: «نکته دوم رفاه مصرفکننده است که وقتی هزینه پایینآید قیمت هم کاهش مییابد و هزینه مصرفکننده کاهش مییابد که این همان مساله رفاه است. موضوع مهم دیگر که حالا در دنیا مورد توجه است اقتصاد تاب آور آنهم در دوران پرتلاطم کنونی و به خصوص شرایط ایران است. در چنین شرایطی این بنگاههای بزرگ هستند که دوام میآورند و این از اهمیت پیشرانها است.
نکته سوم به گفته سرزعیم، هزینه تحقیق و توسعه است که در بسیاری از موارد تنها از عهده بنگاههای بزرگ برمیآید و هر شرکت و تولیدکنندهای بخش تحقیق و نوآوری نداشته باشد، حتما امکان رقابت در دنیای امروز را از دست خواهد داد. به عنوان مثال بین اروپا و آمریکا این پرسش مهم است است که چرا اروپا از آمریکا پس از جنگ جهانی دوم عقب ماند که ریشه آن همین بحث نوآوری و خلاقیت است.
بنگاههای بزرگ میتوانند در بخش تحقیق و نوآوری زمینه خلاقیت و نوآوری فراهم کند و این کارها از عهده بنگاههای کوچک و متوسط برنمیآید. بخش بعدی سخنان این کارشناس با پرسشی مبنی بر اینکه چرا تعداد بنگاههای بزرگ اندک است؟ گفت: «پرسش مهم اما این است که ما این پرسش را میتوان از جهت دیگری هم مطرح کرد و آن اینکه چرا بنگاههای کوچک و متوسط ما نمیتوانند بزرگ شوند؟ برای پاسخ به این پرسش نیاز به تحقیق و بررسی اساسی وجود دارد که بررسی من براساس چندین کتاب میگوید که این موضوع دغدغه رشد است؛ بنگاههای ایران بیش از آنکه دغدغه رشد داشته باشند، دغدغه ماندگاری دارند و بنابراین یکی از دلایل شرایط بیثبات اقتصادی ما است.
به گفته سرزعیم، مورد دیگر معمای کاهش و نبود تسهیلات سرمایه در گردش برای صنایع ایران است که دلیل آن قرارگرفتن پروژههای کمبازده در کنار پروژههای پربازده برای دریافت وام و تسهیلات است که این خود عاملی در مقابل رشد است. مورد سوم از نگاه این اقتصاددان هم نگاه حمایتی است که در ایران بازندهها را حمایت میکند. یک نگاه دیگر حمایت از برندهها است و تا زمانی که حمایت از بازندهها است رشد و توسعهای در بنگاهها کوچک و متوسط نخواهیم دید.
در بخش بعدی این میزگرد، حمید پاداش، معاون هماهنگی اقتصادی و زیربنایی معاون اول رییسجمهور هم به بیان نکاتی درباره شرایط کنونی پیشرانهای اقتصادی کشور پرداخت و گفت: چگونه گروههای کسب و کاری با تاکید بر گروههای کسب و کار خانوادگی میتوانند به رشد و توسعه اقتصاد کشور کمک کنند؟ این پرسش مهمی است و واقعیت این است که ما در بحث پیشران نمیتوانیم صرف به بحث و موضوع اشتغال توجه کنیم، اشتغال سرریز بحث پیشران است و پیشرانهای در واقع چتر حمایتی بر کسبوکاریهای کوچکتر و صنایع کوچک باشد و این نکته مهمی است.
پیشرانهای اقتصادی باید و میتوانند آینده اقتصاد ایران را بدون دولت پیش ببرند و دولتهای تنها نقش تسهیلساز را برعهده داشته باشد. به این موضوع که چگونه پیشرانها میتوانند توسعه اقتصاد را بدون دولت پیش ببرند باید بیش از این پرداخته شود.
سند توسعه صنعتی در حال تدوین است
علی اوتارخانی، رییس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی هم گفت: پیشتر رییسجمهور در جلسه با کارآفرینان از ضرورت ایجاد سند و برنامه صنعت سخن گفت و تاکید کرد که باید این برنامه و سند ایجاد شود. او ادامه داد: این سند اکنون در حال اجراییشدن است آنهم در تدوینی متفاوت و با همکاری خود تولیدکنندگان و کارآفرینان. او تاکید کرد که هدف دولت توسعه اقتصادی پایدار و ثبات اقتصادی است که این هدف بدون کمکگرفتن از تولید امکانپذیر نیست.
توزیع رانت و ارزپاشی بلای اقتصاد ایران
سخنران بعدی این نشست هم یونس ژائله، مدیرعامل فعال اقتصادی بود که با اشاره برخی تجارب خود در حوزه تولید گفت: ما در طی ۴۴ سال گذشته مدام رانت توزیع کردیم در حوزههای مختلف و الان شرایط به چنین وضعیتی رسیده است درعین حال که نیاز است شرکتهای جهانی بسازیم که برای اقتصاد کشور توسعهآفرینی کند. وضعیت سرمایهگذاری ما در دنیا بهشدت ناچیز است و اصلا قابلتوجه حتی نسبت به همسایگان هم نیست. او ادامه داد: ما در کشوری زندگی میکنیم که به انحای مختلف سرمایهها را هدر میدهیم. ما میتوانیم حداقل چندین زنجیره تولید کنیم که زمینه را برای توسعه و بزرگ کرد اقتصاد ایران فراهم کنند. پس از این مرحله و دیدن نتیجه میتوان بقیه مراحل را پیش برد.
مرتضی سلطانی، دیگر فعال اقتصادی هم با بیان اینکه همه سرمایه تمام بنگاههای بزرگ ما یک درصد سرمایه یک مگاپروژه در سطح دنیا نیست و توجه به این نکته مهم است، گفت: همه میدانیم توانمندیها و شرایط سرزمینی ما برای تولید بینظیر است اما چه میشود که این همه برند و بنگاه از بین میروند؟ الان شرکتهای خودروسازی ما در حال ورشکستگی است و راهکار مسوولان این است که اینها را بازخرید کنیم درعین حال که باید و ضروری است که یک بازنگری اساسی در این سیاستها رخ دهد.
او گفت: ۴۰ سال است مدام دنبال مقصر بیرونی میگردیم. ریشه بخشی از مشکلات بنگاههای ما از بیرون است اما بخش عمده در درون خود بنگاه است و نمیتوان این موضوع را انکار کرد. سلطانی گفت: در این سالها بارها ارزپاشی شکل گرفت و افرادی بزرگ شدند بدون اینکه از خود بپرسند چگونه بزرگ شدند و بعد هم اجازه ورود به افرادی که دانش دارند هم نمیدهند.
خلأ استراتژی صنعتی برای ورود به بازارها
معاون سازمان توسعه تجارت هم در میزگرد «تجارب جهانی درباره پیشرانهای اقتصاد مولد»، در اظهاراتی گفت: راه ورود به بازارهای جدید جز از طریق حمایت از پیشرانهای اقتصادی نیست؛ ما الان در سازمان توسعه تجارت خلأ چنین استراتژیهایی را حس میکنیم. اگر بتوان این پدیده را درست تبیین کنیم به نتایجی برای برون رفت از وضعیت کنونی دست خواهیم یافت.
علایی طباطبایی، ادامه داد: در حال حاضر محصولات پایه معدنی، نفتی و کشاورزی عمده صادرات کشور را تشکیل میدهند. آیا توانمندی کشور همین مقدار است؟ بنده معتقدم که در حوزههای بسیاری حرف برای گفتن داریم و صنعت داخلی کارآمدی داریم اما در بحثهای پیرامون صادرات اصلا مناسب عمل نکردیم. رویکرد ما فعال نیست و صادرات ما را افراد طبق برنامه وخواست خود شکل میدهد.
به گفته این صاحبنظر اقتصادی، همگرایی در بخش صنعت وجود ندارد و نه تنها همگرایی نداریم بلکه به صورت واگرا عمل میکنیم. من هیچ صنفی را تاکنون ندیدم که برنامه ثابت برای صادرات داشته باشند. راهبرد کشورهایی همچون کرهجنوبی و ژاپن این است که هیچ شرکت صادرکنندهای حق ورود به بازارهای جهانی را ندارد و باید با برند مشخص حضور پیدا کرد.
به گفته وی، شرکتهای متعددی در حوزه خودروسازی در کرهجنوبی وجود دارد اما تنها دو شرکت پیشرو هستند زیرا استراتژی مشخص را پیروی میکنند. ما چقدر باید هزینه دهیم تا درک کنیم که به صورت جمعی حرکت کنیم. در برخی از حوزهها اگر بخواهیم که از ابتدا شروع کنیم باید در نقطه زیر صفر قرارگیریم.
دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران هم در اظهاراتی گفت: از بین ۹۰ هزار واحد تولیدی کشور، فقط سه هزار واحد بالای ۱۰۰ نفر کارکن و کمتر از ۱۰۰ به بالا یک هزار نفر کارکن دارند و همین تعداد کم پیشرانها سهم عمده بازار را در اختیار دارند. بنابراین ما به دنبال آن هستیم که در هر صنعت و هر زمینه دستکم پنج واحد پیشران وجود داشته باشد تا ضمن انجام تولید انبوه، فضا انحصاری نشود. او گفت: امروز شرایط به گونهای است که بزرگ شدن برای واحدها سخت بوده و کار کردن را برای این واحدها را دشوار میکنیم و این خطر بزرگی است.
حمیدرضا غزنوی ادامهداد: این مساله الگوی نامناسبی ارایه کرده و تا امروز یک الگوی موفق ارایه نکردهایم و این مسائل و رفع معضلات باید در برنامه هفتم توسعه دیده شود. به گفته او، نگاهی به بخش برنامهریزی وزارتخانهها حاکی از وجود برنامههای متعدد چاپ شده و ابلاغی است. باید استراتژی صنعتی تدوین و در یک بخش حقوقی تصویب شود که به عنوان ضمانت اجرایی آن خواهد بود.
در ادامه ابراهیم سوزنچی، استاد دانشگاه شریف هم عنوان کرد: در شرایطی که چین و کره جنوبی را به عنوان دو کشور موفق قبول داریم باید تمامی اقدامات این دو کشور را بررسی و زیر ذره بین قرار دهیم تا نسبت به اقدامات آنها نیز الگوبرداری صحیحی داشته باشیم.
مدیرکل دیپلماسی اقتصاد مقاومتی وزارت امورخارجه هم در اظهاراتی گفت: حمایت از بخش خصوصی و پیشرانهای اقتصادی در کشورهای دیگر عملی شده و از قانون و لایحه مدت زیادی است که عبور کردهاند. در این کشور گوش شنوا برای پذیرفتن صحبتهای بخش خصوصی وجود دارد.
علی چگینی، افزود: ما به عنوان بخش دولتی کاردار بخش خصوصی هستیم. رهبر انقلاب فرمودند که اقتصاد را مردمی کنید. دولت نباید مانعی در کار تولید باشد و ما به یک مفاهمه ملی در این خصوص نیاز داریم. ما دیگر نمیتوانیم اقتصاد کشوری مثل آفریقای جنوبی را نادیده بگیریم. ۱۹۷۹ حجم اقتصاد هند و ایران برابر بود اما هماکنون صحبت از ۵ تریلیون دلار است.
چگینی، همچنین با بیان اینکه الگوی «چین، هند، ترکیه، کرهجنوبی و غیره» شاید تماما به درد ما نخورد اما نقشه راهی را برای ما مشخص میکنند، بیان کرد: متاسفانه بخشهای اقتصادی کشور همگرایی لازم را ندارند و همدیگر را نمیشناسند. مجمع کارآفرینان ایران باید گسلهای ایجاد شده را درمان کند و بداند که راهحل داخلی دارد.