درباره یوسف مولایی

نوشته های یوسف مولایی در تعادل

اقتصاد محور نظم تازه در منطقه

بايد قبول كرد پيش‌بيني رخدادهاي آينده كاري به غايت دشوار است؛ اما كار تحليلگر آن است كه با استفاده از داده‌هاي موجود، پازلي را طراحي كرده  و از كنار هم قرار دادن قطعات مختلف پازل معنايي را برداشت كند. براي تحليل دورنمايي كه منطقه خاورميانه پس از رخدادهاي اخير با آن دست به گريبان خواهد شد بايد نگاهي به نحوه كنشگري بازيگران اصلي انداخت. ايران و امريكا دو بازيگر اصلي در تحولات منطقه محسوب مي‌شوند.

دست بسته اسراييل در افكار عمومي

روز و روزگاري وقتي از من به عنوان استاد روابط بين‌الملل درباره نحوه واكنش كشورها به تجاوزات، تهديدات و دشمني‌ها سوال مي‌شد، بدون لحظه‌اي ترديد پاسخ مي‌دادم بايد از ظرفيت نظام بين‌الملل براي حل مشكلات و نارسايي‌ها و تهديدات بهره برد.

بازدارندگي در عمل يا تبليغات؟

كشورهاي بزرگ، پروژه‌هاي بزرگ و كاربردي را به صورتي اجرا مي‌كنند كه در ظاهر خيلي بزرگ به نظر نرسد، چرا كه كشورهاي اثرگذار به جنبه‌هاي رسانه‌اي و تبليغاتي اقدامات اهميتي نمي‌دهند و نتيجه نهايي براي آنها داراي اهميت بيشتري است. اين رويه در خصوص كشورهاي كوچك دقيقا برعكس است.

اقتصاد و ضرورت مقابله با كانون‌هاي ناامني

منطقه روزهاي حساس و پر فراز و نشيبي را پشت سر مي‌گذارد. از يك طرف حملات ناجوانمردانه اسراييل عليه مردم غزه بازخوردهاي منفي فراواني در سطح افكار عمومي جهاني پيدا كرده و از سوي ديگر تنش‌هاي رخ داده در باب‌المندب و درياي سرخ، نگراني‌هايي را در خصوص سرايت تنش و التهابات به بازار‌هاي مختلف از جمله بازار نفت ايجاد كرده است. به‌ طور كلي تنش‌ها مي‌توانند به صورت تصاعدي رشد پيدا كرده و تشديد يابند. نظم جهاني كه توسط قدرت جهاني مديريت مي‌شود براي هر موضوعي، يك آستانه تحمل تعريف مي‌كنند.
نشانه‌اي از تسري بحران وجود ندارد

نشانه‌اي از تسري بحران وجود ندارد

همزمان با افزايش دامنه‌هاي بحران در فلسطين اشغالي و وتوي پرونده آتش‌بس توسط امريكا، بسياري از تحليلگران به دنبال يافتن پاسخي براي اين پرسش هستند كه چشم‌انداز بحران در منطقه چه خواهد شد؟ آيا كشورهاي منطقه‌اي و عربي خواهند توانست، فضايي عليه اسراييل ايجاد كرده و از آن براي كمك به مردم فلسطين استفاده كنند يا اينكه تلاش قدرت‌هاي جهاني براي عبور اسراييل از اين بحران نتيجه بخش خواهد بود؟ واقع آن است كه همچنان مناسبات نظام بين‌الملل مبتني بر قدرت و توانايي هژمون كشورها است و اين قدرت‌ها هستند كه مناسبات جهاني را تنظيم مي‌كنند.