مشکلآفرینی مجوزهای سنتی برای سرمایهگذاری در پلتفرم بتا
فرار نقدینگی مردم به سمت بازارهای تورمآفرین سکه و دلار، دست به دست کردنهای خودروهای خشک ملی و مسکنهای خالی از سکنهای که در انتظار رشد اجارهبها و افزایش قیمت متر به متر، آجر میفرسایند و رنگ میبازند، همه و همه گواه اقتصادی است که دولت نمیتواند به تنهایی و بدون کمک گرفتن از استارتآپها و بخش خصوصی به بهبود آن، امید ببخشد.
با وجود دشواریهای مدیریت اقتصاد، در سالهای اخیر، نیروهای انسانی متخصص با کسب مهارتهای جدید و نوآوری توانستهاند راههایی جدید و امید بخش برای کمک به کسب وکارهای سنتی و حفظ حیات و رشد تولید طراحی کنند که البته گاهی به دلیل همخوانی نداشتن مجوزها با نوع فعالیت آنها با آیندهای مبهم روبرو شدهاند.
یکی از این پلتفرمها برای هدایت سرمایههای مردمی و نقدینگی به سمت تولید ، ایجاد شده، پلتفرم «سرمایهگذاری در زنجیره تامین بتا» است، که بهطور کلی به نمایندگی از سرمایهگذاران در شرکتهای نیازمند سرمایه، سرمایهگذاری میکند. تنها نکتهای که سرمایهگذار باید دقت کند و در پلتفرم ما باید خودش تصمیم بگیرد این است که کدام قرارداد را میخواهد. سرمایهگذار باید روی محصولی سرمایهگذاری کند که پیشبینی میکند، آن کارخانه مدیریت موثرتری دارد تا در نتیجه سود بیشتری به دست آورد.
سرمایهگذار لازم است بررسی کند کدام شرکت کاراتر است و محصولش خواهان بیشتری داشته و فرآیند خرده فروشی سریعتر انجام میشود. در مقابل هم اگر بخواهیم سرمایهپذیران و تولیدکنندگان را دستهبندی کنیم به سه روش خلق ارزش برای یک تولیدکننده میرسیم؛ گروه اول، کسب و کارهایی هستندکه در وصول مطالبات فروش مشکل دارند. در این صورت بتا محصولات آماده را از شرکتهایشان خریداری میکند و در انبارها نگهداری میشود تا در فضای آنلاین با سرعتی بالاتر از فضای فیزیکی به فروش برساند. در واقع ما وصول مطالبات فروش آنها را سرعت میبخشیم. گروه دوم شرکتهای کوچک و متوسطی هستند که پول کافی برای تولید به اندازه ظرفیت کارخانه ندارند ولی فروش کافی دارند.
بتا با دعوت از سرمایهگذاران، هزینههای تولید بیشتر را تامین میکند تا کارخانهها از تمام ظرفیت تولید خود استفاده کنند. در این روش با افزایش تولید، صرفه اقتصادی برای تولید ایجاد میشود و سود حاصل از آن را با سرمایهگذار تقسیم میکنند. گروه سوم شرکتهای خدماتی یا تولیدی هستند که میخواهند مواد اولیه را به مقدار بیشتری تهیه کنند تا ریسک تولید را کاهش دهند. بتا مواد اولیه آنها را بهطور عمده خریداری میکند و به این علت در تولیدات آینده از مواد اولیهای استفاده میکنند که قیمت کمتری نسبت به قیمت بازار دارد و به سود میرسند. این سود با سرمایهگذاران تقسیم میشود. در اینجا، ضمانتهایی برای سرمایهگذاران تعریف شده است. بتا در ابتدا از شرکتها اعتبار سنجی میکند. محصولات حوالههایی خواهند داشت که به نام سرمایهگذار صادر میشود. بازدیدهایی از انبارها هم خواهیم داشت تا خللی در انجام کار وارد نشود. همچنین بازرسیهایی نیز در دوره تولید داریم.
همچنین وثیقههایی هم از شرکتهای تولیدکننده میگیریم. چک مشتری هم گاها دریافت میکنیم. اغلب مازاد وثیقه میگیریم که برای سرمایهپذیر ایجاد مشکل نمیکند اما برای سرمایهگذار ایجاد اطمینان میکند که این یک کسب و کار واقعی است. برای ما بسیار مهم است که با تولیدکنندگان واقعی کار کنیم. لذا در مراحل اول بازرسیهای سنگینی انجام میشود اما بعد بازرسیهای دورهای داریم. بهطور کلی، سرمایهگذار خیالش راحت است که خردهفروشی حتما و قطعا انجام خواهد شد. تنها ممکن است با شرکتی که انتخاب کرده است، آن خردهفروشی دیرتر انجام شود. بنابراین او باید در انتخاب شرکتها دقت کند. این مدل از سرمایهگذاری همبستگی زیادی با بازارهای سرمایه دیگر ندارد. اگر میخواهید بدانید که سرمایهگذاری در کدام بازار سود بیشتری دارد، نمیتوان پاسخ روشنی به آن داد.
چرا که سود برای هر فرد و در هر زمانی متفاوت است اما بهطور کلی، زمانی که درباره سود صحبت میکنیم حتما باید درباره ریسک نیز صحبت کنیم. بیتکوین گاها سود بالایی میدهد اما ریسک بالایی هم دارد. بورس نیز همین طور است و بازار طلا و ارز و خودرو نیز همین طور است. اما پلتفرم سرمایهگذاری بتا ریسک پایینی دارد که میتواند در کنار سرمایهگذاریهای منطقی دیگر مثلا در بورس قرار بگیرد که ریسک فرد پخش شود و سود مناسبی داشته باشد. باید تاکید کنم که منظور ما، سرمایهگذاریهای سوداگرایانه نیست. سرمایهگذاری در بتا چون با ارزش افزوده واقعی تولید و خدمات در ارتباط است سود منطقی خواهد داشت. توصیه ما این است که افراد در بتا سرمایهگذاری بلندمدت کنند تا نسبت به تورم سود بهتری داشته باشند.
البته حتی در صورت سرمایهگذاری کوتاهمدت نیز از تورم جلوتر خواهد بود چرا که سرمایهگذار صاحب کالایی میشود که قیمت خردهفروشی آن مشخص است. وقتی تورم افزایش مییابد قیمت محصول نسبت به بازار رقابتی میشود و زودتر به فروش میرسد، سرمایه زودتر برمیگردد و سود بیشتری میکنند. درباره نحوه ارتباط بین سرمایهگذار و تولیدکننده و خرده فروش هم باید گفت که سرمایهگذاران بدون ارتباط مستقیم با کارخانه و خردهفروش همکاری میکنند. صاحب محصول سرمایهگذاران هستند که البته از طریق این پلتفرم بیزینس خود را انجام میدهند. در واقع مرکز ثقلی برای تولیدکننده، سرمایهگذار و خردهفروش هستیم. این نکته را هم ذکر کنم که اگر سرمایهگذار از نحوه توزیع راضی نباشد میتواند محصولات خود را پس از تولید طبق بندهایی که در قرارداد داریم تحویل بگیرد.
از فرابورس و نهادهای ذیربط انتظار داریم مجوزهای خاص این کسب و کار را به ما بدهند. بعضی از مجوزها با نوع کسب و کار ما همخوانی ندارد. ما نباید آنچنان درگیر بروکراسی شویم که از فعالیت اصلی باز بمانیم. اگر معاونت علمی ریاستجمهوری تفاهمنامهای با فرابورس داشته باشند که ما ضلع سوم آن باشیم میتوانیم بهطور قانونی فعالیت داشته باشیم و مشکلات زیادی از تولید را رفع کنیم. در حال حاضر البته مجوزهایی وجود دارد اما با کار ما همخوانی دقیقی ندارد.
سال 1401 را مقام معظم رهبری «سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین» نامگذاری کردند که این نشاندهنده اهمیت حمایت از دانشبنیانها و استارت آپها است و سال 1402 نیز به عنوان «مهار تورم و رشد تولید» نامگذاری شده است. تاکید رهبر معظم انقلاب بر رشد تولید است و این فرآیندی نیست که دولت بتواند بدون بهرهگیری از استارتآپها و بخش خصوصی طی کند. امیدواریم با همکاریهایی که میشود بتوانیم در خدمت تولیدکنندگان و سرمایهگذاران بوده و سرمایهها را از بازارهای تورمآفرین به سمت تولید با کیفیت ایرانی سوق دهیم.