بابک زنجانیهای جدید به زودی ظهور میکنند
ماههای پایانی سال را میتوان فصل بودجه نامید؛ فصلی که دخل و خرج یکسال آینده کشور و لااقل نقشهراه آن را مشخص میکند. در این فصل، هر دستگاه، وزارتخانه، نهاد و کلا هر صاحب ردیف بودجهای تلاش دارد سهم خود را بیشتر کند.
به گزارش اعتماد، غلامرضا تاجگردون از نمایندگان پیشین مجلس درباره بودجه صحبتهای مهمی انجام داده که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید:
- دخل و خرج به هم نمیخورد و اصطلاحا با هم تراز نمیشوند. خرج و برج ما خیلی بیشتر از دخلمان میشود. اقتصاد خوب کار نمیکند. چون اینها با هم نمیخوانند این بودجه همیشه با یک ابهام روبهرو است. معمولا هم به خاطر اینکه در پایان لایحه بودجه این دو عدد باید با هم مساوی باشند، مجبورند یکی را کم و دیگری را زیاد کنند و شما متوجه نمیشوید چه اتفاقی میافتد. میگویید مگر میشود من این میزان نفت بفروشم و این میزان مالیات بگیرم، میگویند تصویب کنید یک طور جلو میرویم تا ببینیم چه میشود. معمولا در هزینهها کمشماری میشود و در منابع بیششماری. یعنی چون میخواهیم اینها را با هم جور کنیم و در تعادل باشد در منابع درآمدی آب میریزیم و در هزینهها هم برخی هزینهها را نشان نمیدهیم.
- مالیات کسبه را عملا مردم پرداخت می کنند. یعنی من قیمت جنسم را بالا میبرم که بتوانم مالیات را بپردازم. باز هم منِ مصرفکننده دارم مالیات را پرداخت میکنم.
- با روش مالیات بستن امروز، اصطلاحا شیره یا توانمندی اقتصاد دارد کشیده میشود. اگر میل نهایی به مصرف خیلی بالا برود، یعنی میل نهایی به پساندازتان پایین میآید و اگر پسانداز پایین بیاید یعنی سرمایهگذاری کمتری میکنید . اگر سرمایهگذاری کمتری بکنید یعنی رشد کمتر و در چرخ بعدی پول کمتر که به این شیره اقتصاد میگویند. حال شما هر قدر مصرف را بالا ببرید قسمت کار پایین میآید. به همین خاطر شما باید تلاش کنید که این میل نهایی به پسانداز را افزایش بدهید. با این شیوه مالیات این بخش آسیب میبیند و عملا شیره اقتصاد را میکشد.
- عدد فرار مالیاتی به اشخاص معمولی برنمیگردد. فراریان مالیاتی حتما به یک جا یا یک نفر وصل هستند یا خیلی باهوشند که میتوانند کالا را به این شکل وارد کنند یا به یکسری حلقهها وصلند که میتوانند کار کنند. برخی خصولتیها این شرایط را دارند. باندهای سنگینی هستند که تمامی روشها را در بدنهها دارند. از گمرکات بگیرید تا سازمان مالیاتی و شرکتهای صادرات و وارداتی به خصوص این سالها که تهاتر بین صادرات و واردات خیلی اتفاق میافتد.
- اختیار دادن به بعضی از سازمانها و حتی افراد برای فروش و صادرات نفت یکی از مراکز اصلی فساد در آینده است. بابک زنجانی درست است که یک پدیده بود، اما یک روش نانوشته را اجرا کرد که ما الان آن روش را نوشتیم و داریم آن را قانون میکنیم. در تهاتر کالا شما یک پیمانکار هستید و مثلا میخواهید آزادراه یا قطار برقی تهران ـ مشهد را بکشید. میگویند یک میلیارد دلار، بعد میگویند: «پول نداریم و 30درصد را به شما نفت میدهیم؛ آن هم متناسب با قیمت روز؛ صورت وضعیتتان را که بدهید به شما نفت میدهیم.» خب آیا پیمانکار فروختن نفت را بلد است؟ خیر؛ اما یک گروههایی فروش نفت را بلد هستند. یک گروه شرکت نفت است که این شرکت هم خودش درگیرِ همان یک میلیون بشکهای است که باید بفروشد. پس افراد دیگری غیر از شرکت نفت وجود دارند که افرادی حرفهای هستند. حال به کجا وصلند ما کاری نداریم، ولی به هر صورت کار را بلدند. میگوید من نفت شما را میگیرم و در ونزوئلا میفروشم؛ قیمت رسمی 80 دلار است و من میتوانم 70 دلار بفروشم. پس 10 دلار این وسط میرود. بعد میگوید من راحت بیمه نمیشوم پس باید برای بیمه اینقدر بالاتر هزینه کنم؛ بعد میگوید پولش را میخواهی یا جنس؟ میگوید پولش را که بیاوری بهتر است، میگوید پولش را بیاورم ریسکش این میزان است، پس جنسش را بیاور. میگوید چه جنسی میخواهید بیاورید؛ من از برزیل گوشت میخواهم، میگوید مثلا میتوانم کیلویی 10 دلار بیاورم. واقعیتش چند است؟ 8 دلار. با چه کشتیای میخواهی بیاوری؟ و... یکباره میبینید نفت 85 دلاری میشود 55 دلار. این 30 دلار گیر پیمانکار نمیآید، بلکه در این وسط به گروههایی خاص میرسد.
- بابک زنجانی چه کار کرده بود؟ او همین کار را میکرد، فقط یک نفر بود و عدد بالا در یک جا مشخص بود. الان این عدد پخش میشود.هیچ وقت آستان قدس یا پیمانکار جاده فلان که نمیرود نفت بفروشد، اینها همه جمع میشوند و به یک نفر میدهند و میگویند برو تو نفت را بفروش. در چه شرایطی؟ شرایط تحریم. اینکه میگوییم هزینههای تحریم هزینههای پنهانی هستند یکی از مواردش همین است. همه هم این را میدانند.
- من خودم در مجلس بودم این تهاتررا تصویب کردیم. اما آن زمان یک موردی را برای یک موضوع خاص تصویب کردیم، اما دو سال دیگر عام و برای همه میشود.
- سال اولی که این موضوع اجرا شد، در بخش دفاع دولت نمیتوانست تعهداتش را پاسخ بدهد. وزارت دفاع حرفی منطقی داشت و میگفت من 10 یا 50 واحد پتروشیمی دارم که اینها میتوانند تولید کنند. من برای شما اسلحه تولید کردم و به ستاد کل، ارتش و... دادم و الان دولت نمیتواند طلب من را بدهد. پس به اندازه این طلب به من خوراک بدهید، من صادر می کنم، پولم را برمیدارم. این حرف منطق دارد. دولت میگوید به اندازه یک میلیارد دلار به شما بدهکار هستم و به این میزان به قیمت روز به شما خوراک میدهم، بابت این صورتحساب را از خزانه بردارید و طلبتان صاف میشود. به چه کسی میدهند؟ به وزارت دفاع. وزارت دفاع چه دارد؟ 40درصد پتروشیمیها و پالایشگاهها متعلق به خودش است. در نتیجه آنجا تولید و صادر میکند، پولش را برمیدارد و در حساب و کتاب هم نه رانت است و نه مابهالتفاوت قیمت. اینجا که بخور بخور ندارد. اما اگر فلان پیمانکار که نه پتروشیمی دارد، نه خودش صادرکننده است و نه واردکنندهف داستان طور دیگری می شود.بخشی که متعلق به نهادهای نظامی است و خیلیها به آن حمله میکنند، به نظرم سالمتر از بقیه کار میکنند.
- فساد در جایی اتفاق میافتد که دلالها این وسط میآیند و شما آنها را نمیشناسید. البته میشناسید اما میگویند قانون گفته چون من پیمانکارم و حواله 100هزار بشکه را دارم که بالاخره یکی را در دوبی یا جای دیگری پیدا کرده و صادر میکنم. اینجا منافع کشور آسیب میبیند.
- آدم چرا باید کاری کند که میداند در آن فساد هست. در اصل موضوع مدام مقاومت میکنیم و برجام و FATF را نمیپذیریم و از این طرف برای این کارها لایحه میدهیم.
- شاید اشکال از ما بود که آمدیم این روشها را خلق کردیم تا مشکل را حل کنیم، اما به آن اضافه شد. هر کسی آمد موردی را به آن اضافه کرد. در بودجه هم همین است، هر کسی میآید معتقد است که قلابش باید بگیرد.
- قاعده مجلس لابی است و هر کاری که بخواهید در مجلس بکنید، باید لابی کنید که یکسری افراد را روی هدفی که دارید توجیه کنید . در لابی بستگی دارد که این لابی برای کار خوب باشد یا بد، تا جایی که کار خوب باشد قاعده مجلس است، اما گاهی اوقات (ربطی به این مجلس هم ندارد) مناسباتی در مجالس اتفاق میافتد که طرف برای اهداف سیاسی، صنفی، شخصی و منطقهایاش لابیهایی را انجام میدهد و آن هدفش را به نتیجه میرساند. این به مرور خیلی زیاد شد. قبلا در مورد یکی، دو موضوع مهم این لابیها اتفاق میافتاد، قبلش فراکسیونها مینشستند و صحبت میکردند.
- لابی کاش سیاسی باشد؛ اتفاقا من برای لابیهای سیاسی خیلی ارزش قائلم، چون ناشی از یک نوع تفکر است که اگر نتیجه غلط گرفتید، بیانگر این است که آن جریان سیاسی دارد غلط فکر میکند و میتوانید آن را مورد مواخذه قرار دهید. اما لابیهایی که نمیدانید عامل آن چه کسی و از کجاست، چه کسی را پسفردا مواخذه کنید؟ آن لابیها برای کشور بسیار خطرناک هستند.
- چندی پیش نایبرییس مجلس جناب آقای نیکزاد گفتند که 10 استیضاح روی میز است که این خیلی بد است. شما اصلا نمیدانید در مورد چه چیزی استیضاح اتفاق میافتد و اصلا رویکرد مجلس چیست؟ مثلا من نماینده یک شهر هستم اگر بخواهم یک دستگاه امآرآی بگیرم، این شهر باید 100 یا 200 هزار نفر جمعیت داشته باشد، اما شهر من 20هزار نفر جمعیت دارد، برگه استیضاح را امضا کردم. یک حواله امآرآی به من میدهند. یا 20 سال است که ما میگوییم مجوز دانشگاه جدید علوم پزشکی ندهید؛ یکباره با دانشگاه علومپزشکی موافقت میکنند. معتقدم وزرایی که روی حرفشان محکم بایستند، در هیچ استیضاحی رای نمیآورند. هر وزیری به سمت لابی باج دادن رفت، هم از آن ناحیه ضربه میخورد، هم از درون وزارتخانهاش و هم در مجلس.
- به نظرم قیمت حاملهای انرژی را بالا نمیبرند. یعنی نمیتوانند بالا ببرند؛ بحرانهایی وجود دارد. بالاخره به جای حامل انرژی، اوراق و مسائلی از این دست را بالا میبرند. تازه من اگر جای دولت بودم سال آینده قیمت بنزین را پایین میآوردم. چرا؟ به خاطر اینکه مردم ناراحتند. مردمی که ناراحتند باید پاسخ مثبت به آنها داد نه اینکه به آنها فشار آورد. اصلا کل حکومت و ما برای چه زنده هستیم؟ مگر یک حکومت جز رضایت مردم دنبال چیز دیگری هست؟ من الان 20 درصد مالیات بنزین میگیرم، 20 درصد 3 هزار تومان 600 تومان است، یک عددی میشود.
- همین تهاتر است که یک رانت است... رانت فیالذات بد نیست، توزیع رانت است که بد است. برای همین روی نحوه توزیع تاکید میکنم. سوبسید رانت است، اما رانتی که گیر همه میآید. میگویم رانتی که میخواهید این وسط اتفاق بیفتد، اشکالی ندارد، اما به شرطی که عموم مردم را در بر بگیرد، منطقی است. نمیگویم منطقی است یعنی موضوع بدی نیست. این رانت ایرادی ندارد. اما آن که رانت را انجام بدهد و گیر 10 نفر بیاید نه خدا خوشش میآید و نه خلق خدا.