مسکن در هزارتوی مشکلات
بارها در خصوص مشکلات مسکن در اقتصاد ایران هشدار داده شده است. بر اساسا گزارشهای اخیر مرکز آمار ایران، هزینه مسکن در سبد مصرفی خانوادههای ایرانی به 48 درصد رسیده است. این روند البته بر اساس برخی آمارهای غیررسمی به 60 تا 70 درصد هم میرسد. یعنی در برخی شهرها و کلانشهرهای بزرگ، هزینه مسکن در سبد مصرفی خانوادههای بالای 60 درصد است.
این اعداد و ارقام بسیار بزرگ است. این نرخ در کشورهای دیگر (و نه توسعهیافته) بیبن 10تا 12درصد است. یعنی در بسیاری از کشورهای سهم مسکن از درآمد خانوادهها حدود 10 درصد است. وقتی سهم مسکن در اقتصادی بالای ۵۰ درصد باشد، یعنی امنیت روانی خانوادهها کاهش پیدا میکند. تشویش اقتصادی در خانوادهها بالا میرود و نهایتا اعتراضات بیشتر میشود.
اما چرا یک چنین وضعیتی در اقتصاد ایران ظهور کرده است؟ چه شد که جامعه ایرانی با چنین مشکلی روبهرو شده است؟ اگر قرار باشد مشکلات حوزه مسکن را در یک جمله خلاصه کنیم باید به اقتصاد دولتی اشاره کنیم. از زمانی که دولتها به حوزه مسکن ورود کردند و احساس کردند از این طریق میتوانند محبوبیت کسب کنند، بازار مسکن در ایران دچار مشکل شد. اقتصاد مسکن ۵۰ درصد هر اقتصادی را شکل میدهد و زمانی که اقتصاد مسکن به درستی عمل کند، بخش قابل توجهی از اقتصاد رونق مییابد. اقتصاد مسکن اما با دولتی شدن سامان نمییاید. اقتصاد مسکن با مشارکت بخش خصوصی و مردمی شدن مسکن سامان مییابد.
دولتهای مستقر اما با دخالت در اقتصاد مسکن، این بازار را نوسانی ساختهاند. وقتی ۵۰ درصد هزینههای یک خانواده صرف مسکن میشود، یعنی خانوادهها باید به جای آموزش، تفریح، درمان و... هزینههای مسکن را تأمین کنند. هر دولتی آمده دقیقا سناریوی دولتهای قبلی را تکرار کرده است. انگار یک پروژه را تحت عنوان مسکن تعریف میکنند و بعد بحث منابع مالی و بانکها را مطرح میکنند.
دقیقا یک پروژه به شکل ثابت تکرار شده است، بدون اینکه متوجه اهمیت مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد شوند. اینکه میگوییم سالانه یک میلیون واحد مسکونی میخواهیم بسازیم با حرف انجام نمیشود بلکه زیرساختهایی را لازم دارد که زمانبر است ولی باید از یکجایی شروع کرد. اما مساله این است که دولتها کار را شروع نمیکنند. این زیرساختها هم از طریق مردمی شدن اقتصاد مسکن و مشارکت بخش خصوصی عملیاتی میشود.
ای کاش دولت این آمارها را ببیند و مهمتر از آن به هشدارهای کارشناسی توجه کند. تا سهم مسکن از اقتصاد خانوادهها کاهش یابد. بخش مسکن همان روندی را که طی نیم قرن گذشته داشته، خواهد داشت؛ هیچ الگوی جدیدی خلق نشده، هیچ طرح نویی داده نشده و اتفاقی هم نیفتاده است. مسکن در میانمدت و بلندمدت همچنان پیشتاز تورم بین بازارها است.