تاثیر سدهای متعدد بر محیط زیست با نگاهی اشتغالمحور
علی قنادی اسلامی
دریاچهها و حوضهای مرده پیامد ساخت سدهای متعدد بر روی هر رودخانهای میباشد که از توان و ظرفیت آن رودخانه بیشتر است. در طول تاریخ، بشر برای تامین آب خود در فصول کمبود آب، سعی در ساخت سدهایی برای نگهداری آب میکرده است.
زمانیکه تعداد سدهای ایجاد شده بر روی یک رودخانه نسبت به میزان آورد سالانه رودخانه مناسب نباشد در اینصورت در زمانهایی که کاهش بارش داشته باشیم یا بدلیل تغییرات اقلیمی دریاچههای پشت سد بهدلیل کثرت زیاد و تبخیر بالا عملا به دریاچههایی نیمه زنده و در مواردی مرده تبدیل میشوند و اینکار علاوه بر اینکه باعث اتلاف منابع مالی زیادی (برای ساخت سد) شده است، سبب تاثیرات مخرب بر روی محیط زیست و پایین دست سدها هم خواهد شد. و نکته مهمتر ماجرا اینکه امکان استحصال و برداشت موثر آب از پشت سدهای متعدد بسیار کمتر از مقدار ظاهری خواهد شد و حجم آب پشت سد بیشتر شامل رسوبات و گل و لای خواهد بود که نباید در آمارحجم مفید آورده شود. (متاسفانه بازی با آمار در حوزههای مختلف همیشه وجود داشته است.)
تاثیر سدهای زیاد روی کشاورزی آبی چیست؟
ارزش اقتصادی فعالیتهای آبی اهم از سدسازی و انتقال آبی، در مقایسه با میزان درآمد حاصل از فعالیتهای آبی چقدر است؟
آیا بدون درنظر گرفتن میزان سود و زیان واقعی هر فعالیت اقتصادی میتوان از آن دفاع یا آن را رد کرد؟ آیا این محاسبات بهصورت واقعی و همهجانبه در کشور انجام میشود؟ چرا سدسازی در کشورهای فاقد مدیریت همهجانبه، با مشکلات زیست محیطی زیادی روبرو میشود؟ امروزه سدهای زیادی بر روی رودخانهها با آب محدود احداث شده است که بهدلیل کم شدن دبی آب در سالهای خشک، منجر به شوری آب پشت سد و در نتیجه شور شدن خاک در هنگام آبیاری زمینهای کشاورزی در پایین دست سد میشود.
همچنین یکی از معضلات زمانی است که از سد برای مقاصد نیروگاهی و تولید برق استفاده میشود زیرا وقتی میزان آب کم باشد و این میزان کم پشت چند سد تقسیم شوند عملا راندمان نیروگاههای آبی و تجهیزات آنها میتواند دچار مشکل شوند. و هزینههای نگهداری تجهیزات نیروگاهی سد نیز بالا میرود.
ما در کشور با ساخت سدهای متعدد و نیز انتقال آب حوضه به حوضه عملا در حال انتقال بحرانهای مختلف آبی، اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی از یک منطقه به منطقه دیگر و نیز از امروز به زمان دیگری هستیم.
ما نمیتوانیم مشکلات ایجاد شده را فقط به تغییرات اقلیمی ربط دهیم بعبارت دیگر برخی از شاخصهای آبی در هر سرزمینی مستقل از افراد و انسان میباشد (تقریبا میتوان گفت بارش باران مستقل از افراد میباشد اگر گرمایش جهانی را نادیده بگیریم) ولی برخی دیگر نیز وابسته به انسان و زندگی بشری است (همچون میزان مصرف و تقاضای آب) اما در عمل تاثیرات شاخصهای وابسته به انسان بمراتب موثرتر و مخربتر برای محیط زیست میباشد.
استفاده از سدهای زیاد در سرزمینهای کمبارش و کمآب همچون بستن گاری جلوی اسب است که نتیجهای فاجعهبار به همراه دارد. (تبخیر بالا از سدهایی با عمق کم و مساحت زیاد همواره یکی از مشکلات و پیامدهای سدسازیهای بدون محاسبه همهجانبه است)
در گذشته بشر بهدلیل عدم امکان تامین آب برای مقاصد آشامیدنی و نیز کشاورزی در فصول خشک و کم بارش سال، از سدسازی برای ذخیره آب برای آن فصول استفاده میکرد ولی در کشورهای توسعهیافته هیچگاه به سازهها و سدسازیها به عنوان یک صنعت پولساز چشم طمع دوخته نشد. (برعکس برخی کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعهیافته)
مصرف آب بیشتر از چهل درصد از آبهای تجدیدپذیر (مطابق شاخص سازمان ملل) عملا یکی از پیامدهای ساخت سدهای متعدد بر روی یک رودخانه میباشد.
هدایت کردن آبهای حاصل از بارش باران در مناطق مختلف بسمت سدهای احداث شده عملا باعث خشکی و کمآبی بخشهای پایین دستی و حتی بالا دستی شده و بر کیفیت خاک در پایین دست تاثیرات منفی زیادی خواهد گذاشت و در نهایت باعث کاهش پوشش گیاهی خاک و شوری و فرسایش شدید خاک شده و عملا کیفیت شیمیایی خاک را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
این مشکلات در نهایت میتواند منجر به تغییرات میکرو اقلیم گردد. (بهطور حتم بیابانزایی یکی از چالشهای اصلی آینده کشور خواهد بود) در کشورهایی که به سدسازی از نقطه نظر سازهای به دیده اشتغال زایی مینگرند (اشتغال سازهمحور)، نشان از ناآگاهی عمیق نسبت به فاجعه زیست محیطی در آن کشورها میباشد. و مشخص میکند که این کشورها مدیریت منابع آبی و اشتغال زایی در بخش آب را فقط در ساخت و گسترش سازهای سدها تعریف میکنند و هیچ درکی از مدیریت واقعی منابع آبی ندارند. نفی مکرر کمبودها و چالشهای حکمرانی آبی در دهههای گذشته باعث شد تا ما را از فهم حقایق حکمرانی آبی محروم کند و امروزه شاهد پیامدهای مخرب آن هستیم. ما با ساخت سدهای بیشتر از ظرفیت در کشور، عملا حجم آبهای زیر زمینی که همان حساب پس اندازه آبی بلندمدت در کشور است را نیز از بازیابی و احیا محروم کرده، در حالی که با سرعت زیادی آن را مصرف کردهایم.که یکی از دلایل عدم بازیابی آن وجود همین سدهای متعدد در کشور است.
ما نیاز به ایجاد زبان مشترک بین دوستداران طبیعت و طرفداران توسعه اقتصادی کشور داریم و نباید منافع برخی افراد و گروهها باعث این تضاد و درنتیجه به مخاطره افتادن محیط زیست و منابع آبی و داراییهای طبیعی کشور شود. (اّب یک کالای تجاری نیست بلکه یک سرمایه و دارایی طبیعی است) متاسفانه مدیران ما در کشور بیشتر توصیفگرای وضع موجود با بیان مثبت هستند درحالی که باید تحلیلگرای وضع واقعی موجود در برهههای زمانی متفاوت باشند تا امکان اصلاح در زمانهای مختلف میسر باشد و راه انتقاد و بهبود بسته نشود.
سرکوب حکمرانی یا نبود حکمرانی صحیح آبی عملا مساوی با نابودی محیط زیست است.
یکی از نکات قابل تامل و عجیب اینکه در ایران، میزان عملکرد و سرمایهگزاری خالص آبی برای منابع آب زیرزمینی شدیدا منفی بوده در حالی که برای آبهای سطحی بدلیل ساخت سدهای متعدد، میزان سرمایهگذاریها بهرغم عملکرد و راندمان منفی آن، مثبت میباشد زیرا با سدسازی زیاد عملا باعث عدم احیا آبهای زیرمینی شدهایم درحالی که بیشترین فشار مصرف روی منابع آب زیرزمینی میباشد. استراتژی ما در قبال این موضوع پیامدمثبتی برای آبهای سطحی نخواهد داشت و فقط برای مدتی میتواند اشتغالزایی موقتی در زمان ساخت سازه سدها ایجاد نماید. آب پشت برخی سدها با غلظت املاح بالا، وقتی برای کشاورزی استفاده میشود در چند ده سال آینده بهدلیل گرفتگی خلل و فرج خاک ناشی از رسوبات مختلف سولفاتی و گچی، میتواند باعث مسدودی کامل آن خلل و فرج که لازمه هر خاک حاصلخیز و مناسب میباشد، گردد و عملا زایایی خاک را برای همیشه ازبین میبرد.
بهعبارت دیگر اگر هدف از ساخت سد در مناطق خشک و نیمه خشک و کم بارش و با شدت تبخیر بالا، استفاده برای مقاصد کشاورزی باشد کاملا اشتباه بوده زیرا در درازمدت میتواند منجر به شوری آب، شوری خاک در پایین دست، نازایی خاک و بهطور خلاصه نابودی خاک گردد. (برخی املاح آب در پشت سدها میتواند در خلل و فرج خاک پایین دست نفوذ کرده و پس از تبخیر میتواند برای همیشه خلل و فرج خاک را مسدود کنند. یادمان باشد که امروزه در دنیای دیجیتالی و با وجود فناوریهای مختلف رسانهای هرگز نمیتوان ناکارآمدیها و ضعفهای مدیریتی موجود در یک کشور را مخفی نگه داشت .
پیامدهای اشتغال سازه محور بر روی داراییهای طبیعی و تمام شدنی میتواند در دهههای بعد با سیلی محکمی از طرف طبیعت پاسخ داده شود.