انکار مسوولان و سرگردانی خانوادهها
گلی ماندگار|
بعد از تعطیلات نوروز و بازگشایی مدارس یک بار دیگر مسمومیتهای سریالی در مدارس آغاز شده است، این بار نه تنها مدارس راهنمایی و دبیرستان دخترانه که دبستانهای دخترانه و پسرانه هم هدف حمله قرار گرفتهاند. هنوز هیچ اطلاع دقیق و مشخصی از سوی مسوولان در مورد متهمان احتمالی و انگیزه آنها از اعمال این رفتارهای مجرمان در اختیار عموم جامعه قرار نگرفته است.
این روزها هر چه هست ترس و اضطراب خانوادههایی است که فرزند محصل دارند و میان فرستادن آنها به مدرسه و نگه داشتن فرزندانشان در خانه سرگردان ماندهاند. از سویی عدم حضور دانشآموز در مدرسه میتواند باعث افت تحصیلی او شود از سوی دیگر حضور در مدارس هم اتفاقاتی را به دنبال دارد که امکان آسیب رسیدن به سلامت دانشآموزان را منتفی نمیکند.
سرگردانی در بین این رفتن یا نرفتن هم برای خانوادهها تبدیل به دردسر شده است و هم برای دانشآموزان به نوعی استرس و وحشت از حضور در مدرسه را به دنبال دارد. وقتی در دبستانهای دخترانه و پسرانه که کودکان خردسال حضور دارند و هنوز هیچ چیزی از بروز این خطرات نمیدانند، چنین اتفاقاتی رخ میدهد، نه تنها باعث وحشت کودکان میشود که دامنه استرس و اضطراب آنها را گسترش داده و باعث میشود امنیت روانی شان به خطر بیفتد.
آخرین اخبار از بررسی «مسمومیت سریالی در مدارس»
در حالی که هر روز خبر مسمومیت دانشآموزان در شهرهای مختلف منتشر میشود، معاون درمان وزارت بهداشت آخرین اخبار از بررسی «مسمومیت سریالی در مدارس» توسط وزارت بهداشت را تشریح کرد. دکتر سعید کریمی به ایسنا، گفت: کمیته علمی پیش از سال جدید به دستور مقام عالی وزارت تشکیل شد و بیش از 30 نفر از بهترین متخصصان کشور شامل متخصصین ریه، سمشناسی، میکروبشناسی، عفونی، روانپزشک، بهداشت محیط و... هم در این کمیته به بررسی گزارشات و یا بازدیدهای میدانی پرداختند.
او افزود: این متخصصان علائم بیماران، نتایج آزمایشگاهی و.... را بررسی کردند و فعلا نتایج تحقیقات تغییری نکرده است. کریمی تاکید کرد: بررسیها نشان داد در کمتر از 10 درصد از دانشآموزان عوامل محرک تنفسی وجود داشته است که سبب بروز علائم تنفسی نظیر سرفه، تنگی نفس و علائم تحریکی شده است. او با اشاره به اینکه در سایر دانشآموزان نیز عوامل هیجانی و استرسی به موضوع اضافه شده است، اظهار کرد: بخشی از این عوامل هیجانی ناشی از این بود که دانشآموز دوست خود را دیده و او هم دچار اضطراب شده و بخشی دیگر هم به دلیل فضاسازی رسانهای بود که برخی با یک بوی غیر اختصاصی که شاید قبلا به آن اهمیت نمیدادند، اکنون دچار علائم اضطرابی میشوند.
فرافکنی نکنیم
مینو شاهوردی، روانشناس در رابطه به اتفاقات رخ داده و تاکید مسوولان بر اینکه اکثر اتفاقاتی از این دست میتواند به دلیل فضا سازی رسانهای و همهگیری اضطراب باشد، میگوید: متاسفانه با وجود اینکه ماههاست بسیاری از دانشآموزان از این ماجرا صدمه روحی و روانی و حتی جسمی دیدهاند، مسوولان همچنان با فرافکنی سعی دارند این مساله را بی اهمیت جلوه دهند، آخرین اظهار نظرهایی که معاون درمان وزارت بهداشت در این مورد کرده است، دقیقا نوعی فرافکنی است.
مساله اینجاست که اصلا نباید اجازه بروز چنین اتفاقاتی در مدرسه که خانه امن دوم دانشآموزان است رخ بدهد، حتی اگر همه چیز یک شوخی باشد باید از بروز آن جلوگیری شود. او میافزاید: استرس و اضطرابی که در این شرایط به دانشآموزان وارد میشود خود به تنهایی میتواند در بلند مدت آسیبهای روحی و جسمی فراوانی به آنها وارد کند، پس سعی نکنیم با بی اهمیت جلوه دادن موضوع از بار مسوولیت شانه خالی کنیم، بالاخره وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان نیروهای پلیس وظیفه دارند منشا این اتفاقها را پیدا کرده و مانع از بروز دوباره آن شوند.
سلامت روان افراد شوخی بردار نیست
این روانشناس در بخش دیگری از سخنانش میگوید: نمیتوانیم با روح و روان افراد شوخی کنیم. نمیتوانیم تنها به این دلیل که بچهها جان خود را به خاطر استنشاق این گازها از دست ندادهاند، موضوع را کم اهمیت جلوه دهیم، در این مساله بیش از هر چیز سلامت روان دانشآموزان وخانوادههای آنهاست که هدف قرار گرفته و به خطر افتاده است. استرس و اضطراب ناشی از این قضیه میتواند آسیبهای جسمی و روانی داشته باشد. کودکان ممکن است از شدت ترس دچار تشنج شوند، مساله فقط همان از حال رفتنهای در لحظه و سرگیجه نیست. در این مورد بیش از همه چیز سلامت روان است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
امنیت عمومی حق مردم است
مستوره بهرامی، جامعه شناس نیز در رابطه با تاثیرات این اتفاق بر جامعه به تعادل میگوید: مساله اینجاست که اعتماد و امنیت عمومی خدشهدار شده است. اگر این اتفاق در همان سال گذشته باقی میماند و در سال جدید تکرار نمیشد میتوانستیم بگوییم که رفتارهای شیطنت آمیز گذرا بوده و تمام شده است اما وقتی چندین ماه است که چنین اتفاقاتی مدام تکرار میشود دیگر نمیتوانیم از مردم انتظار داشته باشیم نسبت به آن بی تفاوت باشند.
او میافزاید: متاسفانه مسوولان در تمام این ماهها سعی کردهاند موضوع را به بیراهه بکشند، از اینکه گزارشی در رسانه ملی پخش شد که تقصیر را به گردن راننده تانکر حامل مواد شیمیایی میانداخت تا اینکه وزیر پیشین آموزش و پرورش مدعی بود تمام مساله چندان مهم نیست و دامن زدن به شایعات باعث بروز این اتفاقات شده است. در حالی که مساله مسمومیتها از آبان ماه سال گذشته آغاز شده و همچنان نیز ادامه دارد.
این جامعه شناس در بخش دیگری از سخنانش میگوید: بی توجهی به بروز چنین مشکلات اجتماعی میتواند باعث از بین رفتن اعتماد عمومی نسبت به مسوولان شود. حالا که مسوولان در بحث حجاب از دوربینهایی صحبت میکنند که میتواند چهره را به درستی تشخیص بدهد و افراد متخلف را رصد کند، چرا از این دوربینها در اطراف مدارس استفاده نمیکنند تا افراد خاطی که دست به اعمال خشونت بار علیه دانشآموزان میزنند نیز به دام بیفتند.
مطالبه جامعه را نادیده نگیریم
به هر حال توجه به مساله مسمومیتها و رسیدگی به آن و پیدا کردن عواملی که باعث بروز چنین اتفاقاتی در مدارس میشوند، در حال حاضر یک مطالبه اجتماعی است که نباید نادیده گرفته شود، تعداد کثیری از دانشآموزان و اولیای آنها از مسوولان میخواهند تا هر چه زودتر و قبل از اینکه اتفاق ناخوشایندی در این رابطه رخ بدهد، دست به کار شده و پاسخ دقیق و روشنی در این زمینه ارایه دهند. این یک مطالبه به حق است و مسوولان هم وظیفه دارند در این زمینه تمامی تلاش خود را به کار گیرند. مساله اینجاست که همیشه اولویتهای جامعه با اولویتهای مسوولان فرق داشته است.
در شرایطی که مشکلات معیشتی و اقتصادی بیداد میکند، مساله مسمومیت در مدارس طی سال جدید هم رو به افزایش است اما تمامی مسوولان به جای اظهار نظر در مورد این مشکلات و ارایه راهحل برای رفع آنها، تنها به یک مساله پرداختهاند و از هر مقامی در هر جایگاهی فقط و فقط به مساله حجاب و چگونگی برخورد با افراد خاطی صحبت به میان میآید در حالی که مشکلات دیگری هم در جامعه وجود دارد که نیازمند تدبیر و تدبر است.
هر مسوولی به وظیفه خود عمل کند
پگاه زمانی، فعال اجتماعی نیز در این رابطه به تعادل میگوید: متاسفانه وقتی تمامی دستگاه و سازمانها خود را در تمامی امور متولی میدانند و به صورت فردی و اقدام میکنند، بروز چنین هرج و مرجهایی چندان هم دور از ذهن نیست. مساله اینجاست که اولین وظیفه پلیس حفظ آرامش و امنیت در جامعه است اما در حال حاضر تمامی نیروی پلیس برای شناسایی افراد خاطی در زمینه حجاب به کار گرفته شده است. چطور میشود از مسمومیت دانشآموزان در مدارس ماهها بگذرد، این اتفاق بارها و بارها تکرار شود اما به شکل یک مساله امنیتی به آن نگاه نشود.
او میافزاید: در حال حاضر خانوادهها وضعیت روحی و روانی خوبی ندارند، از گوشه و کنار بعضی وقتها خبر فوت برخی از این بچهها به گوش میرسد، بالاخره در چنین شرایطی هم هستند کسانی که میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و به شایعات دامن میزنند، آیا واقعا در حال حاضر رسیدگی به وضعیت مسمومیت در مدارس مهمتر است یا برخورد با خاطیان مساله حجاب. اولویت بندیها باید تغییر کند. زمانی به انتظار مردم از دولت و نیروی انتظامی اشاره میکند و میگوید: مردم از دولت و نیروی انتظامی توقع دارند که در درجه اول امنیت روانی و جانی آنها را فراهم کند.
مساله مسمومیتها در مدارس هم امنیت روانی افراد را به خطر انداخته و هم امنیت جانی. چطور میشود که هنوز هیچ اطلاعات جامع و دقیقی در این باره به مردم ارایه نشده است. چطور میشود که نیروهای امنیتی و انتظامی کشور هنوز برای جلوگیری از این وضعیت نتوانستهاند کاری در خور انجام دهند. این بچهها که هر روز با استرس و اضطراب راهی مدارس میشوند همان کسانی هستند که آینده این سرزمین را باید بسازند، آیندهسازانی که آینده خودشان در ابهام است چطور میتوانند پویا و فعال باشند.