شهرداریها، کلید مبارزه با تغییرات آب و هوا
ادامه از صفحه اول
خطرات مرتبط با تغییرات آب و هوایی و نیاز به اقدامات سریع به خوبی مستند شده است. افزایش سطح دریاها و گرم شدن اقیانوسها مسلم است، هر دو این موارد میتواند توفانهای شدید ایجاد کرده و به شهرهای ساحلی صدمه وارد کند مانند توفان شنی که نیویورک در سال 2012 تجربه کرد. علاوه بر این جامعه علمی معتقد است، دماهای بالاتر احتمال اختلالات عمده در بخش کشاورزی، افزایش بیماریها، جابهجایی جوامع و تهدید بقای گونههای خاص که نقش اساسی در هر دو زنجیره اکوسیستم و غذایی ایفا میکند را بالا میبرد.
نادیده گرفتن این تهدیدات صرفا رد کردن هزینههای واقعی اقتصاد امروز به نسلهای بعدی است. در طول تاریخ امریکا، نسلهای متوالی قربانی شدهاند تا کودکانشان از استانداردهای بالاتری از زندگی بهره ببرند. امروزه تمام جهان نیازمند در اولویت قرار دادن نسل آینده است اما این بار هیچ فداکاریی نیاز نیست. در حقیقت تلاش برای مبارزه با تغییر آب و هوا موثرترین روش برای بهبود بهداشت عمومی و بالا بردن استانداردهای زندگی است.
به طور سنتی توسعه اقتصاد شهری بر حفظ صنایع و جذب کسب وکارهای جدید با روشهای تشویقی متمرکز شده است. اما در قرن جدید، روشهای مختلف و بسیار موثرتری پدید آمده است: در ابتدا و در درجه اول تمرکز بر ایجاد شرایطی که افراد را جذب میکند مثلا شهرها در این زمینه به طور فزایندهیی خودنمایی میکنند. «استعداد به طور موثرتری سرمایه جذب میکند تا بالعکس این». افراد تمایل دارند در جوامع سالم و خانوادگی زندگی کنند و نه فقط در شرایط مدارس خوب و خیابانهای امن بلکه همچنین در هوای پاک، پارکهای زیبا و سیستم حمل و نقل عمومی گسترده و هر جایی که مردم تمایل به زندگی داشته باشند، سرمایهگذاری روی کسب وکار نیز آنجا انجام خواهد شد.
برای شهرداران، کاهش در آلودگی کربن نه تنها هزینه اقتصادی نیست بلکه یک الزام رقابتی است. در اوایل سال جاری پکن تعطیلی نیروگاه زغال خود را اعلام کرد زیرا سود مالی نهایی آن در هزینههای خالص آن (ازجمله مراقبتهای بهداشتی و سرمایهگذاری اقتصادی هدر رفته) غرق میشود. هوای آلوده بزرگترین بدهی برای اقتصاد یک شهر است. پکن تنها شهری است که به دلایل اقتصادی آلودگی کربن را کاهش داده است. در حقیقت یکی از بزرگترین تغییرات در حاکمیت شهرها در این قرن به رسمیت شناختن شهردارانی که جمله «سرمایهگذاری خصوصی، محتاج حفاظت از بهداشت عمومی است» را ترویج میدهند. تجانس بین سلامتی و اهداف اقتصادی، بزرگترین توسعه در مقابل تغییرات آب و هوایی است. شهرداران دیگر نباید اقتصاد و محیط زیست را اولویتهای متناقضی ببینند. در عوض باید به آنها به عنوان دو روی یک سکه نگاه کنند. به همین دلیل است که شهرداران با ذوق و شوق چالشهای آب و هوایی را به عنوان ابزاری برای رشد اقتصادی پذیرا میشوند و ابزارهای زیادی برای انجام این کار در اختیار دارند. به عنوان مثال عمل ساده درختکاری میتواند به زیبایی محله و پاکی هوا کمک کند. در سال 2007 با مشارکت خصوصی عموم و سازمانهای غیرانتفاعی و تجاری یک میلیون درخت در سطح شهر کاشته شد.
نوسازی شبکههای حملونقل روشنترین و در برخی موارد بزرگترین، مزایای زیستمحیطی و اقتصادی برای شهرهاست. از معرفی موتورهای بخار در شهر نیویورک تا قطارهای کابلی سانفرانسیسکو، شهرها همواره در زمینه حملونقل مبتکر بودهاند. در سالهای اخیر برنامه به اشتراکگذاری دوچرخه در شهرها، شبکه کاملا جدید حملونقل عمومی بخشیده، همچنین بیشتر شهرها در اتوبوسهای برقی، ایستگاه تاکسیهای با سوخت بهینه و ایستگاههای شارژ خودروهای برقی سرمایهگذاری کردهاند. ساختمانها موقعیت مهم دیگری برای پیشرفت ارائه میدهند. از لندن تا سئول، شهرهای مهم مقاومسازی را در مقیاس گستردهیی از ساختمانها آغاز کردهاند، نصب تمامی تجهیزات، از سیستم روشنایی LED تا سیستم گرمایشی و سرمایشی که انرژی خود را از زمین جذب میکنند. در نیویورک، برای کاهش هزینههای سرمایشی، صاحبان ساختمانها تشویق میشوند تا سقف خانهها را به رنگ سفید نقاشی کنند. شهرها طی 8سال، انتشار کربن خود را تا 19درصد کاهش دادهاند. شهرها نقش برجستهیی در تطبیق با تغییرات آبوهوایی ایفا کردهاند. به عنوان مثال، لئورن نهم در نئواورلئان، سختترین منطقه وقوع توفان کاترینا، به یک پیشرو در زمینه استفاده از انرژی خورشیدی در پشتبامها تبدیل شده است. بمبئی، در زمینه حفاظت از مانگروها در امواج توفان شناخته شده است که به محافظت از آنها میپردازد. در شهر نیویورک، پس از توفان شنی، برنامهیی پیشرفته، بلندمدت و جامع برای کاهش اثرات توفانهای بزرگ شروع و اجرا شده است.
رهبری شهری در مقابله با تغییرات آبوهوا منجربه همکاری و مشارکت بیسابقهیی میان شهرها شده است. گروه رهبری آبوهوا شهرها C40، نویسنده این مقاله به عنوان رییس C40 خدمت میکند با اجتماع بیش از 75 شهر متعهد به اشتراکگذاری و گسترش بهترین روشها و راهحلهای اثبات شده است. شواهد روشن است که این راهبرد شبکهیی موثر است. بنابراین بسیاری از پروژههای کاهش کربن به شهرهای سراسر جهان گسترش یافته است. به عنوان مثال، تنها 6شهر C40 برنامه به اشتراکگذاری دوچرخه را در سال 2011 انجام داده بودند که تا سال 2013 تعداد آنها به 36 رسید. بوریس جانسون، در سال 2013 به عنوان شهردار لندن گفت: با عمل اشتراکگذاری از طریق C40 و تصاحب بهترین ایدهها میتوانیم به تغییر آبوهوا و بهبود کیفیت زندگی ساکنانمان دست یابیم. ابتکار عمل توسط C40 توسعه یافته است، شبکههای شهرها برای نشان دادن پیشرفت، کاهش گازهای گلخانهیی را اندازهگیری و نتایج را برای پاسخگویی نگهداری میکند. همچنین به دولتها دلایل بیشتری برای تعیین اهداف بلندپروازانه و زیستمحیطی و رسیدن به آنها میدهد.
عایق آبوهوا
مطالعات 2014 توسط بلومبرگ و شهرهای گروه C40 در رابطه با موسسه محیطزیستی استکهلم انجام شده، نشان میدهد که اگر شهرها بهشدت فعالیت کنند، میتوانند انتشار کربن سالانه را حدودا 4میلیون تن فراتر از عملکرد کنونی دولت کاهش دهد. این امر میتواند به از بین بردن حدود یک چهارم انتشار کربن کنونی حاصل از زغالسنگ کمک کند.
در حقیقت تغییر آبوهوا احتمالا نخستین مشکل جهانی است که موفقیت در آن به خدمات شهری مانند انرژی، آب و حملونقل شهروندان بستگی دارد. شهرها نه تنها شروع به تصاحب فرصت بلکه همچنین شروع به ایجاد تغییراتی کردهاند که میتوانند هر 2 منافع محلی و جهانی ایجاد کنند. زیرساختهایی که در اواسط قرن ساخته شده حدود 4برابر مقدار کنونی است. نوسازی شبکه زیرساختها پرهزینه است، اما لازم نیست بازدارنده باشد. دولت شهرها برای کمک به وضعیت مالی، بهطور فزآیندهیی به سمت سرمایهگذاری خصوصی متمایل شدهاند. بعد همه این مسائل، بیشتر کسبوکارها در شهرها متمرکزند و بسیاری از شهرها ساحلی هستند. شهرداران و مدیران اجرایی، هر 2انگیزه دارند تا از وخیم شدن اثرات آبوهوایی جلوگیری کنند. هزینههای افزایشی ساخت زیرساختهای کاهش کربن و انعطافپذیری بستگی به مزایای اقتصادی دارد. شرکتها مشتاق هستند، سرمایه برای پروژههای زیربنایی و اشتراکگذاری درآمدهای حاصل فراهم کنند. مشارکت خصوصی عمومی این را ممکن میسازد و به پروژههای بزرگ مالی در سراسر جهان کمک میکند. از ساختوساز یک تونل جدید در میامی که ترافیک خیابانهای مرکز شهر را به اطراف انتقال میدهد تا ساختوساز یک شهر جدید توسط دولت در شانتو چین.
در موارد دیگر، شرکتها از دولتها درخواست میکنند موانع نظارتی را از سر راه سرمایهگذاری و کسب سود بردارد. به عنوان مثال در ایالات متحده، تعدادی از ایالتها از جمله فلوریدا، قوانینی برای جلوگیری از اجاره دادن پانلهای خورشیدی به صاحبخانه وجود دارد. در بسیاری از کشورهای دیگر، از ورود به بازار انرژیهای تجدیدپذیر جلوگیری میشود. این موانع مصنوعی به مصرفکنندگان و تغییرات آبوهوایی صدمه میزند. دقیقا همانند شرکتها، دولتها نیز با موانع سرمایهگذاری پایدار روبهرو هستند. برای قرض گرفتن پول در بازار سرمایه، شهرها نیازمند یک رتبه اعتباری هستند که بسیاری آن را ندارند. بانک جهانی تخمین میزند که تنها 4 درصد از 500 شهر بزرگ جهان در حال توسعه در رتبهبندی اعتباری بینالمللی شناخته شده هستند. با این حال، این شهرها سالانه حدود 700 میلیارد دلار تقاضا برای پروژههای زیربنایی در حملونقل، انرژی، تصفیه فاضلاب و تامین آب دارند. ارائه دسترسی به اعتبار برای آنها میتواند یکی از راههای موثر برای مبارزه با تغییرات آبوهوایی، رشد اقتصاد و بهبود سلامت عمومی باشد. رفع مشکلات باید نسبتا آسان باشد. بهطور مثال در پرو، بانک جهانی به شهر لیما که دارای رتبه اعتباری بود، 130میلیون دلار اعتبار برای ارتقای سیستم حملونقل سریع اعطا شد. سیستم حملونقل جدید بهطور چشمگیری به کاهش آلودگی کربن، کاهش حجم ترافیک، صرفهجویی در هزینهها و بهبود بهرهوری شرکتها منجر شد. این پروژه نمونه دیگری از تراز طبیعی در اقتصاد، محیطزیست و اهداف سلامت است. کشورها همچنین میتوانند با آزادسازی تنظیم مصرف انرژی هر شهر، شهرهای خود را برای رسیدن به این اهداف توانمند کنند. شهردارهای برخی شهرها از جمله شیکاگو، سیاتل، هلسینکی و تورنتو از اشکال متنوعی از اهرمهای مصرف انرژی بهره میبرند. دولت چین در شهرهای مهم مانند شنزن، قدرت گستردهیی در زمینه جایگزین کردن زغالسنگ با فرمهای انرژیهای پاک صرف کرده است. در دانمارک دولت مرکزی تصمیم به اعطای قدرت نظارتی مستقل به کپنهاگ کرده است. شهرها در حال حاضر در راه دستیابی به خالص صفر تولید آلایندهها در طول یک دهه هستند.
دولتهای مرکزی قادر به تفویض سریع قدرت نیستند، اما آنها میتوانند منافع ملی را شناسایی کنند. این مساله روند شهرنشینی را سرعت خواهد بخشید و شهرها بهطور فزآیندهیی به یکدیگر متصل میشوند که منجر به ترویج بهترین شیوه در سراسر مرزهای ملی خواهد شد. رشد ساکنان شهری برای ملتها چالش کوچکی نیست. در اغلب موارد، جمعیت شهری در حال گسترش بالای زیرساختهای قدیمی یا بدون زیر ساختار است. با این حال، پیشرفت در تکنولوژی، پیشرفت در زیرساخت را ممکن میکند و اجازه میدهد شهرهای جهان در حال توسعه سازگار شوند و در ساخت شهر، حتی از شهرهای کشورهای بزرگ مدرن پیشی بگیرند. هیچ مثالی بهتر از انرژی خورشیدی که دولت میتواند در هزینه ساخت شبکههای پرهزینه انتقال انرژی صرفهجویی کند، نیست. مدل سنتی جمعآوری انرژی از طریق تغذیه گیاهی مستلزم صرف هزینههای بسیار بالاست. انرژی خورشیدی مشبک و دیگر انرژیهای تجدیدپذیر توزیع شده میتوانند موثرتر باشند. سازمان ملل و شهرها که برای مقابله با خطر انفجار جمعیت شهری یا بدتر شدن وضعیت زاغهنشینی که موجب ترس سرمایهگذاران و تداوم شرایط طبقه کارگر و مانع پیشرفت میشود، آماده شده است. بهترین راه برای آماده شدن، اجرای برنامههای متمرکز از بالا به پایین نیست، بلکه واگذاری قدرت به خود شهر است که بتواند مشکلات را حل و برای آینده سرمایهگذاری و از پتانسیل ساکنان شهر بهرهبرداری کند.
چالشهای پیش روی نسل شهرنشین (ایجاد شهرهای مدرن برای یک جامعه جدید شهری) بسیار ضروری و ناگذرا هستند. موفقیت در رفاه جهانی گسترش خواهد یافت و نوآوری در شهرها به شکستن تفاوت بین توسعه یافتن و کشورهای توسعه یافته بودن کمک خواهد کرد. رهبران شهری باید به اندازه کافی قوی باشند تا بتوانند از همه کسانی که به دنبال فرصت هستند استقبال کرده و به اندازه کافی دورنگر باشند که روی زیرساختهای ایجاد اقتصاد، محیطزیست و بهداشت سرمایهگذاری کنند. این شهرها نمیتوانند جایگزین اقدامات دولت مرکزی برای حل مشکلات آبوهوایی یا سیاستهای کاهش فقر، بهبود امنیت، مبارزه با بیماری و گسترش تجارت باشند. رهبران شهری درصدد جایگزین شدن بهجای همتایانشان در دولت مرکزی نیستند بلکه به عنوان همکار نزدیکی هستند به ترتیبی که رهبران مرکزی دولت بهطور گسترده نه تنها مفید بلکه ضروری است.