رونالدو؛ آزادی ۶ میلیارد دلاری و چند عدد مهم
اعداد همواره اهمیت ویژهای در هستی دارند؛ مثلا در علوم دینی ذکر شده که خداوند طی 6روز هستی را خلق کرده است.
نوح 950سال عمر کرده، 2023 سال از میلاد مسیح میگذرد؛ جنگهای جهانی را با عدد 1یا 2 و... شناسایی میکنند. 45 سال از عمر حاکمیت جمهوری اسلامی میگذرد، 1404 سالی است که در سند چشمانداز برای قرار گرفتن ایران در راس هرم کشورهای منطقه ذکر شده، متوسط تورم طی دهههای اخیر همواره بالای 20 بوده است. ایران رتبه 159 را در رنکینگ آزادی اقتصادی دارد و... بنابراین اعداد همواره اهمیت داشته و واقعیتها را نمایان میکنند.
دیروز 2خبر مهم در خصوص موضوعات مختلف در فضای عمومی کشورمان منتشر شدند که بررسی هرکدام از آنها میتواند اقتصاد ایران را با تجربیات و درسهای تازهای مواجه کند. خبر نخست مرتبط با حضور تیم النصر و فوقستاره جهانی این تیم «رونالدو» در تهران و خبر دوم هم مرتبط با بحث آزادسازی 6میلیارد دلار داراییهای مسدودی کشورمان است که پس از تبادل زندانیان دو کشور صورت گرفت. در جریان این یادداشت تلاش میکنم با نگاهی تحلیلی این دو خبر ورزشی و سیاسی را تحلیل کرده و ارتباط آنها با مقوله اقتصاد را استخراج کنم.
1) حضور رونالدو در تهران بازخوردهای وسیعی در ایران و سایر کشورها پیدا کرد. پخش تصاویری که در آن ایرانیان با اشتیاق دیدار رونالدو را انتظار میکشیدند و در مسیر، هتل و... دیدار او را طلب میکردند، پرسشهایی را در اذهان عمومی ایجاد کرد و آن اینکه چرا تیم پرسپولیس، استقلال، سپاهان و... نمی توانند یک چنین ستارههایی را به خدمت بگیرند.
به عبارت روشنتر، ایران چه کم دارد که نمیتواند مانند رقیب منطقهای خود پای فوقستارهها را به کشورش باز کرده و منافع کلانی از این حضور ببرد. شخصا معتقدم در دنیای موازی پرسپولیس هم میتوانست رونالدو را به عنوان بازیکن به خدمت بگیرد اگر:
نخست) مالکیت خصوصی به رسمیت پذیرفته میشد و اجازه داده میشد بخش خصوصی مالکیت این باشگاه را واقعا در اختیار بگیرد. بخش قابل توجهی از رشد و توسعه در کشورهای مختلف برآمده از به رسمیت شناخته شدن بحث مالکیت خصوصی در ایران است. بسیاری از تیمهای ورزشی از طریق این حق است که میتوانند مبتنی بر ظرفیتهایی که دارند، ارزش افزوده کسب کرده و درآمدزایی کنند.
دوم) اگرسیستم حق پخش تلویزیونی در یک بازار غیر انحصاری اعمال میشد. سالهاست که صداوسیما در ایران از پرداخت حق پخش تلویزیونی در ایران شانه خالی میکند. این در حالی است که هر ثانیه فعالیتهای ورزشی استقلال، پرسپولیس و اساسا هر تیم ورزشی دیگر میلیاردها تومان درآمد برای صداوسیما ایجاد میکند، اما رسانه انحصار ایران از پرداخت این حق طبیعی به تیمهای ورزشی خودداری میکند.
سوم) اگر دیدگاهی سودآور پشت پرسپولیس بود؛ حضور رونالدو و رونالدوها در ایران محتمل بود.
چهارم) اگر ورزشگاه اختصاصی با درآمدهای خود باشگاه ایجاد شده بود و میتوانست از آن بهرهبرداری کند.
پنجم) اگر فیلتر نت در ایران برقرار نبود و اقتصاد دیجیتال ما هم به جهان وصل بود؛ در این صورت تیمهای ورزشی ایرانی از جمله پرسپولیس میتوانستند با تکیه بر هواداران دهها میلیونی خود درآمدزایی کرده و از آن سود ببرند.
ششم) اگر رتبه اعتباریمان CCC نبود و اگر رتبه آزادی اقتصادیمان ۱۵۹ نبود؛ ایکاش متولیان مدیریت در این کشور میدانستند و درک میکردند ۸۵ میلیون نفر جمعیت چه عدد بزرگی برای منفعت اقتصادی است.
2) موضوع مهم بعدی بحثهایی است که در خصوص آزادسازی حدود 6میلیارد دلار داراییهای ارزی ایران مطرح شده است. در واقع یکی از پرسشهای اساسی در این خصوص آن است که با ۶ میلیارد دلار چه میشود کرد؟
نخست) هر کیلومتر راهآهن سریعالسیر با تکنولوژی روز اروپایی نهایتا ۲۵ میلیون دلار برای هر کیلومتر که میشود ۲۵۰ کیلومتر قطار پرسرعت از تهران تا نور و رامسر! در واقع این عدد برای اقتصادی در حد و اندازه ایران به هیچوجه عدد بزرگی نیست. ایران در صورتی که از تحریمهای اقتصادی خارج شود، میتواند هر سال صدها میلیارد دلار درآمد ارزی استحصال کند و از آن برای توسعه کشور استفاده کند.
دوم) هر هواپیمای A330-300 در حدود ۸۵ میلیون دلار است و این یعنی ۷۰ فروند از این هواپیما برای کشوری که کمبود هواپیما دارد.
سوم) با 6میلیارد دلار میتوان یک بندر با 60درصد ظرفیت بندر بوسان (کره جنوبی) که جزو۶ بندر بزرگ جهان است، ایجاد کرد.
چهارم) جایگزینی تمام اتوبوسهای شهری در کل ایران یا اسقاط 250 هزار خودرو فرسوده با خودرویی صفر کیلومتر از کمپانی تویوتا با مصرف ۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر!
همانطور که شما هم مشاهده میکنید، همواره اعداد مهم هستند !