حضور موثر بخش خصوصی در بازاریابی بینالمللی نفت خام
نفت یکی از پرکاربردترین و همزمان گرانترین مواد معدنی است که از قدیم تا حال به نماد ثروت و قدرت کشورهای تولیدکننده آن تبدیل شده است. ایران نیز به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان، باید به دانش و تجربه بسیاری دست پیدا کرده باشد. با این حال، بسیاری از روشهای برتر در فروش نفت، به ویژه در این روزهای اقتصاد جهانی نیاز دارند تا دیدگاههای جدیدی بهبود یابد.
به گزارش خبرنگار«تعادل» متنوع سازی مبادی فروش نفت خام و همچنین دخالت بخش خصوصی در فروش نفت به وسیله اوراق گواهی سپرده میتواند به طریقی بسیار موثر در افزایش فروش نفت و همچنین بازارهای فروش نفت خام ایران تأثیر بگذارد. این اقدام از سوی دولت و بخش خصوصی میتواند فراتر از اینکه اعتماد متقابلی بین آنها ایجاد کند، استفاده و بهرهبرداری از زیرساختهای نفتی کشور را با شفافیت بیشتری به کار گیرد.
با این کار، مشتریان به دنبال دسترسی به منابع نفتی باکیفیت و قیمت مناسب، به بسیاری از این مبادی فروش پیوند خواهند خورد. همچنین، بعضی از این متغیرها میتوانند بهطور مستقیم روند رشد اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار دهند. با حذف محدودیتهای مبادی فروش نفت، این فرصت برای توسعه بیشتر و بازگشت سرمایه به کشور وجود خواهد داشت. به علاوه، با متنوع سازی مبادی فروش نفت خام به وسیله اوراق گواهی سپرده میتوان سرعت بیشتری را برای طرفین فروش و خرید این ماده ارزشمند ایجاد کرد و انحصار فروش را از دست دولت خارج کرد.
این در حالی است که مزیت اصلی فروش نفت در اتاق شفاف بورس انرژی و از طریق اوراق گواهی سپرده نفت خام، علاوه بر حذف فسادهای فروش انحصاری نفت، امکان کاهش ریسک تحریم شدن مبادی فروش را نیز بهطور مناسبی افزایش خواهد داد. بهطور کلی فعالیتهای جدید در خصوص متنوع سازی فروش نفت و مشارکت بخش خصوصی در این زمینه میتواند به نحو شگرفی در افزایش فروش نفت و همچنین بازارهای فروش نفت خام ایران تأثیر بگذارد و در بلندمدت و برای اقتصاد کشور اثرات مثبتی داشته باشد.
در گواهی سپرده کالایی نفتی، به جای اینکه با استفاده از بازاریابهای داخلی و کارشناسان وزارت نفت به دنبال بازاریابی و یافتن بازارهای جدید باشیم، از طریق تعریف یک ابزار به جذب سرمایهگذاران میپردازیم و صاحبان گواهی سپرده خودشان به دنبال بازاریابی میروند. اگر میخواهیم بازار بزرگتری داشته باشیم، باید ابزارمان را بین المللی کنیم که باید با استانداردهای بینالمللی این ابزار را تعریف کنیم.
گواهی سپرده کالایی اولین ابزار ارزی کشور و یک ابزار استاندارد بینالمللی است که قابلیت اشتراک گذاری دارد. این ابزار از لحاظ حجمی شرایطی دارد که میتوانیم تا بیش از صد در صد نفت تولیدی را به صورت کاغذی بفروشیم. نه اینکه به صورت مستقیم در بازار گواهیاش کنیم و بفروشیم، بلکه از طریق ابزارها روی آن معامله انجام میدهیم. سرمایهگذاران روی این ابزار شروع به معاملات ثانویه میکنند و زمین بازی جدیدی ایجاد میشود که هر کسی بنابر سیاستها، ریسکها و حجم سرمایهگذاری از طریق چندین روش میتواند به حوزه نفت کمک کند.
در ادامه با دو تن از کارشناسان بازار سرمایه پیرامون اهمیت مدل جدید فروش نفت خام از طریق اوراق گواهی سپرده و از انحصار خارج شدن فروش نفت خام گفتوگو کردیم که خواهید خواند.
هومن عمیدی، کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه ما یک کشور نفت و گازی هستیم و بودجه کشور عمدتاً بر اساس درآمدهای حاصل از فروش آنها و مالیات بسته میشود، در گفتوگو با «تعادل» تصریح کرد: هر گواهی سپرده کالایی نفتی معادل یک بشکه نفت خام است و دارنده آن میتواند این گواهی را به شرکت ملی نفت تحویل دهد و در ازای آن حتی نفت خام دریافت کند یا این گواهی را به دیگران بفروشد. امکان انجام معاملات مکرر بر روی این گواهی وجود دارد. مقرر شده است که 35 الی 36 میلیون بشکه نفت خام و 35 میلیون بشکه میعانات گازی که معادل 5 درصد تولید نفت و میعانات گازی کشور است در این بستر عرضه شود. این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: گواهیهای سپرده کالایی نفتی یک ویژگی مهم دارند و آن هم این است که در زمینه صادرات بین الملل نیز قابل معامله هستند. این گواهیها یک ابزار مالی برای تهاتر نیز محسوب میشوند.
از سوی دیگر، از آنجاییکه در بورس و با سازوکارهای مختلف قیمتگذاری انجام میشود، یک کشف قیمت منصفانه صورت میگیرد. این گواهی میتواند به عنوان یک تضمین و وثیقه مناسب نیز مورد استفاده قرار بگیرد. کسانی که این گواهیها را در اختیار دارند، نسبت به دیگران در تحویل گرفتن نفت اولویت دارند. این گواهیها قابلیت انتقال دادن به دوره بعدی را نیز دارند که به اصطلاح به آن رول اور گفته میشود. همچنین این گواهیها از معافیت مالیاتی برخوردار هستند.
عمیدی در ادامه گفت: ورود هر کالا به بورس و ارزشگذاری در این بستر به معنای از بین رفتن امکان رانت، ایجاد فضایی برای حضور عموم در خرید و فروش آن کالا و استفاده از سرمایههای عمومی است که به نفع اقتصاد کشور است. هر چیزی که در پشت درهای بسته معامله شود و مردم از آن بی خبر باشند، بستری برای رانت و فساد به وجود میآورد.
بنابراین، بهطور کلی ورود نفت به بورس و انجام معاملات نفتی در فضای بورسی به نفع اقتصاد کشور است و شفافیت را بالا میبرد. وقتی کالایی مانند نفت در تابلوهای بورس قیمت گذاری میشود، در معرض عرضه و تقاضا قرار میگیرد، خرید و فروشش شفاف میشود، عموم امکان دسترسی به آن را پیدا میکنند و رانتها از بین میرود، زمینه برای ارتقای اقتصاد کشور به وجود میآید.
بستر جدید انحصارزدا برای حضور بخش خصوصی در معاملات نفتی کشور
همچنین علی مناقبی، کارشناس اقتصادی، با اشاره به این موضوع که قطعاً هر جایی که بخش خصوصی اجازه ورود پیدا کند، اتفاقات خوبی رخ میدهد، تصریح کرد: بخش خصوصی میتواند یک بازار رقابتی کامل به وجود بیاورد و به همین دلیل فعالیت این بخش در هر حوزهای به نفع کشور است. ایجاد رقابت باعث میشود که عناصر مختلف بخش خصوصی با خودشان رقابت کنند و از سوی دیگر، امکان تمرد بخش دولتی از مسائل قانونی از بین میرود. البته منظور بخش خصوصی واقعی است، نه اینکه پوششی از بخش خصوصی به مسائل ورود کنند.
وی در ادامه گفت: واقعیت این است که عدد و رقمهای تجارت نفت بالاست و بازرگانیهای کوچک نمیتوانند از عهده آن برآیند. بنابراین، بازرگانیهای قدرتمند که آشنا به این حوزه هستند احتمالاً به این بخش ورود میکنند.
افراد ناآشنای بخش خصوصی عمدتاً وارد تجارت نفت نمیشوند. از آنجاییکه منافع برای بخش خصوصی اهمیت دارد، قطعاً این بخش وقتی وارد کاری میشود، اسباب مورد نیاز آن موضوع را فراهم میکند. به این ترتیب، در کنار نفع بخش خصوصی جامعه نیز از مزیتهای آن بهره مند خواهد شد. گواهی سپرده نفت خام بستر جدید ضد انحصاری برای حضور بخش خصوصی در معاملات نفتی کشور ایجاد خواهد کرد و رانت و فساد فروش انحصاری دولت نیز از بین خواهد رفت.
به گفته این کارشناس اقتصادی، از آنجاییکه در گواهی سپرده کالایی نفتی ما به ازای فیزیکی کالا در انبار موجود است، افراد میتوانند کالا را از انبار تحویل بگیرند و همین امر بر اعتبار طرح میافزاید. در اوراق سلف نفتی ما چیزی را میفروختیم که هنوز وجود خارجی نداشت اما در این طرح کالا در انبار موجود است و صاحب گواهی میتواند به کالای مورد نظرش دسترسی داشته باشد.
در شرایطی که کالا موجود نیست نمیتوان آن را به خارج از کشور فروخت. متاسفانه در برخی موارد شاهد هستیم که کالایی فروخته میشود، بدون اینکه آن کالا موجود باشد. به عبارت دیگر، چیزی فروخته میشود که هنوز تولید نشده است. گواهی سپرده کالایی این نقص را ندارد. وقتی موضوع تجارت بین الملل مطرح میشود باید کالا موجود باشد و یا مواد اولیه مورد نیاز برای تولید کالا در دسترس باشد که در موعد مقرر بتوان کالا را تحویل داد. در گواهی سپرده کالایی نفتی بحث تجارت بین الملل مطرح است و به همین دلیل باید ما به ازای فیزیکی کالا در انبار موجود باشد.
وی در خصوص ویژگیهایی همچون امکان وثیقهسازی برای فاینانس، اخذ وام از بانکها و انجام معامله روی گواهیها خاطرنشان کرد: اینها مشوقهای عملی محسوب میشوند و وقتی برای طرحی چنین مشوقهایی در نظر میگیریم، آن طرح به نتیجه میرسد. عدم دریافت هزینه انبارداری در 18 ماهه اول و دریافت هزینه اندک در 18 ماهه دوم مشوقهای خوبی است که برای گواهی سپرده کالایی نفتی در نظر گرفته شده است.
اما باید در نظر داشته باشیم که نفع بخش خصوصی در این است که کالا را در انبار نگه ندارد. زیرا این بخش ترجیح میدهد سرمایهاش در گردش باشد تا اینکه در یک جا راکد بماند. اما برای کسانی که قصد دارند نفت را در انبار نگه داری کنند، این امتیازات میتواند مفید باشد. گواهی سپرده کالایی میتواند ابزاری برای کشف قیمت هم باشد. وقتی خرید و فروش انجام میشود، قطعاً فضایی برای قیمت گذاری نیز به وجود میآید.