وضعیت نابسامان صادرات در حوزه انرژی
وضعیت نابسامان صادرات ما در صنایع مختلف به خوبی مشخص است. بهطور مثال، محصولات صادراتی کشور در صنعت پتروشیمی به دلیل تمرکز بر خامفروشی، گرفتاری در تله انرژی مجازی و عدم توسعه زنجیره ارزش وضعیت خوبی ندارند. ارزش بسیار پایین و حدود 360 دلاری محصولات صادراتی کشور در هر تن و در مقابل رسیدن میزان سرانه واردات به ازای هر تن به بالای 1800 دلار نشان از وضعیت بسیار بد ارزش افزوده بالای واردات نسبت به خامفروشی اقلام صادراتی کشور دارد.
به گزارش خبرنگار «تعادل» صنعت فولادی کشور نیز با وجود اینکه از وضعیت بهتری نسبت به صنعت پتروشیمی برخوردار است اما شرایط مساعدی ندارد. گرفتاری در تله انرژی مجازی و عدم توسعه زنجیره ارزش از مشخصات این صنعت به شمار میرود. بهطور مثال، ورقهای فولادی که محصولات با ارزشافزوده بالا در زنجیره فولاد هستند و توسعه تولید آنها از خامفروشی جلوگیری خواهد کرد، وضعیتی شبیه به خام فروشی دارد.
در ۱۰ سال گذشته با وجود توسعه زیرساخت تولید ورقهای فولادی در کشور، میانگین واردات انواع ورقهای فولادی ۱.۵ میلیارد دلار و میانگین صادرات آنها حدود ۶۰۰ میلیون دلار بوده است. به این ترتیب، درحال حاضر ورقهای فولادی با ارزش افزوده بیشتر وارد و محصولات با ارزش افزوده کمتر صادر میشود.
شرایطی که در بالا توضیح دادیم لزوم چارهاندیشی برای برون رفت از وضعیت فعلی را برایمان مشخص میکند. در این ارتباط نظرات علی صالحی یک کارشناس حوزه انرژی را جویا شدیم که در ادامه میخوانید.
در بخش صنعتی، شرکتهایی از یارانه
انرژی استفاده میکنند که میتوانند محصولاتی تولید کنند و آنها را بفروشند یا صادر کنند
صالحی ضمن تأیید این موضوع که بررسی سبد وارداتی و صادراتی کشور نشان میدهد که ما در تله صادرات انرژی مجازی گیر افتادهایم و ارزش محصولات صادراتی مان بسیار کمتر از ارزش اقلام وارداتی کشور است، به خبرنگار «تعادل» گفت: اعطای یارانه انرژی به صنایع با بخش خانگی تفاوت دارد. زیرا در بخش صنعتی، شرکتهایی از یارانه انرژی استفاده میکنند که میتوانند محصولاتی تولید کنند و آنها را بفروشند یا صادر کنند.
وی افزود: بنابراین، از این رانت انرژی استفاده تجاری میشود. نکته مهم این است که این صنایع بهشدت به رانت خوراک وابسته هستند و بدون آن نمیتوانند به حیات شان ادامه دهند. وی بیان کرد: یارانه انرژی باعث شده است که خام و نیمه خام فروشی برای صنایع پتروشیمی، فولادی و... سودآوری داشته باشد و آنها انگیزهای برای توسعه زنجیره ارزش محصولاتشان نداشته باشند. صالحی در ادامه گفت: شواهد نشان میدهد که در دنیا کشورهای مختلف از سیاستهایی مانند اعتبار مالیاتی بهره بردهاند و سهم بنگاههای اقتصادی در سرمایهگذاری در بخشهای تحقیق و توسعه را افزایش دادهاند.
وی عنوان کرد: در کشور ما نیز این سیاستها اثرگذار خواهد بود و نیاز است بخشهای خصولتی و خصوصی از مشوقهای مالیاتی بهره مند شوند تا به سمت توسعه زنجیره ارزش بروند. در این راستا میتوانیم از برنامههای مختلفی استفاده کنیم. مثلاً میتوانیم فاکتور سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه صنایع را به عنوان یکی از عوامل بررسی عملکرد مدیران شرکتها در نظر بگیریم.
وی میگوید: بهطور کلی، کاهش ریسک سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه توسط دولت باید در دستور کار باشد. از طریق طرحهایی مانند اعطای یارانه انرژی به واحدهایی که به توسعه زنجیره ارزش میپردازند، میتوانیم برای تحقیق و توسعه در صنایع انگیزه ایجاد کنیم. وی افزود: تجربه ثابت کرده است که اعطای هدفمند یارانه به صنایع و استفاده از مشوقهای اینچنینی توانسته است شرکتها را به سمت توسعه زنجیره ارزش محصولاتشان سوق دهد. مثلاً طی سالهای 93 تا 98 شاهد بودیم که اختصاص خوراک به پالایشگاهها از طرف وزارت نفت منوط به کیفیسازی محصولات شد و نتایج خوبی به دست آمد.
این کارشناس انرژی با اشاره به این موضوع که برخی سیاستگذاریها به منظور تشویق صنایع و شرکتها به توسعه زنجیره ارزش محصولاتشان و بهینهسازی مصرف انرژی مورد نیاز است، تصریح کرد: استفاده از سیاستهایی مانند اعتبار مالیاتی به منظور سوق دادن صنایع به سمت توسعه زنجیره ارزش محصولاتشان اثرگذار خواهد بود. اقدامات معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری نیز در راستای حمایت از تولیدات بار اول میتواند در توسعه زنجیره ارزش محصولات موثر باشد.
وی ادامه داد: این اقدامات برای تقویت بخش تحقیق و توسعه در صنایع کشور لازم است اما شرط کافی نیست. این اقدامات به تنهایی نمیتوانند تولیدکنندگان را به سمت توسعه زنجیره ارزش محصولاتشان سوق دهند. لازم است اصلاحات اساسیتری صورت بگیرد و همزمان این طور سیاستها مانند اعتبار مالیاتی که مشوقهای خوبی به شمار میروند، مدنظر باشد.
صالحی خاطرنشان کرد: دلیل اصلی که به عدم توسعه زنجیره ارزش محصولات منجر شده این است که انرژی با قیمت بسیار پایین در اختیار صنایع قرار میگیرد و آنها با صادرات مواد خام و نیمه خام سود میکنند.
وی تصریح کرد: بنابراین، دلیلی برای توسعه زنجیره ارزش محصولاتشان و تقویت بخش تحقیق و توسعه خود نمیبینند. اگر این موضوع اصلاح نشود و انرژی با قیمت یارانهای در اختیار صنایع قرار بگیرد، ممکن است با مشوقهایی مانند اعتبار مالیاتی برخی از صنایع به سمت توسعه زنجیره ارزش بروند و برخی دیگر هم به این سمت نروند. زیرا در شرایط فعلی همچنان خام و نیمه خام فروشی برایشان سود دارد.
وی در ادامه گفت: هیچ شکی نیست که حمایت از تولیدات بار اول، سیاست اعتبار مالیاتی و دیگر طرحهای حمایتی و تشویقی مثبت و اثرگذار هستند. اما اگر در کنار این روشها از روشهای تنبیهی استفاده نکنیم، نمیتوانیم امیدوار باشیم که این طرحها اثرگذاری زیادی داشته باشند. اگر قرار است به شرکتها اعتبار مالیاتی بدهیم و آنها را به سمت توسعه زنجیره ارزش سوق دهیم، حتماً در کنار این روش تشویقی باید به صنایع اعلام کنیم که اگر محصولات را به صورت خام صادر کردند، با چه تنبیهاتی مواجه میشوند.
وی در پایان اظهار کرد: از طرف دیگر، برای اینکه شرکتها واقعاً انگیزه داشته باشند که از مشوقهای مالیاتی مثل اعتبار مالیاتی بهره ببرند، باید سیاستهای قیمتی را به اجرا بگذاریم تا برای صنایع صرفه اقتصادی نداشته باشد که خام فروشی کنند بلکه توسعه زنجیره ارزش برایشان سودآور باشد.