خروجی تحولات منطقهای در اقتصاد
تبعات اقتصادی رخدادهای منطقهای اخیر و عملیات توفانالاقصی چه خواهد بود؟ این پرسش در ساعات ابتدایی پس از شکلگیری حمله حماس علیه اسراییل در محافل اقتصادی به کرات تکرار شد اما بسیاری از تحلیلگران با دادههای ابتدایی قادر به پاسخ جامعی به آن نبودند.
تبعات اقتصادی رخدادهای منطقهای اخیر و عملیات توفانالاقصی چه خواهد بود؟ این پرسش در ساعات ابتدایی پس از شکلگیری حمله حماس علیه اسراییل در محافل اقتصادی به کرات تکرار شد اما بسیاری از تحلیلگران با دادههای ابتدایی قادر به پاسخ جامعی به آن نبودند. با فاصله گرفتن نسبی از رخداد اما شاید بتوان تصویری از خروجی اقتصادی ماجرا به دست آورد. قبل از هر نکتهای ذکر این نکته ضروری است که کشورهای مختلف تلاش میکنند ظرفیت تبدیل نفوذ سیاسی و نظامی به ارزش افزوده اقتصادی را در خود ایجاد کنند.
مبتنی بر این ظرفیتهاست که ایالات متحده هژمونی خود را تبدیل به ارزش افزوده اقتصادی و تولیدی کرده و بر راس هرم اقتصاد جهانی مینشیند. نمونه دیگر از این کشورها چین است که تلاش میکند از طریق اقتصاد نفوذ سیاسی و راهبردی شکل دهد و نهایتا این نفوذ را بدل به ارزش افزوده صادراتی کند. اما در شرایط فعلی ایران فاقد یک چنین توانایی و ظرفیت است. رخدادهای اخیر بهطور طبیعی میبایست این فرصت را در اختیار ایران قرار دهد که نفوذ سیاسی و نامی خود در منطقه را بدل به شاخصهای اقتصادی کند و ظرفیتهای صادراتی و اقتصادی تازهای برای خود ایجاد کند.
اما به دلایل گوناگون از جمله تحریمها، عدم حضور افراد متخصص در بخشهای دیپلماسی و سیاسی و... یک چنین تبدیلی برای ایران مقدور نیست. حتی برخی اخبار شنیده میشود که عربستان، امارات و... به دنبال استفاده از تحولات اخیر در منطقه هستند. اما اگر قرار باشد تصویری از تبعات اقتصادی تحولات اخیر ارایه کنیم باید نگاهی به بازارهای جهانی بیندازیم. 1) یکی از خروجیهای مهم اقتصادی پس از ماجرای اخیر افزایش قیمت اونس جهانی طلاست. تحلیلها حاکی از آن است که قیمت جهانی نفت هم اوج پیدا کرده و در مسیر صعود قرار میگیرد. این تحولات اقتصادی برندهها و بازندههایی خواهد داشت. مهمترین کشورهایی که از این صعود بهرهبرداری میکنند، عربستان، روسیه و...هستند.
ایران هم با توجه به شرایط تحریمی خود، اندک استفادهای از این تحولات اقتصادی خواهد داشت. البته اگر این روند ادامه دار باشد و گسترش پیدا کند، اونس جهانی طلا به نرخهایی حول و حوش 5هزار و 950 دلار و بالاتر هم حرکت میکند. در سایر حوزههای اقتصاد جهانی نمیتوان گفت که رخداد اخیر اثرگذار خواهد بود. عنصر مهم در تحولات اقتصاد جهانی سیاستهایی است که فدرال رزرو برنامهریزی میکند. فعالان اقتصادی منتظر ماه فوریه هستند تا نرخ بهره توسط فدرالرزرو مشخص شود. البته از دید اقتصاد سیاسی میتوان گفت اگر پشت این ماجرا قدرتهای جهانی مانند چین و روسیه قرار داشته باشند، فدرالرزرو تحت فشار قرار میگیرد تا نرخ بهره را همچنان بالا نگه دارد و سیاستهای فعلی را ادامه دهد.
در نهایت باید گفت که همه این تحولات مقطعی هستند و بلندمدت نخواهند بود.
2) در اقتصاد ایران بازارهای ارز و طلا با رشد بالایی مواجه شدهاند. تا قبل از این رخدادها مردم دلار 49هزار تومانی را نمیخریدند اما از روز یکشنبه صفهای طویلی برای خرید دلار 52هزار تومانی ایجاد شده است. از سوی دیگر اخبار حاکی از آن است که بازار سهام کشور در حال ریزش است. افکار عمومی نگران جنگ در خاورمیانه هستند. به همین دلیل دست به اقدامات هیجانی میزنند. این رخداد ریسک را در اقتصاد ایران بالا برده است. در بلندمدت ممکن است هیچ اتفاق خاصی رخ ندهد
. اما فعلا مردم تصور میکنند ممکن است داراییهای مسدودی ایران در سایر کشورها آزاد نشود. امریکا مذاکرات با ایران را متوقف ساخته و فشارها بر ایران افزایش یابد.موضوع یک جاده یک کمربند با محوریت چین و در برابر آن ایده جاده شرق به غرب با محوریت امریکا در اثر این تحولات شرایط متفاوتی را تجربه خواهند کرد. بدون تردید مشکلات عدیدهای در برابر ایده غرب (جاده شرق به غرب) شکل میگیرد. هند، اسراییل، عربستان و... با تحولات جدیدی مواجه شدهاند، بنابراین اجرای این طرح محتمل نیست.