منطقه روزهاي حساس و پر فراز و نشيبي را پشت سر مي‌گذارد. از يك طرف حملات ناجوانمردانه اسراييل عليه مردم غزه بازخوردهاي منفي فراواني در سطح افكار عمومي جهاني پيدا كرده و از سوي ديگر تنش‌هاي رخ داده در باب‌المندب و درياي سرخ، نگراني‌هايي را در خصوص سرايت تنش و التهابات به بازارهاي مختلف از جمله بازار نفت ايجاد كرده است. به طور كلي تنش‌ها مي‌توانند به صورت تصاعدي رشد پيدا كرده و تشديد يابند. نظم جهاني كه توسط قدرت جهاني مديريت مي‌شود براي هر موضوعي، يك آستانه تحمل تعريف مي‌كنند. از اين منظر فعاليت‌هاي انصار‌الله يمن هم تا حدي تحمل مي‌شود كه هزينه مقابله با آن بيشتر از تبعات آن نشود. البته يمني‌ها اعلام كرده‌اند كه فقط با كشتي‌هاي مرتبط با اسراييل برخورد و مقابله مي‌كنند و مشكلي براي ساير كشتي‌ها و نفتكش‌ها ايجاد نمي‌كنند، اما اين روند از منظر ساير كشورها به گونه‌اي متفاوت تحليل و تفسير مي‌شود. هر نوع نا امني در سطح منطقه باعث كاهش تجارت و بازرگاني در سطوح ديگر مي‌شود. بايد مراقب بود كه تنش‌ها در منطقه به اندازه‌اي وسعت نيابند كه تجارت بين‌المللي، كشتيراني و تردد و امنيت منطقه و جهان را به هم بزند. اگر اين برداشت توسط ساير كشورها صورت بگيرد كه اين تحركات اقتصاد جهاني را تحت تاثير قرار مي‌دهد، ابتدا تبليغات عليه يمني‌ها افزايش مي‌يابد و سپس اقداماتي براي مقابله با آنها آغاز مي‌شود كه ممكن است تنش را گسترش بدهد. اما معتقدم اين مقابله‌ها گسترده نخواهد بود در بدبينانه‌ترين حالت مي‌توان پيش‌بيني كرد كه اقدامات محدودي عليه حوثي‌ها صورت بگيرد. در مرحله بعد بايد ديد عكس‌العمل انصار‌الله ارتش يمن چه خواهد بود و چه تبعاتي را براي اقتصاد منطقه‌اي خواهد داشت. به نظر مي‌رسد انصار‌الله به دنبال ايجاد بازدارندگي است و بعيد است كه تدابير غيرعاقلانه اتخاذ كند. در اين صورت امنيت به منطقه بازمي‌گردد و باب‌المندب مانند گذشته براي عبور كشتي‌هاي منطقه‌اي امن مي‌شود. البته اسراييل با مشكلات اقتصادي دامنه‌داري از اين منظر روبه‌رو است. هم اقتصاد انرژي اين كشور و هم روند تامين اقلام اساسي در اين كشور با مشكلاتي روبه‌رو خواهد شد. اگر غربي‌ها به گونه‌اي تبليغ كنند كه اين گونه برداشت شود يمن به دنبال اخلال در كشتيراني و تجارت بين‌المللي و منطقه‌اي است، مي‌تواند تبعاتي براي اين كشور و ساير كشورهاي منطقه‌اي داشته باشد. مهم‌ترين تبعات اين تحولات در بازار نفت و انرژي ظهور و بروز دارد. به طور كلي هر ناامني و هر فعاليتي كه نشاني از ناامني داشته باشد به طور عيني در اقتصاد اثرگذار خواهد شد. چون خطر عمده‌اي كه متوجه سرمايه مالي و تجاري است، ناامني است. سرمايه‌گذاران در كشورهاي مختلف به شدت از هر نوع ناامني مي‌ترسند و هر زمان كه پالس ناامني در منطقه‌اي ارسال شود، فعاليت‌هاي اقتصادي و تجاري محدود مي‌شوند. در اين صورت كشتي‌ها و نفتكش‌هاي كمتري به بازارهاي ناامن اعزام مي‌شوند، شركت‌هاي بيمه در جهان نرخ بيمه خود را بالا مي‌برند و بازارها نهايتا دچار نوسان مي‌شوند. اين نوسانات تنها متوجه بازار انرژي نيست و ساير بازارهاي اقلام مصرفي و مواد غذايي را هم ممكن است تحت‌الشعاع قرار بدهد. به طور كلي اين روند، قيمت تمام شده محصولات را بالا مي‌برد و باعث افزايش قيمت اقلام مختلف مي‌شود. وقتي محدوديت ايجاد شود، روند توزيع اقلام مصرفي در كشورهاي مختلف كاهش مي‌يابد. اين روند، باعث اخلال در عرضه و تقاضا شده و گراني را در پي دارد. بنابراين براي جهانيان ايجاد امنيت در گلوگاه‌هاي اقتصادي بسيار مهم است و چنانچه احساس كنند اين روند ناامني پايدار خواهد بود اقدامات لازم براي مقابله با ناامني را در دستور كار قرار مي‌دهند. از اين منظر يمني‌ها بايد مراقب باشند به گونه‌اي رفتار نكنند كه برداشت سوءامنيتي از رفتارهاي آنان صورت نگيرد.
