آشتي با جهان، مقدمه رشد تجارت

۱۴۰۲/۱۰/۰۹ - ۰۰:۵۷:۱۲
کد خبر: ۳۰۳۵۷۲

اگر بخواهيم براي آينده تجارت ايران يك برنامه‌ريزي جامع و هدفمند داشته باشيم، احتمالا بايد به يك طرح سه‌مرحله‌اي فكر كرد. گام نخست آن بهبود سطح روابط تجاري ايران با ديگر كشورها و حضور در پيمان‌هاي دو و چندجانبه و سازمان‌ها و گروه‌هاي اقتصادي بين‌المللي است. در اين بين چه سازمان شانگهاي و چه گروه بريكس كه در هر دو آنها تعداد زيادي از اقتصادهاي نوظهور و پرقدرت جهاني حضور دارند، قطعا براي آينده اقتصاد ما اهميت فراواني خواهد داشت.

عباس آرگون

اگر بخواهيم براي آينده تجارت ايران يك برنامه‌ريزي جامع و هدفمند داشته باشيم، احتمالا بايد به يك طرح سه‌مرحله‌اي فكر كرد. گام نخست آن بهبود سطح روابط تجاري ايران با ديگر كشورها و حضور در پيمان‌هاي دو و چندجانبه و سازمان‌ها و گروه‌هاي اقتصادي بين‌المللي است. در اين بين چه سازمان شانگهاي و چه گروه بريكس كه در هر دو آنها تعداد زيادي از اقتصادهاي نوظهور و پرقدرت جهاني حضور دارند، قطعا براي آينده اقتصاد ما اهميت فراواني خواهد داشت. توسعه روابط با ديگر اقتصادهاي جهان و كاهش تنش‌ها و كنار زدن محدوديت‌ها، گام دوم در اين حوزه به شمار مي‌رود. حتي اگر ما در جريان اين توافقات تازه مقدمات قراردادهاي جديد را فراهم كنيم، براي آنكه بتوان حداكثر استفاده را از اين موقعيت كرد، بايد شرايط همكاري‌هاي بانكي، جابه‌جايي ارز، جذب سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي و دريافت تسهيلات را فراهم كنيم تا اين همراهي به يك همكاري منجر شود.
چين در طول سال‌هاي گذشته، توانسته خود را به يكي از بزرگ‌ترين اقتصادهاي دنيا تبديل كند و حركت رو به رشد اقتصادي اين كشور نشان مي‌دهد كه در آينده نيز چيني‌ها سهم بزرگ‌تري از اقتصاد را در اختيار خواهند داشت. امروز آمارهاي تجارت جهاني نشان مي‌دهد كه چين بزرگ‌ترين صادركننده در جهان بوده و ارتباطات گسترده‌اي با تمام كشورهاي دنيا دارد. آمارها نشان مي‌دهند كه چين يكي از اصلي‌ترين واردكنندگان انرژي و مواد اوليه در جهان به شمار مي‌رود و به همين دليل يكي از اصلي‌ترين واردكنندگان نفت ايران در تمام سال‌هاي گذشته نيز لقب گرفته است. از سوي ديگر ما در صادرات و واردات غيرنفتي نيز همواره با چين روابط گسترده‌اي داشته‌ايم و اين كشور شريك اصلي تجاري ما به شمار مي‌رود. امروز بخش مهمي از اقتصاد چين در اختيار بخش خصوصي قرار دارد و اين شركت‌ها نيز مانند بنگاه‌هاي اقتصادي ساير نقاط دنيا، ابتدا به سود و تضمين بازگشت سرمايه خود فكر مي‌كنند. با توجه به اينكه شركت‌هاي چيني با بسياري از كشورهاي ديگر دنيا نيز كار مي‌كنند، خطر تحريم شدن از سوي امريكا براي‌شان يك مانع مهم بوده است و همين موضوع باعث شده كه با وجود نزديكي سياسي دو كشور، عملا بسياري از شركت‌ها نسبت به ورود به ايران ترديد داشته باشند. از اين رو بايد تلاش شود كه راهي براي كنار زدن اين ترس‌ها و رسيدن به يك راهكار دوجانبه پيدا شود.

همانطور كه ما مي‌بينيم شركت‌هاي چيني بدون اينكه خود مسلمان باشند، براي بازار تسبيح توليد مي‌كنند، ما نيز بايد بدانيم كه در امريكاي لاتين چه كالايي مورد نياز است و آن را توليد كنيم. در واقع ما براي دوراني طولاني با اين نگاه صادرات كرده‌ايم كه كالايي را براي داخل توليد مي‌كنيم و اگر چيزي اضافه ماند و مشتري براي آن درخواست داشت، صادرات انجام مي‌دهيم اما اين نگاه بايد تغيير كند و ما به سمتي برويم كه بعد از رصد بازار كشور مقصد، براي حضور در آن بازار كالاي مخصوص توليد كنيم.